نام پژوهشگر: پروانه خدابنده لو

بررسی کانی شناختی فیروزه های ایران به وسیله مطالعات xrd, ftir, sem, raman
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم پایه دامغان - دانشکده علوم پایه دامغان 1392
  پروانه خدابنده لو   نادر تقی پور

فیروزه (turquoise) یک آلومینوفسفات آبدار مس با فرمول cual6(po4)4(oh)8.5h2o است (frost, 2006). نام تورکویز (turquoise) که به معنای سنگ ترکی است، از این جهت بر روی این کانی ارزشمند ایرانی نهاده شد که در زمان های باستان به منظور صادرات فیروزه به سایر کشورهای دور و نزدیک، پس از استخراج رگه های این سنگ از معادن برای تراش، آن را ابتدا به کشور عثمانی (ترکیه حاضر) فرستاده و سپس قسمت عمده آن از طریق جاده ابریشم به کشورهای مختلف صادر می شد. از این رو اروپائیان که برای نخستین بار این سنگ را در عثمانی مشاهده کردند، نام آن را سنگ ترکی نهادند. با توجه به شرایط بسیار سخت تشکیل فیروزه، تنها منبع شناخته شده این سنگ گرانبها تا زمان های طولانی معدن فیروزه نیشابور بود که برخی از انواع آن از کیفیتی استثنایی برخوردار بودند. جهت درک اهمیت جواهرات خصوصا فیروزه در روزگار گذشته تنها اشاره به این نکته که بخش قابل توجهی از فیروزه ها و لاجوردهایی که به طور گسترده در مقبره ها و تابوت فراعنه مصر به کار رفته از ایران در آن زمان صادر شده است، کافی به نظر می رسد. این کا نی که روزگاری نمادی از ایران به شمار می رفت بر اساس نوع، درصد ترکیبات و محل تشکیل، رنگ هایی دارد که در طیف وسیعی از آبی کم رنگ تا آبی پر رنگ و سبز روشن و در مواردی سبز تیره نمودار می شود (خواجه بیدختی، 1388). به طور کلی امروزه سنگ فیروزه با رنگ آبی آسمانی، جلای چینی و سختی بالا جذاب تر و مرغوب تر به شمار می رود. با این وجود می توان گفت که در کشورهای اروپایی رنگ سبز فیروزه و در ایران، آمریکا و اکثر کشورهای آسیایی رنگ آبی آسمانی آن دارای محبوبیت بیشتری است (خواجه بیدختی، 1388). با توجه به اینکه در ساختمان فیروزه مقادیری آب وجود دارد، در صورتی که فیروزه در جای گرم و خشک نگهداری شود، به تدریج آب خود را از دست داده و رنگ آن کمرنگ خواهد شد. از این رو سنگ های فیروزه نیشابور به سبب داشتن رنگ عالی، سختی بالا و وجود مقادیر کم آب در ساختمان فیروزه، از کیفیتی خاص برخوردارند. از دیگر کشورهای صادرکننده فیروزه به جز ایران می توان به کشورهای آمریکا، مصر و ترکستان اشاره کرد. فیروزه های آمریکایی که امروزه قسمت اعظم بازار فیروزه دنیا حتی ایران را در دست گرفته است، در مقایسه با انواع ایرانی فیروزه به لحاظ رنگ، جلا و سختی از کیفیت پایین تری برخوردارند و نوع با کیفیت فیروزه نیشابور همچنان صدر نشین بازار فیروزه دنیا محسوب می شود، هر چند که به سختی می توان قطعه ای از آن را حتی به بهای پرداخت مبالغ هنگفت به دست آورد (خواجه بیدختی، 1388). کانی های شبه فیروزه از جمله مواد طبیعی اند که گاهی به جای فیروزه استفاده می شوند. فسیل دندان یا استخوان که آدونتولیت یا فیروزه استخوانی نامیده می شود. آدونتولیت از جمله کانی های است که به مقدار فراوان در جنوب فرانسه استخراج می شود. "وبستر،"جواهر شناس آمریکایی از آدونتولیت به عنوان یک شبه فیروزه جذاب نام برده است. هاولیت نیز یک شبه فیروزه است که قابلیت رنگ پذیری بالایی دارد و گاهی این کانی را به جای فیروزه عرضه می کنند حتی بعضی اوقات هاولیت طبیعی را به عنوان فیروزه سیفد به فروش می رسانند (reiche, 2000). برای ارزیابی کامل تبلور عاج یا شبه فیروزه توسط فاکتور شکافت بر اساس جدایی بین دو مولفه ارتعاشی یکسان فیروزه در طیف سنجی ir اندازه گیری کریستال های شبه فیروزه متداول است (reiche, 2000). به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که آدونتولیت رفتار حرارتی باستانی عاج فسیلی در حرارت های بالایc550 تحت شرایط اکسیداسیون اندازه و شکل بلورها، عاج، دندان و استخوان بدون رفتار حرارتی مشاهده نمی شود. انحلال و تبلور مجدد در دمای پایین در خاک منجر به بلورهایی با اندازه و شکل متفاوت می شود مثل بلورهای میله ای شکل است (reiche, 2000). تشخیص منشاء نهایی رنگ در آدونتولیت ممکن است با تجزیه و تحلیل وضعیت بار الکتریکی عناصر فرعی تعیین می شود (dardenne, 1998). با توجه به مطالعات بورکینز (1989) و کلارک (1996)، عنصر ce ضمن شرایط اکسایشی اغلب رفتاری متفاوت از دیگر ree ها نشان می دهد و ممکن است در افق های اولیه باقی بماند. بدین معنی است که ce تحت شرایط اسیدی نمی تواند تشکیل کمپلکس جدید بدهد و در نتیجه یا در همان کمپلکس قبلی می ماند و یا اینکه پس از شستشو در هیچ کمپلکس جدیدی وارد نمی شود. بنابراین میزان آن در محصولات محیط اسیدی کاهش آشکار نشان می دهد. کاهش عنصر ce درکانی فیروزه به نسبت هاله های دگرسان را می توان به حاکم بودن شرایط هوازدگی در زمان تشکیل فیروزه نسبت داد. از طرفی افزایش کادمیوم را به تجزیه آپاتیت ماگمایی و تشکیل آلومینوسیلیکات ثانویه که جاذب عناصر خاکی نادر سنگین اند مرتبط دانست (brookins, 1989).