نام پژوهشگر: محمد حسین پناهی

مقایسه داده های ناپیوستگی حاصل از گمانه های جهت دار و خط برداشت در تحلیل سینماتیکی: مورد مطالعاتی معدن شماره 1 گل گهر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1392
  محمد حسین پناهی   سعید کریمی نسب

برای طراحی دیواره یک معدن روباز و یا یک فضای زیرزمینی، مطالعات ژئوتکنیکی که تنها بر اساس مطالعات سطحی صورت می گیرد جهت تشخیص خصوصیات توده سنگ کافی نیست. در این راستا حتی اگر برداشت های سطحی با دقت کافی همراه باشد هیچ تضمینی وجود ندارد که روند ناپیوستگی های موجود تا عمق مورد نظر ثابت باقی بماند. از این رو برای بررسی و تهیه اطلاعات دقیق تر علاوه بر برداشت های سطحی باید از حفر ترانشه و گمانه نیز استفاده شود. مغزه های به دست آمده از گمانه می تواند مقادیر قابل توجهی اطلاعات در مورد توده سنگی که مغزه ها از آن گرفته شده اند، در اختیار ما قرار دهند. ولی هنگام خارج کردن مغزه از درون چاه، لوله مغزه گیر بارها به دور خود چرخیده و مغزه به دست آمده نمی تواند نشان دهنده موقعیت واقعی لایه ها در داخل چاه باشد. برای تعیین موقعیت فضایی مغزه از دستگاه جهت یاب van ruth استفاده شد. برای تعیین شیب و جهت شیب واقعی ناپیوستگی موجود در مغزه ها توسط نرم افزار matlab برنامه ای نوشته شد که مقدار شیب و جهت شیب را به صورت عددی در نرم افزار excel تحویل می دهد که نسبت به نرم افزار dips دارای مزیت است. ناپیوستگی های حاصل از گمانه های جهت دار با ناپیوستگی های سطحی از لحاظ جهت داری مقایسه شد که نشان داد با افزایش عمق جهت شیب درزه های عمقی نسبت به درزه های سطحی از نظر مقداری بیشتر می شود. در ادامه به کمک داده های سطحی و درون گمانه ای هر یک به صورت جداگانه و سپس همه داده ها، با هم تحلیل سینماتیکی صورت گرفت که بهترین نتیجه از ترکیب داه ها حاصل شد. با تعیین کردن حجم بلوک های سنگی، به کمک تصاویر استریوگرافیکی مایل تحلیل سینماتیک سه بعدی صورت گرفت که در نتیجه آن بلوک های سنگی در دیواره جنوبی به طرف داخل پیت مستعد لغزش بود و در دیواره شمالی پتانسیل لغزش به دلیل تمایل حرکت بلوک ها به طرف داخل دیواره وجود نداشت.