نام پژوهشگر: علیرضا کوچکزایی

مطالعه ساختاری آثار چرمی و بررسی روش های مناسب نرم سازی و درمان آن ها ( نمونه ی موردی: مشک چرمی منسوب به دوره ی سلجوقی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1392
  علیرضا کوچکزایی   حسین احمدی

سرعت بالای تخریب آثار چرمی، اقدامات سریع حفاظتی و درمانی بر روی این اشیا را می طلبد؛ که لزوم آن، شناخت کامل ماهیت و ساختار اثر است. از این رو، با توجه به ندرت و آسیب پذیری زیاد این آثار، مطالعه و حفاظت از آن ها اهمیت زیادی دارد. مطالعه ساختاری در جهت فن شناسی و آسیب شناسی، پیش زمینه ی هر نوع اقدام حفاظتی است. یکی از مباحث مهم در زمینه حفاظت آثار چرمی تاریخی، نرم سازی این آثار است و پلی اتیلن گلیکول و روغن سیلیکون از جمله ترکیبات پرکاربرد در این زمینه (چه در چرم های خشک و چه اشباع از آب) هستند. از این رو، پژوهش پیش رو، دو هدف کلی شامل ارزیابی ساختاری (فن شناسی و آسیب شناسی) و بررسی روش های نرم سازی (پلی اتیلن گلیکول و روغن سیلیکون) آثار چرمی را در یک نمونه ی موردی دنبال می کند. همچنین با توجه به احتمال اکسیداسیون پلی اتیلن گلیکول، تأثیر اسید آسکوربیک نیز، در بهبود ویژگی های پلی اتیلن گلیکول ارزیابی شد. در این راستا، یک مشک چرمی منسوب به دوره سلجوقی که متشکل از چند شکل چرم و مکشوفه از محوطه ی تاریخی قلعه کوه قاین بود، مورد مطالعه قرار گرفت. این اثر از لحاظ قدمت و تکنیک ساخت، اثری شاخص به شمار می رفت، و لزوم بررسی و حفاظت آن امری آشکار بود. در این راستا، پس از بررسی میدانی و منابع مرتبط با موضوع، از مطالعات آزمایشگاهی شامل روش های شیمی کلاسیک و آنالیزهای دستگاهی در ارزیابی ساختاری چرم های تشکیل دهنده ی مشک و بررسی روش های نرم سازی ذکر شده بر روی نمونه هایی با فرایند تولید نسبتاً مشابه با اثر مورد مطالعه در طی درمان و پیرسازی تسریعی، استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل، چرم های تشکیل دهنده ی مشک، حاصل از پوست بز با موزدایی به دو روش تعریقی و آهک دهی و دباغی گیاهی بودند. این چرم ها پس از دباغی احتمالاً با استفاده از مواد گیاهی در کنار استفاده از ترکیبات آهن رنگرزی و سپس با چربی حیوانی (پیه گاو و یا گوسفند) روغن دهی شده اند. خروج بخشی از این چربی آزاد در کنار کاهش رطوبت چرم و تأثیر ترکیبات معدنی خاک را می توان از عوامل دخیل در کاهش انعطاف چرم دانست. البته تغییرات چربی آزاد چرم و اکسیداسیون آن نیز در تشدید این خشکی، دخیل بوده است. از طرفی وجود رسوبات معدنی، در تشدید آسیب های ساختاری چرم نیز، دخیل بوده است. همچنین فروشست اسیدهای چرب آزاد اشباع از ساختار چرم، به شکل رسوبات و شوره های سفید، بر سطح چرم ها دیده می شود. فعالیت عوامل بیولوژیک و خصوصاً ماکروارگانیسم ها، از مهم ترین عوامل از بین رفتن چرم به شکل کمبود هستند. علاوه بر این فعالیت میکروارگانیسم ها نیز به صورت جزئی در نمونه های بررسی شده قابل مشاهده است، که گسترش فعالیت، منجر به تشدید آسیب های ساختاری چرم خواهد شد. نتیجه ی آسیب های وارده به اثر، تخریب شدید ساختاری، در کنار افت دمای دناتوره شدن، ذوب و اکسیداسیون حرارتی چرم است. ارزیابی پایداری ترمواکسیدان نرم کننده ها و بررسی چرم های مشابه با ویژگی های نمونه مطالعاتی با استفاده از رنگ سنجی، ارزیابی دمای انقباض، ph، مقاومت کششی، atr-ftir و dsc، در طی درمان و پیرسازی تسریعی نشان داد که روغن سیلیکون عملکرد بسیار مناسب تری در درمان چرم نسبت به پلی اتیلن گلیکول چه به صورت خالص و چه همراه با اسید آسکوربیک، دارد. ارزیابی روغن سیلیکون در درمان یک نمونه تاریخی مشابه با مشک مورد بررسی نیز، عملکرد درمانی قابل قبولی را ارائه داد.