نام پژوهشگر: محمدعلی خلیلی اردکانی

تحلیل تمایل دانش آموزان شهر کرج به گروه های مرجع غیربومی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  حامد طیبی   ضیاء هاشمی

this research has been taken among the students of high school in karaj city during the years 1391 and 1392. this is a survey research and data gathering is through questionnaires. studying the “an analysis of students’ tendency toward non-native reference groups in karaj”. the questionnaire was distributed among 260 of these students who were chosen through multi step cluster sampling. considering the acquired ? being above 0.7, it can be said that the questionnaire is of acceptable validity. the theoretical framework of this research is extracted from robert. k morton. the results of this study showed that the majority of the sample people has the mediocre tendency to non-native reference groups and the hypotheses testing also shows that there is no relation between the social-economical bases and the tendency to non-native reference groups but the relation between the degree of social isolation of the students and non-native reference groups was confirmed. the multiple determination coefficient shows that almost 0.61 of the total variance of the dependent variable is explained with the social economical base and social isolation variations. key words: students, non-native reference group, social-economical centers and social isolation.

بررسی جامعه شناختی گرایش به نزاع جمعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  روح الله گلمرادی   محمدعلی خلیلی اردکانی

چکیده: از آن جایی که نزاع جمعی ازمسائل جدی کشور ماست، تحقیق پیرامون این مسئله اهمیتی بنیادی دارد. استان لرستان یکی از استان هایی است که به شدت با این مسئله روبه رو است و طبق آمار شهرستان خرم آباد رتبه اول را دراین باره دارد. در این پایان نامه مسئله گرایش به نزاع جمعی در روستاهای شهرستان خرم آباد بررسی شده است. در قسمت نظری با استدلال تئوریک و رد نظریه ها، با بکارگیری سه نظریه گرایش به هویت جمعی، احساس محرومیت نسبی و نظریه انتخاب عقلانی چارچوب نظری تحقیق فرموله گردید. از آن جایی که ماهیت مسئله تحقیق به گونه ای بود که با روش های نمونه گیری تصادفی سازگار نبود، با معرفی چهار روستا (ماسور و دارایی نمونه پرنزاع؛ بهرامی وحسن آباد نمونه کم نزاع) از سوی استانداری لرستان جامعه آماری مشخص گردید. روش تحقیق پیمایشی بامنطق قیاسی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. برای انجام آزمون مقدماتی و آزمون پایایی پرسشنامه تحقیق، 28 پرسشنامه درجامعه آماری تکمیل گردید. پس ازحذف گویه های ناپایا، 136 پرسشنامه در نمونه کم نزاع و 171 مورد در نمونه پرنزاع بین مردان 18 سال به بالا تکمیل گردید. در نتیجه با توجه به یافته های به دست آمده، در قسمت متغیرهای زمینه ای بین سن وگرایش به نزاع جمعی رابطه معناداری مشاهده نگردید اما این رابطه برای متغیر تحصیلات تایید تجربی شد. بین افراد با پایگاه های اجتماعی-اقتصادی مختلف و میزان گرایش به نزاع جمعی تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ اما بین افرادی که تجربه شرکت در نزاع جمعی را داشتند و میزان گرایش به نزاع جمعی رابطه معنادار بود. به طورکلی رابطه بین متغیرهای خویشاوندگرایی و رضایت از سازوکار قانونی با میزان گرایش به نزاع جمعی تاییدگردید. درحالی که بین میزان احساس محرومیت نسبی و میزان گرایش به نزاع جمعی رابطه معناداری وجودنداشت. برای آزمون مدل نظری و تعیین سهم هر یک از متغیرهای مستقل در تبیین میزان گرایش به نزاع جمعی آزمون رگرسیون چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان می دهدکه در نمونه کم نزاع مدل نظری 10 درصد از گرایش پاسخگویان به نزاع جمعی را تبیین می کند. این میزان در نمونه پرنزاع 12 و در کل نمونه تحقیق 8 درصد می باشد. به عبارتی 92 از درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای دیگری که در تحقیق بررسی نشده تبیین گردیده است. در نمونه پر نزاع که میزان بیشتری از واریانس گرایش به نزاع جمعی تبیین شده، متغیرخویشاوندگرایی بیشترین سهم را دارد. واژه های کلیدی: گرایش به نزاع جمعی، خویشاوندگرایی، احساس محرومیت نسبی، نظریه انتخاب عقلانی، رضایت از سازوکار قانونی

بررسی مقایسه ای میزان احساس امنیت اجتماعی شهروندان خرم آبادی در سال های 84 و93
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  حسین یوسف وند   محمدعلی خلیلی اردکانی

عنوان این تحقیق «بررسی مقایسه ای میزان احساس امنیت اجنماعی شهروندان خرم آبادی در سال های 84 و93» و موضوع آن معطوف به انجام پیمایش طولی میزان احساس امنیت اجتماعی شهروندان خرم آبادی در سال های مزبور است. انجام این تحقیق با شناسایی یک کار تحقیقی و پیمایشی با عنوان «بررسی میزان امنیت اجتماعی شهروندان خرم آبادی در سال 84» آغاز شد و پس از تکرار همان پیمایش در سال 93، در ادامه نتایج هر دو تحقیق در سطح توصیفی مقایسه ای و تحلیلی مقایسه ای ارزیابی گردید و علاوه بر آن، طرح ارتقاء امنیت اجتماعی نیز در سه سطح میزان اطلاع، میزان موافقت و میزان تأثیر مورد سنجش قرار گرفت. روش پژوهش، تحلیل کمی و در سطح توصیفی است. جامعه آماری، مجموعه افراد بالای 15 سال خانوارهای معمولی ساکن شهر خرم آباد، و حجم نمونه تحقیق،383 نفر است که بر اساس جمعیت سال 90 شهرستان خرم آباد و با بهره گیری از فرمول کوکران محاسبه گردیده است. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای و ابزار سنجش، پرسشنامه است که به صورت مراجعه حضوری انجام پذیرفته است. شواهد تجربی بین نتایج دو تحقیق دلالت بر وقوع تغییرات عمده در مسأله تحقیق دارد. درصد میزان ناامنی در سال 93 نسبت به سال84 در هر 27 گویه تحقیق، کاهش را نشان می دهد که نشان دهنده کاهش میزان جرائم و به عبارتی افزایش میزان امنیت از دیدگاه شهروندان خرم آبادی است. همچنین میزان احساس نا امنی شهروندان در سال 93 نسبت به سال 84 در بین 18 گویه مربوط، 16 گویه کاهش و 2 گویه افزایش احساس نا امنی را نشان می دهد. در نتایج طرح ارتقاء امنیت اجتماعی، شهروندان بیشترین اطلاع را از طرح برخورد با افراد با پوشش غیر اسلامی، و بیشترین موافقت را با طرح جمع آوری اراذل و اوباش داشته اند و بیشترین تأثیر را نیز مربوط به طرح جمع آوری اراذل و اوباش دانسته اند.

ارزیابی اجرای رویکرد پلیس جامعه محور در ایران -مطالعه موردی: پلیس جامعه محور تهران و مقایسه آن با پلیس جامعه محور در آمریکا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1394
  علی رحیمی   محمدعلی خلیلی اردکانی

پلیس جامعه محور الگوی جدید پلیسی است که در آن امنیت با مشارکت مردم صورت می پذیرد. اهداف اصلی آن کاهش جرم و ارتقاء احساس امنیت در جامعه است. مشارکت شهروندان و ارائه راه حل ابتکاری برای حل مشکلات از جمله شاخصه های این رویکرد است. در پژوهش حاضر ابتدا دوره های مختلف پلیسی در کشور آمریکا و ایران بیان و سپس نحوه اجرای رویکرد پلیس جامعه محور تهران با تجربه پیاده سازی این رویکرد در شهرهای بزرگ آمریکا مانند نیویورک، شیکاگو، لس آنجلس و واشنگتن با هدف شناسایی کاستی ها بررسی و مقایسه شده است. نوع تحقیق پایان نامه تطبیقی و روش آن توصیفی– تحلیلی مبتنی بر روش چهارگانه جرج بردی است و داده ها به صورت اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. برابر فرضیه پژوهش سه مولفه: تمرکز زدایی در ساختار پلیس، استفاده از راهبرد حل مسئله و مشارکت شهروندان در برنامه های پلیس به عنوان عوامل موثر در نهادینه شدن رویکرد پلیس جامعه محور تعیین شده است. یافته ها نشان می دهد که پلیس آمریکا به خوبی هر سه مولفه را در رویکرد جامعه محوری عملیاتی نموده و پلیس ایران نتوانسته آن را اجرا نماید؛ لذا رویکرد موصوف در پلیس آمریکا نهادینه شده و در پلیس ایران و شهر تهران نهادینه نشده است. همچنین به رغم انجام برخی اقدامات، پلیس جامعه محور تهران و در کل ایران بر اساس الگو و مبانی نظری این حوزه، اجرایی نشده و در نحوه اجرا نتوانسته از تمام ظرفیت های اجتماعی استفاده نماید. عدم مشارکت شهروندان و نهادها، کلی و سراسری بودن برنامه ها، عدم حمایت قوای سه گانه از رویکرد، متمرکز بودن ساختار پلیس و عدم توجه به ریشه یابی مسائل و حل آن، از جمله موانع نهادینه شده این رویکرد در پلیس ایران و تهران بوده و تصویب رویکرد در مجلس و پیش بینی بودجه برای آن، تهیه طرح ارتقاء امنیت عمومی با رویکرد جامعه محوری، اصلاح ساختار پلیس و تشکیل کمیته های پیشگیری از جرم محلی از جمله راهکارها برای نهادینه شدن پلیس جامعه محور در ایران و تهران است.