نام پژوهشگر: محمدمهدی شریفانی

تاثیر پوشش دهی با نانوکامپوزیت و اسانس های گیاهی بر عمر انبارداری و ویژگی های کیفی میوه گیلاس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  ناصر نبی فرخانی   محمدمهدی شریفانی

گیلاس به عنوان یکی از مهم ترین میوه های مناطق معتدله از میوه های نافرازگرا و پیش رس است. به عملیات جابجایی پس از برداشت حساس بوده، دارای عمر پس از برداشت کوتاهی می باشد. این از مشکلات جدی در بهره وری اقتصادی، پوسیدگی و کاهش سریع کیفیت ظاهری میوه است علت این پدیده پایین بودن میزان کربوهیدرات های ذخیره ای، نسبت سطح به حجم، کوچک بودن میوه، بالا بودن میزان تنفس و حساس بودن به ضربه و لهیدگی می باشد. تیمارهای پس از برداشت که به منظور نگهداری کیفیت یا بهبود وضیعت ظاهری میوه اعمال می شوند عبارتند از مواد شیمیایی، اشعه، پوشش های خوراکی و دما های پایین هستند. هدف از انجام این پژوهش تعیین بهترین تیمار به منظور کنترل عوامل پوسیدگی و حفظ کیفیت و افزایش عمر انبارداری میوه گیلاس بود. بدین منطور میوه ها باپوشش خوراکی نانوبیوکامپوزیت (1%)، اسانس آویشن و اسانس میخک (1%) پوشش داده شدند. سپس میوه های تیمارداده شده و شاهد به مدت 6 هفته در دمای 1 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 90 تا 95 درصد نگهداری و هر هفته فاکتورهای سفتی، درصد اتلاف آب، میزان پوسیدگی، مواد جامد محلول، اسیدیته کل، آنتوسیانین، کلروفیل دم میوه، کیفیت رنگ میوه، قند محلول کل اندازه گیری شد همچنین ارزیابی حسی و چشایی طی دو مرحله انجام شد. نتایج تجزیه تحلیل داده ها نشان داد که به لحاظ مواد جامد محلول، اسیدیته کل و پوسیدگی میوه بین تیمارها اختلاف معنی داری وجود دارد در حالیکه در سفتی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. پوسیدگی میوه-ها در تیمار شاهد از هفته چهارم شروع شد و تیمارهای پوشش داده شده تا پایان دوره انبارداری هیچ گونه پوسیدگی مشاهده نشد. بیشترین میزان اتلاف آب در تیمار شاهد مشاهده شد. در شادابی و سبزینگی دم میوه بین تیمارها اختلاف معنی داری وجود نداشت، ولی در شاخصه های کیفیت رنگ میوه (l, a ,b) اختلاف معنی داری بین تیمار ها مشاهده شد و بطورکلی پوشش نانوبیوکامپوزیت بهترین تیمار برای رنگ محسوب شد. میزان آنتوسیانین و قند کل دارای روند صعودی بودند که بین تیمار ها اختلاف معنی دار وجود داشت. نتایج ارزیابی حسی و چشایی نشان داد در مجموع بهترین تیمار نانوبیوکامپوزیت است و اختلاف معنی داری با شاهد داشت.

تاثیر کودهای آلی، معدنی و کاربرد اسیدسالیسیلیک بر اجزای عملکرد و برخی از متابولیت های ثانویه در گیاه شنبلیله
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده تولیدات گیاهی و دامی 1393
  مژده مهدی پور   خدایار همتی

شنبلیله گیاهی دارویی است که به علت غنی بودن از مواد ثانویه، در صنایع غذایی و دارویی از بذر و اندام هوایی آن استفاده می¬گردد. در این تحقیق اثر کودهای آلی (کود گوسفندی، گاوی و ورمی¬کمپوست) و معدنی (نیتروژن و فسفر) و همچنین محلول¬پاشی با اسیدسالیسیلیک (sa) در غلظت¬های 0، 2?10،4?10 و 6?10 مولار (به ترتیب سطح اول، دوم، سوم و چهارم) بر روی اجزای عملکرد اندام هوایی و بذر و برخی مواد ثانویه گیاه شنبلیله بررسی گردید. آزمایش در قالب طرح فاکتوریل بر پایه بلوک¬های کامل تصادفی در سه تکرار به صورت گلدانی انجام شد. متغیرهای اندازه¬گیری شده شامل طول و قطر ساقه، تعداد ساقه جانبی، تعداد برگ، طول دمبرگ، طول و عرض برگ، کلروفیل، وزن خشک و تر اندام هوایی، تعداد، طول و عرض غلاف، تعداد و وزن دانه و وزن هزار دانه و همچنین میزان فنل کل، فلاونوئید کل و فعالیت آنتی¬اکسیدانی در اندام هوایی و بذر گیاه شنبلیله بود. اندازه¬گیری صفات فیتوشیمیایی توسط دستگاه اسپکتروفتومتر انجام گردید. کودهای آلی و کاربرد اسیدسالیسیلیک بر وزن خشک اندام هوایی، وزن دانه و میزان فنل کل، فلاونوئید کل و آنتی¬اکسیدان در بذر در سطح یک درصد تفاوت معنی¬داری را نشان داد. بر اساس آزمون بالاترین میزان وزن خشک اندام هوایی (97/1)، مربوط به تیمار کود گوسفندی و سطح سوم اسیدسالیسیلیک و پایین¬ترین میزان آن مربوط به تیمار شاهد و سطوح اول، دوم و چهارم اسیدسالیسیلیک بود. حداکثر وزن دانه (16/3، 02/3) نیز در تیمار کود گوسفندی به همراه تیمار اسیدسالیسیلیک در سطوح دوم و سوم و حداقل مقدار آن در تیمار کود معدنی و سطح چهارم اسیدسالیسیلیک حاصل گردید. بیشترین میزان فنل کل در بذر (16/0) و همچنین بیشترین میزان فلاونوئید کل بذر (35/0) در تیمار کود گوسفندی و سطح اول اسیدسالیسیلیک مشاهده شد. کمترین میزان فنل کل در بذر در تیمارهای شاهد در سطوح اول و چهارم اسیدسالیسیلیک، کود معدنی و گاوی در سطح چهارم اسیدسالیسیلیک و کود ورمی¬کمپوست در سطوح اول و دوم اسیدسالیسیلیک گزارش گردید. کمترین میزان فلاونوئید کل در بذر نیز مربوط به تیمار شاهد به همراه سطح دوم اسیدسالیسیلیک بود. بالاترین میزان فعالیت آنتی¬اکسیدانی در بذر نیز مربوط به تیمار کود معدنی و سطح سوم اسیدسالیسیلیک (85/90) و پایین¬ترین میزان آن مربوط به شاهد و سطح چهارم اسیدسالیسیلیک بوده است. ?

مطالعه تطبیقی شاخص های کیفی روغن زیتون و بررسی پروفایل ژن sad2 در دو رقم ماری و شنگه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده تولیدات گیاهی و دامی 1393
  شیما محمودی   محمدمهدی شریفانی

روغن زیتون از با کیفیت ترین روغن های گیاهی است؛ کیفیت بالای آن به دلیل سطوح بالای ترکیبات متعادل اسیدهای چرب است و دلیل مقاوم بودن روغن زیتون به اکسیداسیون، بالا بودن نسبت اسیدهای چرب تک گانه غیراشباعی به اسیدهای چرب چندگانه غیر اشباعی می باشد. نوع رقم، شرایط اقلیمی، میزان رسیدگی و روش های استخراج از عوامل تاثیر گذار بر کیفیت روغن زیتون می باشند. آنزیم استئارول دی سچوراز مسئول تبدیل اسیدهای چرب اشباع (اسیداستارئیک) به اسیدهای چرب غیراشباع (اسیداولئیک) در سنتز روغن های گیاهی است و میزان فعالیت این آنزیم عامل اصلی سطح کلی اشباع اسیدهای چرب است. در پژوهش حاضر، بررسی خواص کیفی روغن زیتون شامل ارزش پراکسید، ضرایب خاموشی، کلروفیل و کارتنوئید روغن و ترکیبات اسیدچرب در دو رقم ایرانی ماری و شنگه، در چهار منطقه مختلف، مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به اینکه زمان رسیدن و روش استخراج برای تمام ارقام یکسان بود، نتایج نشان دادند در کنار رقم، شرایط آب و هوایی نیز نقش کلیدی در تعیین خصوصیات روغن و اسیدهای چرب دارند. با توجه به شاخص های اندازه گیری شده در این تحقیق، رقم ماری دارای کیفیت روغن بالاتری نسبت به رقم شنگه است که علت آن، دارا بودن بالاترین نسبت اسیدهای چرب تک غیراشباعی به اسیدهای چرب چندپیوندی غیراشباعی و همچنین میزان قابل قبول اسیدچرب اشباع شده است. همچنین مقایسه مناطق نشان می دهد که منطقه کرمانشاه بدلیل بالاتر بودن میزان اسیدهای چرب غیر اشباع که علت آن ارتفاع از سطح دریای بیشتر این منطقه می باشد، دارای کیفیت روغن بالاتری است. بررسی توالی های نوکلئوتیدی ژن sad2 در ارقام با میزان متفاوت اسیداولئیک مورد مطالعه، حاکی از وجود تفاوت در توالی ژن مربوطه است و نشان می دهد ارقام با سطوح متفاوت اسیداولئیک از نظر ساختار توالی ژن sad2 با یکدیگر متفاوت اند.