نام پژوهشگر: عبدالله زکی

فرایند تجدد گرائی در افغانستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1386
  عبدالله زکی   عبدالمجید ناصری

پروسه ی تجددخواهی و تجددطلبی در افغانستان، از زمان امیر شیرعلی خان و با پیشنهادات اصلاح طلبانه ی سیدجمال الدین افغانی آغاز گردیده و همچنان ادامه دارد. این موضوع، بخشی مهمی از تاریخ معاصر این کشور را تشکیل می دهد، که با چالش ها و موانع عدیده ی برخورد کرده و پیامد ها و آثار زیادی در سرنوشت این مرز و بوم داشته است. از آنجا که سه جریان عمده ناسیونالیسم، کمونیسم و اسلام گرایی در این رابطه شکل گرفته، لذا تجددخواهی در این رساله نیز در قالب سه جریان فوق مورد بررسی قرارگرفته است. هر کدام از این سه جریان در یک فصل جداگانه و به صورت تفصیلی بحث شده است. در فصل اول پس از بررسی مباحث اولیه، به زمینه های تجددگرایی در افغانستان پرداخته شده و از استعمار و امپریالیسم و عقب ماندگی، به عنوان زمینه های تجددگرایی بحث شده است. پس از آن واکنش جهان اسلام در برابر مدرنیته ی غربی بررسی شده و در ادامه ی همین موضوع، شکل گیری جریان های ناسیونالیسم، کمونیسم و اسلام گرایی در افغانستان، به عنوان سرآغاز و مطلع بحث اصلی، آورده شده است. شیوه بررسی این جریانات در تمام این سه فصل واحد بود و از یک روش برخودار است. به این معنا که در ابتدا به جریان شناسی موضوع همان فصل پرداخته شده و سپس، نقش آن جریان در فرایند تجددگرایی بررسی و در ادامه نتایج و پیامد های آن آورده شده است. در فصل دوم نقش جریان ناسیونالیسم در تجددگرایی مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که موضوع این فصل از امارت امیر شیرعلی خان تا پایان جمهوری محمد داودخان را دربرمی گیرد، لذا دوره سلطنت و حکومت هر پادشاه به صورت جداگانه بررسی شده و شکل تاریخی آن حفظ شده است، بدون اینکه به شیوه کلی بحث آسیب رسیده باشد. در این فصل پس از جریان شناسی ناسیونالیسم و دسته بندی آن به دو گروه افراطی و میانه رو، به اقدامات این جریان در زمینه ی تجددگرایی پرداخته شده و دوره هرکدام از پادشاهان به صورت مستقل، مورد بررسی قرارگرفته است. لذا این دوره حکومت امیر شیرعلی خان، حبیب الله خان، امان الله خان، محمدنادرشاه، محمدظاهرشاه و جمهوری محمد داودخان را دربر می گیرد. فصل سوم به نقش جریان کمونیستی در فرایند تجددگرایی می پردازد. در این فصل، پس از جریان شناسی کمونیسم و دسته بندی آن به دو گروه طرفداران شوروی و طرفداران چین، عملکردهای این جریان در فرایند تجددگرایی بررسی شده و در ادامه نتایج و پیامد های آن در جامعه مورد بحث قرار گرفته است. فصل چهارم و آخرین فصل این رساله، نقش جریان دین مدار/اسلام گرا در تجددگرایی را مورد بررسی قرار داده است. این فصل مانند فصل قبلی به جریان شناسی این موضوع پرداخته و جریان فوق به چهار گروه بنیاد گرایان، رادیکالها، سنت گرایان و محافظه کاران دسته بندی شده است. سپس به بررسی عملکردهای این جریان از زاویه تجددگرایی پرداخته شده و در ادامه پیامدها و نتایج آن بررسی گردیده و در پایان این رساله، جمع بندی، نتیجه گیری نهایی و پیشنهادات ارائه شده است.