نام پژوهشگر: بصیراحمد دولت آبادی

نقش علمای دینی در انقلاب اسلامی افغانستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1384
  علی خادم خادمی   عبدالقیوم سجادی

رساله حاضر در راستای تبیین نقش علماء دینی در انقلاب اسلامی افغانستان پیرامون نقش موثر و تاثیر گذار روحانیت در انقلاب اسلامی افغانستان در چهار فصل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. پرسش اساسی این نوشتار این است که روحانیت در ایجاد و هدایت و پیروزی انقلاب اسلامی افغانستان چه تاثیری داشته اند؟ پاسخ پرسش مزبور را در محورها و فصول زیر دنبال خواهیم کرد: در فصل اول: زمینه ها و عوامل شکل گیری انقلاب اسلامی تبیین شده که در محورهایی چون: 1- استبداد سیاسی، 2- رقابت سیاسی، 3- تعارض دین و دولت، 4-تعارض روحانیت و دولت مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. در فصل دوم: نیروهای مذهبی موثر بر انقلاب اسلامی تبیین شده به ذیل عناوین زیر به بحث گذاشته است: 1- طبقه بندی نیروهای مذهبی 2- نیروهای مذهبی تاثیرگذار، 3- هماهنگی و انسجام نیروهای شیعه و سنی اعم از حوزوی و دانشگاهی. در فصل سوم: روحانیت و انقلاب اسلامی از دوره حکومت عبدالرحمان تا حکومت طالبان مورد تحقیق اجمالی قرار گرفته و در محورهای زیر به بحث گذاشته شده است: 1- روحانیت و مخالفت با رژیم حاکم. 2-روحانیت و تبیین تحداف جهاد. 3- روحانیت و ماهیت جهاد گران و معرفی جهادگران افغانستان به جهان و .... 4-آسیب شناسی روحانیت. 5-حکومت طالبان. 6- جمع بندی و تحلیل یافته ها

نقد و بررسی آداب و رسوم هزاره ها از دیدگاه اسلام
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  ابراهیم حکمتی   محمدجواد صالحی

آداب و رسوم، زیرمجموعه فرهنگ است، و توسعه و رشد یک جامعه به ارتقای سطح فرهنگ و خصوصاً آداب و رسوم آن جامعه بستگی دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی، و با تکیه بر آموزه های اسلامی، به نقد و بررسی آداب و رسوم هزاره ها در کشور افغانستان پرداخته است. هزاره ها یکی از چهار قوم بزرگ در افغانستان هستند که پیرو مذهب تشیع بوده و به زبان فارسی سخن می گویند. اعتقاد عمیق هزاره ها به آموزه های اسلامی، سبب گردیده تا بسیاری از آداب و رسوم آنان در هنگام شادی و عزاداری، رویکرد اسلامی داشته باشد، اما نمی توان انکار کرد که برخی از این آداب نیز به مرور زمان، در تضاد با احکام و آموزه های دینی قرار گرفته است، به عنوان نمونه، پول گرفتن پدر دختر در برابر دخترش که با فردی ازدواج می کند، از دیدگاه اسلام مردود است. در زمینه عزاداری نیز هزاره ها آداب شایسته ای را بر اساس آموزه های اعتقادی خود انجام می دهند، که نمونه بارز آن برگزاری مراسم عزا در ماه محرم و صفر، و نیز هنگام مرگ خویشان و بستگان است. اما به مرور زمان برخی هنجارهای عزاداری، از حالت عادی خارج گردیده و جنبه های منفی آن کاملاً آشکار شده است؛ که می توان به شیوه عزاداری ماه محرم در بعضی از مناطق اشاره کرد که با سخنان یا اعمال خرافی همراه گشته است. همچنین مخارج سنگینی که در روز هفتم و چهلم درگذشت یکی از اقوام بر دوش صاحب عزا تحمیل می گردد، از مصادیق بارز اسراف بوده و مغایر احکام و دستورات دینی است. هزاره ها در غیرشادی و عزاداری نیز آداب و مراسمی دارند که بسیاری از آن ها مانند آموزش، غذا خوردن و روابط اجتماعی، مبتنی بر آموزه های اسلامی است. اما مواردی نیز یافت می شود که مانند رابطه پیر و مرید و دست بوسی، یا عدم رعایت حجاب زنان در روستاها، با احکام اسلامی سازگاری ندارد.