نام پژوهشگر: محمد شریفی نیا

نقش انفاق در تربیت انسان از منظر آیات و روایات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  غلام عباس صابری   اصغر اخوی

در فصل اول به واژه شناسی انفاق و سپس و به جایگاه و اهداف آن از دیدگاه آیات و روایات پرداخته شده است نخست واژه انفاق از لحاظ لغت، آیات و روایات مورد بررسی قرار گرفته است که دارای یک معنای محوری می باشد و آن عبارت است از هزینه کردن، خرج نمودن و صرف کردن. فصل دوم نیز به بیان انواع انفاق پرداخته و آن را از لحاظ موارد که عبارت است از انفاق مالی و انفاق غیر مالی مورد بررسی قرار داده است انفاق مالی مانند انفاق های واجب، مستحب، حرام، و مکروه و به دنبال آن انفاق غیر مالی را که عبارت باشد از: انفاق علم، مشورت دادن، کمک به مردم از طریق موقعیت و نفوذ اجتماعی، انفاق جان و زکات اعضای بدن را مطرح نموده است. در فصل سوم با استفاده از آیات و روایات به بررسی آثار و شیوه های پرداخت انفاق پرداخته شده است. فضل چهارم تبیین کننده موانع و عوامل بازدارنده انفاق است که پیامدهای منفی در جامعه دارد و موجب فقر و محرومیت و سبب ایجاد فاصله طبقاتی گردیده و اثر تخریبی آن تمام بحرانها و مشکلات و گرفتاریهای فردی واجتماعی را برای افراد بوجود می آورد، آن عوامل عبارتند از: وسوسه های شیطان، حرص و آزمندی، بخل ورزیدن، غفلت از یاد خدا و نعمتهای او و در پایان نیز جمعبندی، نتایج و پیشنهادات ارائه شده است.

نقش محبت در تربیت از نظر اسلام
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  محمد ایوب سمایری   رضا حبیبی

محبت مهم ترین نقش را در تربیت انسان دارد. در آیات قرآن و روایات هم به محبت زیاد تأکیده شده است و موثرترین نقش را در تربیت فرد و جامعه دارد، زیرا بنای مکتب اسلام مهر و محبت می باشد وسیره و رفتار انبیا و ایمه علیهم السلام نمونه کامل مهر و محبت است. خداوند در قرآن محبت را مهم ترین و موثرترین عامل در تربیت جامعه می داند هدف از خلقت همان تکامل وتربیت انسان می باشد. تحقیق حاضر برای تبیین نقش محبت در تربیت از نظر اسلام دارای شش فصل است که فصل اول به کلیات تحقیق از قبیل: بیان مسأله، ضرورت تحقیق، سوال های تحقیق روش تحقیق و... پرداخته شده است. فصل دوم: اختصاص به مفهوم شناسی دارد. ابتدا مفهوم «تربیت» از دیدگاه لغت و اصطلاح سپس مفاهیمی مانند: «محبت»، «عشق» و «مودت» از نگاه لغت و اصطلاح بیان شده است بحث و بررسی صورت گرفته است. فصل سوم: جایگاه تربیت و محبت در اسلام و اقسام و مراتب محبت است که در آن تربیت از دیدگاه اسلام، ارتباط و نسبت بین مفاهیم محبت، عشق و مودت، اقسام محبت، مرات محبت و جایگاه محبت در اسلام بحث بررسی صورت گرفته است. فصل چهارم: به عوامل موثر در تربیت، اختصاص یافته که در آن از عواملی مانند: الف) وراثت؛ ب) محیط؛ ج) محبت 1- محیط خانه و خانواده؛ 2- محیط مدرسه؛ 3- محیط اجتماع. و نقش محبت در این عوامل بحث و بررسی صورت گرفته است. در فصل پنجم: به نقش محبت در تربیت فردی و اجتماعی و آثار آن مورد بررسی قرار گرفته است و آثار محبت در بعد فردی عبارت هستند از: 1- آثار محبت: الف) انس با پروردگار؛ ب) اشتیاق بسوی خداوند؛ ج) رضا به قضای الهی؛ د) سرانجام محبت پروردگار. 2- نقش و اثر محبت بر روان انسان؛ 3- آثار مثبت و منفی محبت؛ 4- آثار منفی فقدان محبت. هر کدام بطور جداگانه تحلیل و بیان می شود و این آثار در تربیت فردی انسان موثر و نتیجه بخشند. در قسمت دوم این فصل از نقش محبت در تربیت از بعد اجتماعی بحث می کند، چون انسان همیشه در اجتماع زندگی می کند و نیاز شدید به تربیت دارد، لذا ضروری است که ابعاد اجتماعی که انسان وابسته و مربوط به آن می شود و بدون آنها انسان نمی تواند زندگی کند و جلوه محبت از قبیل: برادری و اخوت، خوش گمانی، خوش خویی و... بحث و بررسی شده است. در فصل ششم: نقش محبت بر تربیت خانواده و سیره معصومین (ع) در این زمینه است و از مطالبی چون: محبت در خانواده، محبت به فرزندان، آثار محبت به کودک، تأثیر محبت خانواده در تربیت کودک، شرایط محبت به کودکان، عوارض کمبود و... و در آخر هم عوامل موثر به بر ایجاد محبت در سیره معصومین (ع) اشاره شده است.

طرق الوقایه و العلاج للامراض النفسیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  حسین هادی خشییب   محمد شریفی نیا

تعرفنا علی المقصود من الانسان السالم و غیر السالم بلحاظ علم النفس المادی و علم النفس الاسلامی، و النظر الی الانسان و عقله و نفسه و قلبه و ما یتعرض له من الامراض النفسیه، و کان النظر لکل علم لجهه معینه من سلوک الانسان و ما یصیب هذا السلوک من الاختلالات العصبیه و الذهنیه و الاجتماعیه و الاخلاقیه، و ان هناک عوامل کثیره تساعد علی التخلص من الامراض النفسیه ،کعامل البیئه و الظروف الاقتصادیه و الثقافه و التحکم بهذه العوامل یودی الی علاج الامراض النفسیه و هناک عوامل تساعد علی الامراض النفسیه کحب الدنیا و حب النفس لانها تودی الی اضطراب و اختلالات للانسان اذا فقد شیئا دنیویا، و الشک و الغفله و سوء الظن تجلب التوتر العصبی وهی کالسرطان فی جسم الانسان0 و الوقوف امام هذه العوامل تساعد علی حصول الامن و الاستقرار عند الانسان. وفی هذا البحث نری تغافل علماء النفس عن الامراض القلبیه مع اهمیتها القصوی فی الصحه النفسیه، ولم یروها امراضاً للنفس بالمعنی السائد عندهم، لاتهم لایرون القیم الاخلاقیه ضروریه للانسان، أولا یرونها من منظار مقدس کما یراها علماء الاخلاق، لانها أساسا لا تدخل فی موضوع علم النفس الذی یبحث فیه عن النفس الانسانیه بنظره موضوعیه لمکوناتها الذاتیه والعرضیه، بینما ینظر علماء الاخلاق الی النفس الانسانیه بنظره معیاریه لما ینبغی ان یتصف به الانسان من مثل وصفات فی حرکته الاتکاملیه. أی دراسه الانسان کما ینبغی ان یکون لا بما هو کائن فعلا الذی هو موضوع علم النفس. فالانسان فی نظر علماء النفس ماهو إلاّ حیوان متطور، فلا معنی للاهتمام بما وراء الامر الظاهر منه، وهو نفسه الانانیه.

المنهج التربوی للاءسره فی الفکر الاءسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 0
  جاسب غازی   حسین کارآمد

پژوهش حاضر، با استفاده از آموزه های تربیتی و اخلاقی دین اسلام، روش های صحیح تربیت در خانواده را بر رسیده و روابط صحیح افراد خانواده با یکدیگر همچون: رابطه زناشویی زن و شوهر، فرزندان با یکدیگر، والدین با فرزندان و ایجاد محیطی سالم برای تربیت فرزند در محیط خانواده از منظر دین اسلام را شرح می دهد. نویسنده در چهار فصل به ساماندهی این نوشتار پرداخته است. وی در فصل اول ضمن تأکید بر جایگاه خانواده در اسلام، کارکردهای مهم خانواده به ویژه کارکردهای تربیتی آن را بررسی می کند. آن گاه به اهمیت ازدواج و ارتباط آن با خانواده پرداخته و کلیاتی از شیوه های تربیت و اهمیت روابط بین اعضای خانواده را باز می گوید. در فصل دوم شیوه تربیت در زندگی مشترک خانوادگی و روابط زناشویی را بررسیده و بررعایت اخلاق معاشرت، اخلاق فردی، تسامح و تساهل در محیط خانواده، صبر و گذشت افراد به یکدیگر، مراعات حقوق همدیگردر محیط خانواده، دوری جستن از اختلاف در محیط خانه تأکید کرده است. نگارنده در فصل سوم با اشاره به نقش دین در تنظیم روابط اعضای خانواده، اهمیت ازدواج در شکل گیری خانواده و ایجاد رابطه ای مقدس بین زن و مرد، پرهیز کردن زن و شوهر از طلاق، ایجاد تعامل در محیط خانواده، رعایت اعتدال و توازن در همه ابعاد زندگی مشترک با مدیریت زن و مرد را بیان می کند. در فصل چهارم به موضوع کودک در خانواده و نقش خانواده در تربیت فرزند پرداخته و ضرورت ارتباط والدین با فرزند و تعامل کردن با او، رعایت حقوق فرزند و برطرف کردن نیازهایش، رعایت حدود آزادی کودک، رعایت عدالت و مساوات میان فرزندان، گذشت کردن نسبت به فرزندان، رعایت سلوک اخلاقی با آنان، اهمیت دادن به بهداشت و تغذیه فرزندان و چگونگی درمان بیماری های روحی فرزندان را بررسی کرده است.

"زمینه های تعالی و انحطاط اخلاقی انسان"
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1384
  غلام علی طاهری(ارزکانی)   محمد شریفی نیا

اخلاق یکی از سرمایه های اصلی بشر به شمار می رود، و توجه به فضایل اخلاقی و جلوگیری از رذایل و انحطاط اخلاقی، مستلزم شناخت عوامل اثرگذار بر تکوین و شکل گیری شخصیت اخلاقی انسان است. این رساله تلاش نموده تا زمینه ها و بسترهای تعالی و انحطاط اخلاقی انسان را قبل و بعد از تولد او شناسایی و بررسی نموده، و آثار و پیامدهای آن ها را تبیین کند. در این راستا، عواملی از قبیل انتخاب همسر، تشکیل خانواده، پدر و مادر، و وراثت در تکوین شخصیت اخلاقی کودک پیش از تولد او، نقش فراوانی دارد. پس از تولد کودک نیز عوامل موثری را می توان نام برد که دارای اهمیت ویژه بوده، و زیربنای شخصیت اخلاقی انسان را رقم می زند؛ در این زمینه می توان علاوه بر خانواده، به تأثیرات محیط مانند دوستان، معاشران و هم کلاسی ها اشاره کرد. البته مسأله یادگیری، مدرسه، معلم، و وسایل ارتباط جمعی، نقش و جایگاه بیشتری در تعالی و انحطاط اخلاقی انسان دارند؛ زیرا خداوند متعال غریزه یادگیری و کسب معرفت را در نهاد انسان به عنوان راه برون رفت از جهل و نادانی به سوی علم و دانش قرار داده است، و انسان تنها از این رهگذر می تواند به آمال و آرزوهای خود دست یابد، و از این طریق فضایل و مکارم اخلاقی را از رذایل و انحطاط بازشناسد و به سوی کمال و تعالی حرکت کند. بر این اساس، اگر انسان از تمایلات روحانی خویش سر باز زده، و از گرایشات نفسانی خود پیروی کند به انحطاط اخلاقی گرفتار خواهد شد. در این زمینه، انبیا و اولیای الهی از جانب خداوند بزرگ ترین هادیان بشر بوده، و پیروی از دستورات آنان موجب سعادت و تعالی انسان می شود. این نقش را پس از آنان، علما و معلمان باتقوا عهده دار هستند، و حتی می توانند با نقش آفرینی در تربیت و کمال انسان، تأثیرات منفی قوانین و نیز تأثیرات وراثت، محیط و خانواده را خنثی نمایند.