نام پژوهشگر: رضا اسحاق‌نیا

پژوهشی درباره ی زهد در فرهنگ اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1383
  عوض علی مرادی   فتح الله نجارزادگان

در فصل اول زهد را بررسی نموده ایم از نگاه لغت و از نگاه معصومین از آن جمله امام علی که می فرماید: زهد همان چیزی است که خداوند آن را بیان داشته است که می فرماید: "لکیلا تأسوا علی ما فاتکم ولاتفرحوا بماآتاکم" زهد یعنی اینکه بر گذشته تأسف نخورد. به آنچه از دست داده ناراحت نشود و به آنچه از اموال دنیا بدست آورد خوشحال و دلبسته نشود.و کسی که این دو خصلت در وجودش باشدآنرا می توان زاهد نامید و یا امام علی می فرماید "زهد یعنی اینکه انسان آرزوهایش را کوتاه کند و شکرگذار نعمتهای الهی باشد و از کارهای حرام و نامشروع دوری جوید." و همچنین دانشمندان بزرگوار نظراتی دارند از آن جمله مولی مهدی نراقی می گوید: زهد یعنی پشت کردن به دنیا و رو آوردن به آخرت یا از غیر خدا جدا شدن و به خداوند پیوستن، و روگردانیدن از متاع دنیا و خوشی های آن، از اموال و منصب ها و دیگر چیزهای که با مرگ زوال می پذیرد.-در فصل دوم پیرامون مراتب زهد بیانات ذکر شده است که در مرحله نخست زهد را به سه درجه نموده ایم که عبارت باشند از: ادنی و اوسط و اعلی، که بهترین از این سه درجه همین درجه ی اعلی می باشد که شخص زاهد دنیا را با اختیار و شوق و زغبت ترک می کند بدون اینکه دنیا در نظر ائ قدر و ارزشی داشته باشد.و نیز بیان شده که زهد در نزد غیرعارف عبارت است از یک نوع داد و ستد و رد و بدل و انواع آن عبارتند از: زهد فرض، زهد سلامت، زهد فضل،زهد معرفت، زهد خائفین، زهد راجین. و زهد در نزد عارف اینست که بجزء نزدیکی خدا را نمی طلبد و در فکر لذت بردن از اموال دنیا هم نیست تا در فکر حصول آن بیفتند، بلکه فکر او در این است که تمام گفتار و رفتارش فقط برای محض الله باشد. در فصل سوم بیان شده اگرچه شخص زاهد علاقه و رغبتی نسبت به مال دنیوی ندارد، لیکن با همدردی و ایثار و از خودگذشتگی نسبت به برادران دینی خود اقدام می نماید و همیشه به یاد خداوند هستند و از گناه و معصیت پیزارند. فصل چهارم: در این فصل ذکر شده که آیا میان زهد و کار و تلاش در امور زندگی تنافی وجود دارد یا نه، که در این مورد آیات و روایات زیادی وجود دارد که دلالت بر نفی این تناقض می کند از آن جمله آیه 77 از سوره ی قصص است که می فرماید: "وابتغ فیما آتاک الله الدار الاخره و لاتنس بنصیبک من الدنیا" یعنی آنچه که خداوند به تو داده است، سرای آخرت را بطلب و سهم خود را از دنیا فراموش مکن. و رسول الله می فرماید: "ملعون من القی کله علی الناس" یعنی از رحمت خدا دور باد هر کس که بار زندگی خویش را بر دوش مردم افکند. پس هیچ تنافی میان زهد داشتن و کار و کوشش و جمع اموال وجود ندارد بلکه در دنیا باید زحمت کشید تا هم زندگی خود را سامان بدهد و هم به یاری نیازمندان و فقران با اموال خود بشتابد. فصل پنجم: آیات و روایات پیرامون نقد زهد صوفیها و رهبانیون بیان شده که تمامی معصومین از این گروه های بدعت گذار به شدت مذمت نموده و گوشزد کرده که هرگز نزدیک اینها نباید شد، چون که اینها هیچ چیزی از دین خدا و پیامبرش را نمی دانند بلکه کارهایشان فقط برای فریب دادن مردمان بی سواد جاهلند و با این شیوه می خواهند به اهداف شوم شان برسند. فصل ششم: هم برتری و شایستگی پیامبر و عترت گرامیش را به عنوان الگوهای شایسته از نظر زهد و پارسائی و عبادت و ... بررسی نموده ایم که اینها در تمام فضائل انسانی از آن جمله در زهد و بی رغبتی نسبت به دنیا در نقطه ی اوج قرار دارند، و تعالی و رشد و دستیابی به اهداف مطلوب و نجات یافتن از عرصه هلاکت و نابودی در همان کلمه زهد و پارسائی و دوری از زرق و برق اموال دنیا و فریب نخوردن از آن است.