هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی ـ تحلیلی آموزش شهروندی با تأکید بر مولفه های آکسفام در کتاب های علوم اجتماعی دوره راهنمایی ایران و هند بود. به این منظور محتوای کتاب های مورد نظر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و تحقیق توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای "بردی"مورد تحلیل قرار گرفت. واحد تحلیل به صورت درس به درس بود. جامعه آماری در این پژوهش محتوای کتاب های علوم اجتماعی ششم ابتدایی، دوم و سوم راهنمایی ایران در سال تحصیلی 1391 ـ 1390 و کتاب های علوم اجتماعی ششم، هفتم و هشتم هند در سال 2012 بود. در این پژوهش جامعه و نمونه یکی بود. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل: اسناد و مدارک و منابع دست اول، تحقیقات انجام شده، اسناد موجود در اینترنت و مجلات معتبر علمی بود. در جهت بررسی سوال های پژوهش، اطلاعات جمع آوری، توصیف و تشریح شد، شباهت ها و تفاوت های مشخص شده با هم مقایسه شد و مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد: که در کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی ایران به حیطه ارزش ها و نگرش ها با میزان %38.46 بیشترین توجه و به حیطه شناختی با میزان %26.92 کمترین توجه شده بود. درکتاب علوم اجتماعی پایه ششم هند بیشترین توجه به حیطه شناختی با میزان %51.24 و کمترین توجه به حیطه ارزش ها و نگرش ها با میزان %14.28 شده بود. در کتاب علوم اجتماعی پایه دوم راهنمایی ایران بیشترین توجه به حیطه ارزش ها و نگرش ها با میزان % 41.66 و کمترین توجه معطوف به حیطه مهارتی با %18.75 شده بود. در کتاب علوم اجتماعی پایه هفتم هند بیشترین توجه معطوف به حیطه مهارتی با میزان %54.71 و کمترین توجه به حیطه ارزش ها و نگرش ها با %20.75 شده بود. در محتوای درس علوم اجتماعی پایه سوم راهنمایی ایران بیشترین توجه معطوف به حیطه شناختی با %44 و کمترین توجه معطوف به حیطه ارزش ها و نگرش ها با %9 شده بود. در محتوای درس علوم اجتماعی پایه هشتم هند بیشترین توجه معطوف به حیطه شناختی و مهارتی با %39.02 و کمترین توجه معطوف به حیطه ارزش ها و نگرش ها با %21.95 شده بود.