نام پژوهشگر: زهرا حاجی ابراهیم زرگر

بررسی مساله نسبت میان عقل و وحی در آثار آیت الله محمد باقر ملکی میانجی و آیت الله سید جعفر سیدان
پایان نامه سایر - دانشکده علوم حدیث 1391
  زهرا حاجی ابراهیم زرگر   موسی ملایری

اندیش? تفکیک یکی از اندیشه های نو در عرص? تفکر کلامی و دین پژوهی فرهنگ ماست و دارای آثار و نتایج مهمی بوده و بسیار مورد توجه واقع شده است. یکی از مسائل کلیدی در آثار علمای مکتب تفکیک، نسبت عقل و وحی است. رویکرد علمای متقدم و متأخر این مکتب در این خصوص متفاوت بوده و می توان سیر تحولی را در آرای این علما شناسایی کرد. البته به دلیل حجم بالای آثار تمامی علمای مکتب تفکیک و عدم دسترسی به تعداد زیادی از آن ها، دامن? تحقیق، به آثار آیت الله محمد باقر ملکی میانجی، به عنوان نمونه ای از آرای علمای متقدم مکتب تفکیک، و آثار آیت الله سید جعفر سیدان، به عنوان نمونه ای از آرای علمای متأخر مکتب تفکیک، منحصر شده است. در این پژوهش، دیدگاه های این دو بزرگوار از آثار ایشان و هم چنین برخی از منابع مرتبط، استخراج شده است. در بخش اول کلیاتی در خصوص پیشین? عقل و وحی در اسلام، معرفی مکتب تفکیک و ادوار فکری آن، مطرح شده و به معرفی آیت الله میانجی و آیت الله سیدان پرداخته شده است. بخش دوم مشتمل بر آرای آیت الله میانجی در خصوص نسبت عقل و وحی است. تعریف ایشان از عقل، متکی بر جنب? وجود شناختی و هستی شناختی عقل است. ایشان عقل را نوری می دانند که خداوند بر ارواح انسان ها افاضه می کند و از آن به عقل فطری یاد می کنند و آن را خارج از ذات انسان می دانند. لذا از نظر ایشان، عقل به این معنا با وحی در تضاد نبوده و با آن هماهنگ است. اعتقاد به عقل انواری در برابر عقل اصطلاحی و برهان منطقی در آثار ایشان، موجب شده تا در حوز? علوم قرآنی و عقاید که شامل مباحث خداشناسی و نبوت و معاد و عدل است، دیدگاه های ویژه ای داشته باشند. بخش سوم بیانگر دیدگاه آیت الله سیدان دربار? نسبت عقل و وحی و مقایس? آرای ایشان با آیت الله میانجی است. از نظر ایشان حقیقت عقل هر چه که باشد مقصود از آن ما به الادراک و آن چیزی است که ادراک به آن است. تعریف ایشان از عقل با نظر به کارکرد آن است. عقل به معنای ذکر شده با وحی منطبق است و آن چیزی که منطبق نیست اثبات می شود که اصلا مدرک عقلانی نیست. رویکرد ایشان در نسبت عقل و وحی، موجب اتخاذ دیدگاه های خاصی در حوز? علوم قرآنی و عقاید، گشته است. مقایس? دیدگاه های این دو بزرگوار به عنوان دو نماینده از تفکیک متقدم و متأخر، گویای این مطلب است که دیدگاه تفکیک متقدم با شاخصه های خارج بودن حقیقت عقل از وجود انسان و برخورد با آرای فلاسفه و عرفا و دانشمندان علوم بشری، راه را برای گفت و گو با مخالفان و نقادان می بندد و منجر به این نتیجه می شود که دین و فلسفه در تعارضند، نه عقل فطری و وحی. دیدگاه تفکیکیان متأخر معتدل تر بوده و مبتنی بر جداسازی حوز? معرفت شناختی دین و فلسفه است. تفکیک اعتدالی در پی ارائ? نوعی روش شناسی جدید در مطالعات دینی است که متکی بر تعقل در وحی است و مسیری را برای تعامل با مخالفان باز می کند و این، همان روش فقها در فهم مسائل است. لذا توجه به استنباط معارف اعتقادی از قرآن و حدیث با تکیه بر روش اجتهادی، دغدغ? اصلی تفکیکی های متأخر است و لازم است به آن عنایت ویژه ای شود.