نام پژوهشگر: مراد خضرزاده

بررسی اثر رژیم های تغذیه ای در شروع تخم ریزی و پرورش نتاج زنبورbombus terrestris l. (hymenoptera, apidae)در شرایط آزمایشگاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده کشاورزی 1392
  مراد خضرزاده   علیرضا منفرد

زنبورهای مخملی از مهم ترین گرده افشان ها در گیاهان زراعی و غیرزراعی در مناطق سرد و معتدل می باشند. در بین زنبورهای مخملی گونه ی bombus terrestris l. دارای اهمیت ویژه ای است، زیرا این زنبور تولید انبوه شده و به صورت تجاری توسعه یافته و در گرده افشانی محصولات مختلف گلخانه ای و باغی مورد استفاده قرار می گیرد. در ایران این گونه در اکثر مناطق محل زیست این زنبورها وجود دارد ولی تاکنون مورد استفاده قرار نگرفته است. به نظر می رسد، یکی از موانع پرورش انبوه این زنبورها غذای مورد استفاده در پرورش انبوه این زنبورها و کلنی هایی است که به گلخانه داران و کشاورزان تحویل داده می شود. در این پژوهش اثر رژیم های تغذیه ای در شرایط آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت، بدین منظور در این مطالعه تعداد 120ملکه از زنبورهای مخملی b. terrestris بومی ایران از مناطق ورک و ویکان در منطقه ی معلم کلایه از توابع استان قزوین در ابتدای ظهور در طبیعت در بهار سال 1392 جمع آوری و به اتاق پرورش آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج منتقل شد و در ظروف پرورش به صورت انفرادی تحت رژیم های غذایی هفت گانه شامل: 1- محلول شکر + مولتی ویتامین، 2- عسل + گرده، 3- محلول شکر + گرده، 4- شیر خشک + محلول شکر، 5- شیره خرما + گرده، 6- جانشین گرده + محلول شکر، 7- مکمل گرده + محلول شکر قرار گرفتند. فاکتورهای مورد مطالعه عبارت بودند از: 1- ترشح موم، 2- تاریخ ساخت کوزه عسل اول، 3- تاریخ ساخت فنجانک تخم اول، 4- تاریخ ساخت کوزه عسل دوم، 5- تاریخ ساخت فنجانک تخم دوم، 6- تعداد روزهای زنده مانی پس از استقرار، 7- تعداد کوزه عسل ساخته شده و 8- تعداد فنجانک تخم ساخته شده. نتایج مشخص نمود که این ملکه ها همگی ترشح موم را داشتند ولی تحت تأثیر رژیم های مختلف غذایی، تفاوت های معنی داری در ویژگی های زیستی مورد مطالعه نشان می دهند. بهترین رژیم غذایی برای ترشح موم، مربوط به رژیم غذایی شیر خشک + محلول شکر بود که کمترین تأخیر را در ترشح موم داشت. بهترین رژیم غذایی در ساخت کوزه عسل شیره خرما + گرده، در ساخت فنجانک تخم شیر خشک + محلول شکر و در زنده مانی عسل + گرده بود. این رژیم غذایی دارای کربوهیدرات موجود در عسل و پروتئین موجود در گرده زنبورعسل بوده است. بنابراین، این ملکه ها هر دو منبع لازم برای زنده مانی، تخم ریزی و پرورش نتاج را در اختیار داشته اند. از آنجا که گرده دارای پروتئین، ویتامین و مواد معدنی می باشد، می توان گفت که این رژیم غذایی برای پرورش نتاج مناسب بوده است. در این رژیم غذایی ملکه ها تمام مراحل زیستی خود را کامل نمودند. یعنی ترشح موم، ساخت کوزه های عسل اول و دوم، ساخت فنجانک های تخم اول و دوم و تخم ریزی را انجام دادند. میانگین زنده مانی این زنبورها 8/75 روز و حداکثر زنده مانی آتها 88 روز بود. تاریخ اولین ساخت کوزه عسل و فنجانک تخم 22 روز پس از تاریخ استقرار بود. میانگین تعداد روز ساخت کوزه عسل پس از استقرار4/24 روز و میانگین تعداد روز ساخت فنجانک تخم 5/25 روز پس از استقرار بود. میانگین تعداد کوزه عسل و فنجانک تخم ساخته شده به ترتیب 1/2 و 7/1 عدد در دوره ی مورد مطالعه بوده است. حداکثر تعداد فنجانک تخم 3 عدد بود. که با توجه به اینکه این ملکه ها در هر فنجانک تخم تعداد 4 عدد تخم می گذارند، حداکثر تعداد تخم گذاشته شده در طول 88 روز 12 عدد تخم بود. نامناسب ترین رژیم غذایی نیز رژیم غذایی اول شامل محلول شکر + مولتی ویتامین بود که ملکه ها صرفاً ترشح موم را انجام داده و بقیه مراحل را تکمیل ننمودند اگرچه تعداد روزهای زنده مانی آن ها 3/32 روز بود. بقیه رژیم های غذایی ویژگی های بینابین را بسته به نوع مواد تشکیل دهنده نشان دادند. با توجه به تأثیر رژیم های غذایی مختلف می توان جیره بندی غذایی مشخصی را در مراحل تشکیل کلنی و توسعه ی آن، پیشنهاد داد به طوری که در ابتدای تشکیل کلنی از رژیم های غذایی محرک ترشح موم و ساخت فنجانک تخم استفاده نمود و پس از آن برای افزایش فعالیت ملکه ها و زنده مانی آنها از رژیم های غذایی غنی از پروتئین مانند گرده زنبور استفاده نمود. در مورد تأثیر این رژیم ها بر ویژگی های مختلف زیستی این زنبورها به تفکیک بحث و مقایسه شده است.