نام پژوهشگر: صفیه دامن باغ

تحلیل جغرافیایی شاخص های منتخب کیفیت زندگی شهری در اهواز، نمونه موردی: محلات کیانپارس، گلستان و عامری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1392
  صفیه دامن باغ   مرتضی نعمتی

کیفیت زندگی شهری به عنوان زندگی راحت، دسترسی به نیازهای اساسی و قابلیت زندگی در یک محیط شهری تلقی می شود. شهر اهواز به عنوان هفتمین کلانشهر کشور با معضلات و مشکلاتی در رابطه با کیفیت زندگی روبروست. پژوهش حاضر با هدف تحلیل شاخص های منتخب کیفیت زندگی در شهر اهواز و به صورت موردی در سطح محلات کیانپارس، گلستان و عامری صورت گرفته است. این پژوهش از نوع نظری- کاربردی و از لحاظ روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی می باشد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای انجام این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری گردید. در این پژوهش، از آثار کتابخانه ای، آمارنامه ها و... در رابطه با شهر اهواز در بخش تحلیل های کیفی پژوهش استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شامل شهروندان شهر اهواز می باشد که شهروندان سه محله کیانپارس، گلستان و عامری به صورت موردی مطالعه گردیدند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران، 340 نفر بوده است. تعداد پرسشنامه ها نیز متناسب با حجم جمعیت محلات مورد مطالعه توزیع گردید. در ادامه نیز با استفاده از نرم افزارهای spss و excel، داده ها و اطلاعات، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش در دو سطح کیفی و کمی حاصل شد. یافته های کیفی در حیطه چگونگی و چرایی تحقیق نشان می دهد، رشد سریع شهر اهواز عامل مهمی در عقب ماندن برنامه ریزان در توسعه کیفی به تناسب توسعه کمی آن بوده است. در واقع پیدایش و گسترش حجم بالای مناطق حاشیه نشین(حدود40 درصد وسعت شهر)، نابرابری و عدم تعادل در تخصیص سرانه های شهری و گسترش مشکلات زیست محیطی از مهم ترین پیامدهای رشد سریع شهرنشینی در کیفیت زندگی شهر اهواز بوده است. بر اساس بخش دیگری از یافته های کمی و کیفی در تعیین کجایی تحقیق، از لحاظ رضایتمندی و سطح کیفیت زندگی بین محلات مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع از نظر شاخص های منتخب اشتغال، درآمد، حمل و نقل، مسکن، آموزش، بهداشت و سلامت، امنیت، اوقات فراغت، وابستگی و تعلق به محله و ict، محله کیانپارس با بالاترین سطح کیفیت زندگی به عنوان محله برتر، محله گلستان به عنوان محله متوسط و محله عامری نیز به عنوان محله دارای پایین ترین سطح رضایتمندی و کیفیت زندگی مشخص شدند. علاوه بر این شاخص ictنیز دارای رابطه مثبت و معنادار با سطح کیفیت زندگی در محلات مورد مطالعه می باشد. بر اساس نتایج تحقیق و دیدگاه سیستمی و رویکرد جغرافیایی، در بررسی فرایند کجایی، چگونگی و چرایی موضوع، می توان گفت شهر نشینی سریع و لجام گسیخته در این شهر، بسیاری از فرصت ها را برای ارتقاء کیفیت زندگی به شدت محدود و در محیط های مختلف شهری ناموزون و نامتعادل نموده است. در نهایت با توجه به یافته ها و نتایج تحقیق، راهکارهای مناسب نیز در سطوح مختلف ارائه گردیده است.