این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین بهزیستی روانشناختی با کیفیت زندگی معلمان شهر لردگان انجام شده است. از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ای به حجم 224 نفر از معلمان متاهل مقطع متوسطه شهر لردگان انتخاب شده، و با استفاده ازپرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف ( 1989) و کیفیت زندگی شربون (1992) مورد آزمایش وبررسی قرار گرفتند . در این پژوهش نمرات ابعاد بهزیستی روانشناختی وکیفیت زندگی معلمان در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها ازروش آماری همبستگی پیرسون وآزمون t مستقل وآمار توصیفی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که بین بعضی خرده مقیاس های کیفیت زندگی و مولفه های بهزیستی روانشناختی کلی رابطه معنی داری وجود دارد ، ولی بین بهزیستی روانشناختی و کیفیت زندگی کلی رابطه معناداری یافت نشد. این نتایج نشان می دهد که برخورداری از کیفیت زندگی خوب، به معنی داشتن بهزیستی روانشناختی نیست، چرا که داشتن کیفیت مناسب زندگی تنها یکی از مولفه های بهزیستی روانشناختی است و نه تمام آن. این یافته ها تلویحات مهمی در طراحی برنامه های مناسب برای ارتقای بهزیستی روانشناختی دارد . از دیگریافته های پژوهش این است که بین ابعاد بهزیستی روانشناختی وکیفیت زندگی معلمان زن ومرد تفاوت معناداری وجود دارد.