نام پژوهشگر: ندا ناظم نژاد

بررسی رابطه بین مدل برنامه ریزی درسی مرجح اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز با راهبردهای تدریس، روش های تدریس و فنون ارزشیابی مورد استفاده آنان در فرآیند یاددهی یادگیری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  ندا ناظم نژاد   مهدی محمدی

هدف کلی پژوهش بررسی رابطه بین مدل برنامه ریزی درسی مرجح اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز (بر اساس میزان تمایل آنان به مشارکت در برنامه ریزی درسی) با راهبردهای تدریس، روش های تدریس و فنون ارزشیابی مورد استفاده آنان در فرایند یاددهی– یادگیری بود. جامعه تحقیق شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز در سال 90-89 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای 30/0 از بخش های دانشگاه شیراز در گروههای علوم انسانی، علوم پایه و کشاورزی، فنی و مهندسی و هنر و معماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل یک سیاهه محقق ساخته براساس سه مدل برنامه ریزی درسی غیرمتمرکز، نیمه متمرکز و متمرکز (بن سلماح ،2001) و پرسشنامه ی بررسی عملکرد اعضای هیأت علمی در فرایند یاددهی و یادگیری ( لستر و بیشاپ،2000) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی توزیع و جمع آوری شد. با استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل واریانس چند متغیره داده ها مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که مدل برنامه ریزی درسی نیمه متمرکز، مدل مرجح، راهبرد تدریس بازنگری رئوس محتوایی دروس در ابتدای هر نیمسال راهبرد تدریس غالب، روش تدریس سخنرانی روش تدریس غالب، روش ارزشیابی به شیوه آزمون کتبی روش ارزشیابی غالب اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز می باشد. یافته ها نشان داد که رابطه معناداری بین مدل برنامه ریزی درسی مرجح اعضای هیأت علمی با راهبردهای تدریس و روش های تدریس، وجود دارد. اما تعامل جنسیت و مدل برنامه ریزی درسی مرجح اعضای هیأت علمی رابطه معناداری با راهبردهای تدریس و روش های تدریس نشان نداد. تعامل مدل برنامه ریزی درسی و سابقه تدریس رابطه معناداری با روش های تدریس اساتید دارد اما رابطه معناداری با راهبردها و فنون ارزشیابی ندارد. تعامل مدل برنامه ریزی درسی مرجح با مرتبه علمی رابطه معنادار و با روش های تدریس، راهبردهای تدریس و فنون ارزشیابی رابطه معناداری مشاهده نگردید.