نام پژوهشگر: مریم میثمی

کاربرد روش تکلیف محور از نظر مدرسان و زبان شناسان کاربردی در مراکز آموزشی زبان انگلیسی ایران : تحقیق کیفی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده علوم انسانی 1390
  مریم میثمی   رضا رضوانی

با وجود تأکید مکرر در سی سال گذشته بر تدریس زبان انگلیسی با روش تکلیف محور- بنظر می رسد تاکنون مدرسان مقطع متوسطه ایران، توجه لازم نسبت به بکارگیری این روش نداشته اند. جای تعجب نیست که، دانش آموزان در چنین محیطی حتی پس از اتمام دوره متوسطه، قادر به بکارگیری آنچه آموخته اند جهت برقراری ارتباط به زبان انگلیسی نیستند. هدف از تحقیق و پژوهش موضوع فوق ، پاسخ به سه پرسش مطرح شده ذیل می باشد. 1- عوامل باز دارنده وموانع موجود در بکارگیری روش تکلیف محورجهت آموزش زبان انگلیسی در مدارس دوره متوسطه ایران چیست ؟ 2- نیازمندیهای استفاده از روش تکلیف محور در مدارس دوره متوسطه ایران چیست؟ 3- آیا نظر مدرسان زبان انگلسی در مدارس و استادان تربیت مدرس زبان انگلیسی در دانشگاه ها در راستای دو پرسش مطرح شده مشابه است یا خیر؟ برای دست یافتن به این اهداف، 7 نفر از مدرسان زبان انگلیسی از نواحی 1و2 آموزش و پرورش شهرستان شیراز (4 زن و3 مرد) با مدارک کارشناسی (بجز یک نفر بامدرک کارشناسی ارشد) در رشته زبان انگلیسی و همچنین 6 نفر از استادان دانشاههای شیراز و یاسوج (5 مرد و1 زن) با مدرک تحصیلی دکتری در آموزش زبان انگلیسی بصورت اتفاقی انتخاب گردیدند . پس از مطلع ساختن آنها نسبت به موضوع و هدف پژوهش ، مصاحبه های با آنان انجام گرفت و سپس محتوای این مصاحبه های نیمه سازمان یافته مورد تحلیل نظریه زمینه ایی و تحلیل محتوایی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان دادکه در پاسخ به پرسش اول، هر دوگروه به موانعی بر سر راه مدرسان، زبان آموزان و همچنین به مشکلات و نارسایی های اجرایی و سازمانی اشاره نموده اند. در پاسخ به پرسش دوم ، دبیران دبیرستان به برخی نیازهای خود، زبان آموزان و نیز نیازهای اجرایی و سازمانی اشاره نمودند. در حالیکه گروه دوم ، یعنی اساتید دانشگاه ، فقط نیازهای مدرسان و نیازهای سازمانی و اجرایی را مد نظر قرار دادند. نهایتاً ، نتایج بدست آمده ، دال بر تشابه دیدگاه های دوگروه شرک کننده در این پژوهش در مورد موانع ونیازمندیها جهت بکارگیری روش تکلیف محور در محیط ذکر شده بود. لازم به ذکر است که گروه اول، یعنی دبیران دبیرستان ،هنگام مصاحبه بشتر به شواهد علمی و تجربیات خود اشاره نمودند. در حالیکه گروه دوم، اساتید دانشگاه بیشتر به نظریه های عملی جهت شفاف سازی مطالب مورد بحث رجوع نمودند. همچنین طی این تحقیق دبیران بیشتر مشکلات اجرایی را مد نظر داشتند،ولی اساتید دانشگاه علاوه بر موارد ذکر شده ، مسائل علمی مربوط به دانش مدرسان و مهیا کردن زمینه مناسب جهت ارتقاء سطح علمی آنان در خصوص مهارتهای زبانی وتسلط بر روش تکلیف محور را حائز اهمیت دانستند.