نام پژوهشگر: سیده لیلا رمضانیان

بلاغت تعلیم در جملات پرسشی دیوان ناصرخسرو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  سیده لیلا رمضانیان   تیمور مالمیر

چکیده ناصر خسرو رسالت اصلی خود را تبیین و تبلیغ مسائل دینی و مذهبی می پندارد از این روی برای پیشبرد مقاصد تبلیغی و اندرزهای مذهبی به شعر روی آورده است. زبان شعر برای او در حکم وسیله است بنا بر این، ضروری است مشخص شود میزان استفاده وی از امکانات زبان برای مقاصد دینی و مذهبی چگونه است. در زبان جمله هایی وجود دارد که هر کدام از این جملات، نقش های معنایی ـ منظوری گوناگونی را برعهده دارند. گاه اتفاق می افتد که صورت دستوری جمله با نقش معنایی ـ منظوری آن مطابقت ندارد. به این صورت که جمله در معنایی غیر از معنی اصلی خود به کار می رود. دانش معانی در پی کشف این مقاصد ثانوی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی قصاید ناصرخسرو بر اساس جنبه های معنایی ـ منظوری جملات پرسشی است. روش پژوهش، با تکیه بر مطالعه ی کتابخانه ای، توصیفی ـ تحلیلی است. جامعه ی آماری این تحقیق، 276 قصیده و حجم نمونه 254 قصیده می باشد که حدود 1397 بیت از این قصاید را جملات پرسشی در بر گرفته است. نتیجه ی به دست آمده بیانگر آن است که ناصرخسرو در جمله های پرسشی، از 34 کارکرد، 32کارکرد غیر از ظاهر پرسش استفاده کرده است تا بتواند اندیشه های تعلیمی خویش را پیش ببرد. دوکارکردی که ناصرخسروبه عنوال سوال حقیقی بیان کرده، سوال با پاسخ آشکار و سوال بی جواب می باشد. پربسامدترین این کاربردهای معنایی به این ترتیب است: انکاری(3/17)، نهی(3/15)، نفی(1/10)، شگفتی(7/9)، تمهیدی(4/7)، لزوم تأمل(5/6)وقصر(5/6). بنابراین تقریباً 72درصد جملات پرسشی متعلق به هفت مقوله ذکر شده می باشد و 28درصد دیگر متعلق به 27مقوله است. کمترین کاربرد به سوال با جواب آشکار(4/.)، توصیف(4/.)، تهدید(26/.)، غایت(21/.)، امید و آرزو(2/.)، ناچاری(1/.)، تجاهل(7./.)، احساس شرم(7./.) تعلق دارد.