نام پژوهشگر: حمید خزایی

بررسی تطبیقی پدیده حزن و غم غربت(نوستالژی)در اشعار نازک الملائکه و سهراب سپهری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  حمید خزایی   محمد شیخ

چکیده: درد فراق(نوستالژی) دردی است که به سبب جدایی و دوری از مطلوب یا اندیشیدن به نامطلوب در فرد نمایان می شود و شاعر یا نویسنده به بیان آن می پردازد. این واژه در زبان فارسی به معنای غم غربت و حسرت بر گذشته و در زبان عربی معادل الحنین، الحنین إلی الماضی و الإغتراب به کار رفته است. همچنین درمان درد فراق به تلاش شاعران برای رهایی از اندیشه ی دردناک و حسرت آور نوستالژی گفته می شود. نازک الملائکه(1302هـ ش-1386هـ ش) و سهراب سپهری(1307هـ.ش-1359هـ.ش) شاعران دردمند معاصر ادبیات عربی و فارسی هستند که متأثر از محیط و با توجّه به روحیات رمانتیکی که داشته اند، شعر آن-ها پژواکی از درد و رنج جامعه و احوالات درونی شان است. از این رو می توان گفت عنصر درد تأثیر بسزایی در گرایش این دو شاعر به سمت شعر داشته است. همچنین آن جا که سیلِ درد و اندوه وجودشان را فرا می گیرد، در تکاپوی یافتن راهی برای رهایی و درمان هستند. در این پژوهش ضمن بیان کلیّاتی در زمینه ی نوستالژی و نگاهی گذرا به زندگی نازک الملائکه و سهراب سپهری، به بررسی و تحلیل نمودهای درد فراق (نوستالژی) و درمان آن، سپس به بررسی مقایسه ای در شعر دو شاعر پرداخته شده است که نتایج بدست آمده حاکی از آنست که هر دو شاعر در اندیشه های نوستالژیک: دوری از معشوق، غم غربت، دوری از بهشت ازلی، آرمانشهر، حسرت دوران کودکی و جوانی، حسرت فقدان عزیزان، اندیشیدن به مرگ، حسرت از دست رفتن ارزش ها و گذشته ی اساطیری و همچنین در ارائه ی راه هایی برای درمان درد فراق و گریز از نوستالژی غم غربت، یاد خاطرات گذشته، حسرت دوران کودکی و جوانی و اندیشیدن به مرگ و یأس و اندوه اشتراک دارند.