نام پژوهشگر: آرمان حیدری

بررسی میزان خشونت خانگی مردان علیه زنان متأهل 54-15ساله شهر یاسوج و عوامل اجتماعی- اقتصادی مرتبط با آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده علوم انسانی 1392
  زهرا شایانی   اصغر میرفردی

یکی از موضوعاتی که باعث ایجاد اختلال در کارکردهای خانواده می شود، بحث خشونت های خانوادگی است. درچهارچوب خانواده، گاه روابط بین دو جنس از حالت عادی خارج شده و صورتی نامتعارف به خود می گیرد، غیر عادی بودن روابط بین دو جنس هم به لحاظ ارزش های فرهنگی و هم به لحاظ قوانین و مقررات موجود، مسئله ای است که حیات خانواده و جامعه را تهدید می کند. این تحقیق به بررسی میزان خشونت خانگی مردان علیه زنان متأهل 54-15 ساله شهر یاسوج و عوامل اجتماعی- اقتصادی مرتبط با آن پرداخته است که با استفاده از روش تحقیق پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه زنان متأهل 54-15 ساله شهر یاسوج تشکیل داده است که با استفاده از جدول لین حجم نمونه شامل 377 نفر محاسبه شد که جهت اطمینان بیشتر نتایج تحقیق به 400 مورد افزایش یافت داده های تحقیق از طریق پرسشنام? ساختار یافته و با شیو? نمونه گیری چند مرحله ای طبقه بندی شد? تصادفی به دست آمده است. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی و جهت سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی( آزمون همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس یک طرفه، رگرسیون دو متغیره و چند متغیره، تی مستقل و آزمون تعقیبی) با کاربرد نرم افزار spss استفاده گردید. چارچوب مفهومی و نظری این تحقیق، چارچوبی است که متغیرها و فرضیات مرتبط با خشونت علیه زنان را از سه دیدگاه نظری عمده یعنی نظریات منایع در سطح خرد، نظریه خرده فرهنگ خشونت و نظریه های فمینیستی در سطح کلان و هم چنین مطالعات و تحقیقات پیشین مورد ملاحظه قرار داده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان ویژگی های مردسالارانه شوهر، تعداد فرزندان، سن زوجین در زمان ازدواج، وضعیت شغلی مردان و تحصیلات مردان با میزان خشونت علیه زنان و ابعاد آن رابطه ای معنادار و معکوس وجود دارد، بین متغیر تقید شوهر به باورهای دینی و خشونت علیه زنان و ابعاد آن به جز بعد عاطفی دینداری رابطه معنادار می باشد اما بین وضعیت شغلی پاسخگویان، اختلاف سن زوجین، تحصیلات پاسخگویان، درآمد زوجین، مالکیت منزل، امکانات رفاهی از یک سو و میزان خشونت علیه زنان از سوی دیگر، رابطه ای معنادار وجود ندارد. در مجموع متغیرهای مستقل 3/35 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند.