نام پژوهشگر: میر محمد اسعدی

تحلیلی بر کیفیت خدمات الکترونیک در صنعت گردشگری با ترکیب رویکردهای webqual وmcdm (مورد مطالعه : وب سایت هتل های منتخب استان یزد)
پایان نامه موسسه آموزش عالی غیر انتفاعی و غیر دولتی جهاد دانشگاهی استان یزد - دانشکده علوم انسانی 1392
  امیر شاکری حسین آباد   علیرضا ناصر صدرآبادی

همراه با افزایش نفوذ خدمات الکترونیک در زمینه ی کسب و کار، اهمیت اندازه گیری و نظارت بر کیفیت خدمات الکترونیک در دنیای مجازی نیز افزایش یافته است. مراکز اقامتی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر صنعت گردشگری، خدمات الکترونیک متنوعی را از طریق وب سایت های خود در اختیار گردشگران قرار می دهند، از این رو ضروری است کیفیت خدمات الکترونیک خود را از دیدگاه کاربران آن ها مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند و این ارزیابی به عنوان مبنای بهبود کیفیت خدمات مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف سنجش کیفیت خدمات الکترونیک مراکز اقامتی انجام گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه گردشگرانی که حداقل یک مرتبه، شخصا از وب سایت مراکز اقامتی استان یزد برای دریافت خدمات استفاده کرده اند، تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه می باشد که بر اساس مولفه های استاندارد مدل وب کوال جهت سنجش انتظارات و ادراکات و همچنین اهمیت مولفه ها از دیدگاه گردشگران طراحی شد. به منظور آزمون فرضیات تحقیق، آزمون های آماری ناپارامتریک (آزمون ویلکاکسون) به کار گرفته شده است. همچنین جهت رتبه بندی مولفه های کیفیت خدمات الکترونیک، تکنیک تاپسیس فازی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در تمامی ابعاد سه گانه کیفیت خدمات الکترونیک، بین میانگین ادراکات گردشگران و انتظارات آن ها از دریافت خدمات شکاف معناداری وجود دارد و این شکاف در بعد «تعامل خدمات» عمیق تر می باشد. میانگین منفی شکاف کیفیت در تمام ابعاد بیانگر این است که کیفیت خدمات الکترونیک ارائه شده توسط وب سایت های مراکز اقامتی، نتوانسته است به سطح انتظارات گردشگران پاسخ دهد و یا از آن فراتر رود و همواره کیفیت درک شده از کیفیت مورد انتظار کم تر بوده است. همچنین از دیدگاه گردشگران بعد «کیفیت اطلاعات» مهم ترین بعد در زمینه ی ارتقای کیفیت خدمات الکترونیک وب سایت های مراکز اقامتی می باشد. در پایان نیز پیشنهادهای کاربردی جهت بهبود کیفیت خدمات الکترونیک ارائه گردید.

بررسی نقش عوامل رفتاری در پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز با رویکرد تاپسیس فازی و مدل سازی ساختاری تفسیری مورد مطالعه (صنعت نفت و گاز پارس بوشهر)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و هنر - دانشکده علوم انسانی 1393
  رویا توکلی   علی مروتی شریف آبادی

مدیریت زنجیره تأمین سبز مفاهیم زیست محیطی را از طریق مدیریت زنجیره تأمین، به منظور به حداقل رساندن مصرف انرژی، مواد و همچنین کاهش اثرات سوء فعالیت های زنجیره تأمین بر روی محیط زیست یکپارچه می سازد. پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز در صنعت نفت و گاز تا حد زیادی به عوامل خاصی که رفتار انسان را تحت تأثیر قرار می دهد، بستگی دارد. رفتار پویای انسان در طبیعت و روابط بین این دو به طور مداوم در حال تغییر می باشد. بنابر این شناسایی و رتبه بندی عوامل رفتاری که اجرای مدیریت زنجیره تأمین سبز را تحت تأثیر قرارمی دهد، ضروری به نظر می آید. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل رفتاری موثربر پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز و ارتباط بین آن ها در مدلی یکپارچه است. در این پژوهش پس از مرور پیشینه 25 عامل رفتاری موثر بر پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز شناسایی شد. این عوامل پس از بررسی و تأیید توسط خبرگان با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی رتبه بندی گردید. با توجه به نظرات خبرگان 12 عامل شناسایی شده که رتبه های 1 تا 12 را به خود اختصاص داده اند،که این 12 عامل به عنوان ورودی ism در نظر گرفته شدند و در مرحله آخر پرسش نامه نهایی به منظور تجزیه و تحلیل روش مدل سازی ساختاری تفسیری و سطح بندی عوامل در اختیار 10 نفر از خبرگان در دسترس به عنوان نمونه قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که عوامل مدیریت سطح بالا، به حداقل رساندن مقاومت در برابر تغییر، تعهد سازمانی و برنامه ریزی استراتژیک کلیدی ترین عوامل موثر در پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز می باشند. این عوامل به عنوان سنگ زیر بنایی می باشند و برای شروع کارکرد سیستم باید در وهله ی اول روی آن ها تأکید کرد. بینشی که این مدل به مدیران ارائه می کند می تواند به آن ها در برنامه ریزی استراتژیک برای پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز کمک کند.

طراحی مدلی جهت توسعه گردشگری روستایی با رویکرد نگاشت شناختی فازی (مورد مطالعه: روستاهای هدف گردشگری استان اصفهان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و هنر - دانشکده علوم انسانی 1394
  نفیسه کاظمی اسفه   میر محمد اسعدی

گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل موثر اجتماعی – فرهنگی و اقتصادی در هر منطقه است. گردشگری روستایی در دنیای امروز به عنوان یکی از انواع مهم گردشگری، از فعالیت های مهم اقتصادی نیز محسوب می گردد. ورود روستاها به بازار گردشگری و ظهور شاخه جدیدی به نام گردشگری روستایی (1993) راهی برای زنده نگه داشتن روستاها و رونق اقتصاد محلی در آنها است. هدف این پژوهش، طراحی و مدلسازی عوامل موثر بر توسعه گردشگری روستایی می باشد. جامعه آماری مورد نظر تحقیق عبارت است از: خبرگان سازمان میراث فرهنگی و دانشگاهی کشور که در حوزه گردشگری و به ویژه توسعه گردشگری روستایی دارای تجربیات کاری و مدیریتی مناسب هستند. بر همین اساس، ابتدا با مطالعه ادبیات موضوع و مرور پیشینه 135 مفهوم مشخص شد که با انجام چند مصاحبه با خبرگان، در 14 عامل دسته بندی و هم چنین 2 عامل به آن اضافه شد. در ادامه، مدل مفهومی پیشنهادی از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته ایجاد گردید. از نظر متدولوژیک بر اساس "پژوهش آمیخته متوالی" انجام شد، بدین ترتیب که ابتدا از متدولوژی مدلسازی نگاشت علی و نرم افزارcognizerاستفاده گردید. سپس برای ادغام نقشه های علّی خبرگان از نرم افزار ucinet بهره گرفتیم. خروجی نهایی این پژوهش، الگوی مفهومی جهت توسعه گردشگری روستایی است