نام پژوهشگر: افروزالسادات علوی

ارزیابی سیاست های خلاقیت و نوآوری در ایران (مطالعه موردی: استان اصفهان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده صنایع و سیستمها 1387
  افروزالسادات علوی   جمشید پرویزیان

امروزه سنجش تغییرات تکنولوژیک برای کسب و کار، تحقیقات و سیاست گذاری اهمیت فزاینده ای یافته است. سنجش نوآوری در سطح بنگاه جهت تصمیم گیری در مورد مقدار تخصیص منابع به فعالیت های نوآوری و برای انتخاب حوزه هایی که نوآوری، نوید بخش بازده اقتصادی بالایی است، مورد نیاز می باشد. در سطح ملی نیز سیاست گذاران برای شناخت وضعیت موجود، روند تحولات آینده، دریافت بازخور از تأثیرات مثبت و منفی سیاست های موجود و تدوین استراتژی های مناسب، به اطلاعات حاصل از سنجش نوآوری نیازمند هستند. پس از بررسی و مطالعه ی کلیه رویکردهای سنجش نوآوری معلوم گردید که در تمامی این رویکردها، معیارهای تحقیق و توسعه و حق ثبت ابداع و اختراع، شاخص های با اهمیتی برای انجام این سنجش می باشند. از سوی دیگر با توجه به اینکه رشد و پیشرفت هر کشوری در گرو رشد، پیشرفت و پایداری سازمان ها و بنگاه های اقتصادی آن کشور می باشد، بنابراین توجه به نوآوری و شاخص-های ورودی آن مانند تحقیق و توسعه، در سازمان ها اهمیت ویژه ای پیدا می نماید. در نتیجه ارزیابی و بررسی وضعیت واحدهای تحقیق و توسعه ی سازمان ها به عنوان واحد منشأ و نیرو محرکه ی تحول، خلاقیت و نوآوری در واحدهای صنعتی، هر چند با توجه به شرایط محیط کاری مشکل و غیردقیق می باشد، ولی در جهت بهینه کردن و ایجاد بهبود مستمر امری ضروری می نماید. لذا در این تحقیق با تهیه ی پرسشنامه ای از طریق پنج معیار تکنولوژی، نوآوری، پروژه های تحقیقاتی، مشتری گرایی و عملکرد یا بهره وری(مالی و ...) وضعیت فعلی واحدهای تحقیق و توسعه سازمان ها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری در این تحقیق، 134 واحد تولیدی-صنعتی در استان اصفهان می باشند که تا پایان سال 1386، موفق به اخذ گواهی و یا پروانه ی تحقیق و توسعه از سازمان صنایع و معادن استان گردیده اند. لذا اطلاعات این تحقیق از طریق مراجعه حضوری به بیش از 45 واحد تولیدی-صنعتی قابل دسترس در سطح استان و دریافت 29 پرسشنامه ی تکمیل شده از مدیران واحدهای r&d سازمان ها و همچنین انجام مصاحبه و گفتگوی رودرو با این مدیران، جمع آوری شده است. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات نتایج ذیل حاصل گردید: در خصوص معیار تکنولوژی و از بعد سازمان ا فزار، انسان افزار و نرم ا فزار معلوم شد که، بیش ترین درصدها مربوط به سطح مناسب و پس از آن سطح متوسط می باشد. و اما در مورد آخرین بعد از این معیار می توان گفت وضعیت تا حدودی بهتر به نظر می رسد، چرا که بیش تر سازمان ها در سطوح مناسب و خیلی مناسب قرار گرفته اند؛ باید گفت نتایج به دست آمده در خصوص معیار نوآوری چندان امیدوار کننده نیست! چرا که متاسفانه این معیار، بیش ترین درصد مجموع را در سطوح ضعیف و بسیار ضعیف نسبت به سایر معیارها دارا می باشد. در خصوص ارزیابی معیارهای پروژه های تحقیقاتی و مشتری-گرایی نیز بیش ترین درصد به سطوح مناسب و متوسط اختصاص دارد. و اما در مورد آخرین معیار یعنی معیار عملکرد، این نتایج به دست آمد: در حدود 20% از مدیران واحدهای r&d وضعیت خود را در رده ی بسیار مناسب، 32% مناسب، 24% درحد متوسط، 14% ضعیف و10% در رده ی بسیار ضعیف ارزیابی نموده اند. در پایان نیز به ارایه سیاست های خلاقیت و نوآوری در برخی کشورها همچون سنگاپور، ژاپن، هند، مالزی و چین، و مقایسه ی نتایج آن سیاست ها در دو شاخص r&d و patent با کشور ایران پرداخته شده و در نهایت نیز پیشنهادهایی برای اصلاح زیرساختارهای نوآوری و خلاقیت ارایه گردیده است .