نام پژوهشگر: علیشاه حسنی

نقد و بررسی دیدگاه اقبال در باره وحی و تجربه دینی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1383
  علیشاه حسنی   هادی صادقی

هدف اصلی در این تحقیق یافتن پاسخ برای این پرسش است که چه نسبتی میان وحی الهی و تجربه دینی که اقبال آن را به مثابه منبع و منشا دین می داند، وجود دارد و آیا می توان وحی الهی را تجربه دینی پیامبر تلقی کرد؟ برای یافتن پاسخ سوال فوق ، نیازمند آن بودیم که وحی الهی و حقیقت و ویژگی های آن را در فرهنگ قرآنی بشناسیم، تجربه دینی را با توجه به خاستگاه آن مورد بازکاوی قرار دهیم و نیز دیدگاه اقبال را در باره وحی، تجربه دینی و نسبت آن ها تبیین نموده ، زمینه ها و علل نگرش تجربی وی به دین و وحی را دقیقا شناسایی کنیم. لذا این بحث را طی پنج فصل پی گرفته ایم. در فصل اول، مفهوم شناسی مساله، پیشینه، ضرورت، اهداف و فرضیه های تحقیق بیان شده اند. در فصل دوم به تبیین حقیقت وحی از دیدگاه قران کریم و روایات پرداخته ایم. در فصل سوم بحث تجربه دینی را در فرهنگ غرب و در دامان زادگاه و خاستگاه آن مورد مطالعه قرار داده ایم. در این فصل مباحثی چون عوامل پیدایش تجربه دینی، مباحث، نظریات و ابعاد مساله با استفاده از منابع موجود در این زمینه بازگو شده اند. فصل چهارم به تبیین و تحلیل دیدگاه ها و نظرات اقبال لاهوری در باره وحی، تجربه دینی و نسبت میان آنها با استفاده اثر وی با عنوان (احیای فکر دینی در اسلام) پرداخته است. در نهایت فصل پنجم به تحلیل و نقد و بررسی دیدگاه های اقبال طی سه بخش جداگانه مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. در بخش اول مبانی معرفت شناسی اقبال نقد و بررسی شده اند. در بخش دوم معرفت شناسی تجربه دینی مورد ارزشیابی قرار گرفته است و بالاخره در بخش آخر ، نگرش تجربی اقبال به وحی و دین نقد و نقض شده است. در نتیجه این تحقیق فرضیه های زیر به اثبات رسیده اند: 1- وحی منشاء الهی و آسمانی دارد وقابل تقلیل و تحلیل به تجربه دینی صرف نمی باشد. 2- نگرش تجربی به دین در مسیحیت بر اساس ضرورت ها و مسایلی پدید آمد که در عالم اسلام جایگاهی ندارد.