نام پژوهشگر: علی الموسوی

التدبر فی القرآن الکریم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1386
  جبار المعموری   مصطفی حسینیان

این نوشتار با استناد به آیات قرآن کریم و روایات معصومین(، به تشریح اهمیت و آثار تدبر و تفکر برای رسیدن به معرفت و شناخت عمیق از دین می پردازد و ضمن بیان کیفیت و شروط تدبر در قرآن، به شبهه هایی چند در این باره پاسخ می دهد. نویسنده در چهار فصل ابعاد مختلف تدبر در قرآن کریم را بررسی کرده است. وی در فصل اول با اشاره به معنای لغوی و اصطلاحی تدبّر، حجم فراوان احادیث وارد شده از اهل بیت( در این موضوع به ویژه تدبر در قرآن کریم را نشانه اهمیت این مسأله بر می شمارد. فصل دوم از پژوهش حاضر به کیفیت تدبر و شروط تدبر مطلوب در قرآن کریم برای فهم صحیح از قرآن اختصاص دارد و تعامل با قرآن، تلاوت سطحی از قرآن، اهتمام های ثانویه از قرآن و فهم و انس با قرآن و عدم تحجر و تنگ نظری به آیات قرآن، از شرایط فهم و تدبر کردن درآن عنوان شده است. در فصل سوم برخی از شبهه ها درباره تدبر در قرآن و پاسخ آن ها ارائه می شود، که عمدتاً در زمینه بعضی روایات مربوط به نهی از تدبر در قرآن، عدم فهم عام و خاص، مطلق و مقید و ناسخ و منسوخ در قرآن، احتمال خطا در فهم قرآن، مشکل بودن آیات قرآن و عدم فهم دقیق این آیات است. آثار و برکات فهم قرآن بر اثر تدبر در آن، روش تدبر صحیح در قرآن، شروط تدبر در قرآن، فهم جزء به جزء قرآن و فهم سیاق آن، چگونگی انتقال فرهنگ تدبر در قرآن به نسل های آینده، فهم تاریخی از قرآن و فهم ابعاد مختلف حقایق آن، از دیگر مندرجات فصل سوم از این نوشتار محسوب می شود. در فصل چهارم برخی مصادیق تدبر در قرآن، مانند کشف معنای رحمت الهی در قرآن، مفهوم رحمان و رحیم، رحمت خاصه و عامه الهی، مقومات رحمت خاصه، تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم و روایات مربوط به آن بیان شده و بدین وسیله روش تدبر در قرآن و شرایط و مقدمات آن ارائه گردیده است.

المجتمع الدینی عند العلامه الطباطبائی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1386
  محمود نعمه الجیاشی   عبدالجبار الرفاعی

کان العلامه "محمد حسین الطباطبائی" یحمل لواء البحث الفلسفی، ویمسک بزمام العلوم العقلیه والقضایا المعرفیه فی الحوزه العلمیه، وقد استطاع هذا المفکر أن یوسس لکثیر من قضایا المعرفه والإدراک البشری ویوضح معالم المنظومه المعرفیه التی یقوم علیها البناء الفکری للمجتمع الدینی، وقد کان مشغولاً - إلی جانب بحثه الفلسفی - بتصنیف موسوعته فی التفسیر "المیزان" التی استغرق تألیفها ما یقارب العقدین من عمره، فصدر الجزء الأول منها عام 1956م، فیما فرغ من کتابه الجزء الأخیر عام 1972م. ونتیجه للظروف السیاسیه وصراع التیارات الفکریه القائم آنذاک فقد تعرّض الطباطبائی لمناقشه أهم القضایا الفکریه المطروحه وقتئذ من خلال البحث القرآنی فی التفسیر، وکان من أهم تلک القضایا المشکله الإجتماعیه فی المجتمع الإنسانی، فقد ناقش مختلف النظریات التی تبنّت الإطروحات الإجتماعیه فی کیفیه تدبیر شوون المجتمع وإداره حیاته، إلاّ أن هذه المناقشات والبحوث القیّمه جاءت ضمن تفسیره للآیات القرآنیه، ولم تأخذ طابع الکتب المستقله فی معالجه القضیه الإجتماعیه، وبیان أسس المجتمع الدینی، وبالرغم من أنها أسست لکثیر من الأرکان التی تعتمد علیها النظریه الإجتماعیه فی الإسلام، مضافاً إلی أنّ عنوان تفسیر القرآن قد ألقی بظلاله علی الکثیر من تلک البحوث، فالذی یسمع تفسیر المیزان یتصوّر المعنی الحرفی لکلمه "تفسیر" وهو بیان معانی الآیات القرآنیه، والوقوف علی مدالیلها بالطریقه التقلیدیه عند المفسرین، ولا یأتی فی ذهنه أن الطباطبائی قد تحدّث فی تفسیره عن الدیمقراطیه، والشیوعیه، وحکم الأکثریه، وحقوق الإنسان، وحقوق المرأه، وحریه الفکر، والعقیده، وحکم الإرهاب، ونمط العلاقات الدولیه من منظور الدین؛ بل تطرق فی بعض الأبحاث إلی بیان حقیقه العلاقه بین الحضارات والثقافات التی یزخر بها التأریخ البشری. دافع الطباطبائی من خلال أبحاث موسعه إنتشرت فی ثنایا المجلدات العشرین التی یتألف منها تفسیر المیزان، عن مبادئ المجتمع الدینی، وطریقه التفکیر التی یومن بها هذا المجتمع، إضافه إلی بیان الأسس الأخلاقیه، وطبیعه العلاقات الفردیه والإجتماعیه التی ینبغی أن تدیر الإجتماع الإنسانی من وجهه نظر الدین. یتمیّز الطباطبائی فی هذه الأبحاث بدرجه عالیه من الموضوعیه والإنصاف العلمی قلّ نظیرها فی الأبحاث المماثله، ولعلّ أهم المیزات التی تستحق التأمل هی أنّ الباحث یجد أنّ الطباطبائی یکرّس بیانه وتحلیله فی الدفاع عن الإسلام لا عن المسلمین، ویفصل بوضوح بین الإسلام والمسلمین، وبالتالی یقرر أنّ فشل المسلمین فی کثیر من مجالات الحیاه الإجتماعیه والفردیه لا یمکن أن یحمل علی الإسلام کدین إلهی.