نام پژوهشگر: علی اخگری

سنجش کارایی تکنیک زنجیره بحرانی در مدیریت پروژه های نفت و گاز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده مدیریت و حسابداری 1392
  علی اخگری   محمد تقی تقوی فرد

در سال های اخیر تکنیک زنجیره بحرانی به عنوان روشی نوین کاربرد تئوری محدودیت ها در مدیریت پروژه را نشان می دهد. در این تحقیق تکنیک زمانبندی زنجیره بحرانی با تکنیک سنتی مسیر بحرانی در یکی از طرح های نفت و گاز ایران مقایسه می شود. به لحاظ اینکه حوادث باعث ایجاد وقفه در مدت زمان و افزایش هزینه های پروژه می گردد؛ لذا به منظور کاهش ریسک رخدادهای بوجود آمده، توسعه یک متدولوژی اولویت بندی با بکارگیری آنالیز ریسک برای بسته های کاری نیز پیشنهاد داده می شود. مدیران پروژه اغلب با این محدودیت درگیرند که پروژه ها در زمان برنامه ریزی شده به اتمام نمی رسند، و در صورت اتمام معمولا در انتهای فعالیت های پروژه درگیر حجم عظیمی از اضافه کاری، درخواست منابع و ... خواهند بود. همچنین مدیران به دنبال یک تخمین مناسب برای ارائه به کارفرما می باشند، این تخمین از طرفی باید به اندازه ای کم باشد که کارفرما را راضی کند و از طرفی باید به اندازه کافی زیاد باشد که در شرایط عدم قطعیت نیز با احتمال بالایی، پروژه در زمان پیش بینی شده به اتمام برسد. اغلب مدیران برای فرار از عدم قطعیت به زمان هر فعالیت یک مقدار اطمینان اضافه می کنند. این درمان های کم اثر و ناچیز، اغلب منجر به حجیم شدن پروژه می شود. شایان ذکر است در بسیاری از موارد، نیروی انسانی، این زمان عدم قطعیت را به خود فعالیت تسری می دهد و فعالیت را تا حد ممکن به تاخیر می اندازد. بدین منظور از اندوخته ای به عنوان اهرم بهبود عملکرد پروژه و یا جاذب شوک در نقاط کنترل بحرانی و کلیدی پروژه از طریق کاهش انحراف در زمان تکمیل پروژه استفاده می گردد. این اندوخته، بافر نامیده می شود. گلدرت برای محافظت از مسیر بحرانی و اجرای پروژه طبق برنامه زمانبندی مفهوم بافر را معرفی کرد که با مفهوم شناوری متفاوت است و برگرفته از دید جامع-نگر تئوری محدودیت ها و قضایای آماری است. در این پژوهش نخست نگاهی کلان به تکنیک زنجیره بحرانی و توصیف دقیقی از روش، نکات کلیدی ایده ها و شیوه های آن داریم. سپس کارایی این تکنیک در مقایسه با روش سنتی مسیر بحرانی با در نظر گرفتن آنالیز ریسک بررسی خواهد شد. هدف متدولوژی پیشنهادی توسعه یک استراتژی، به منظور مدیریت پروژه موثر می باشد که موجب می شود، پروژه دارای خط مشی های هزینه ای و زمانبندی نتیجه بخش داشته باشد. شایان ذکر است که آنالیز ریسک در این تحقیق به منظور سنجش کارایی تکنیک زنجیره بحرانی می تواند منجر به شفاف شدن معضلات و بهبود مدیریت پروژه های نفت و گاز گردد. هر چند این بدین معنا نمی باشد که این روش قادر به حل همه مشکلات است بلکه صرفا به عنوان یک ابزار مناسب در خدمت مدیران قرار می گیرد. نتایج بدست آمده از مقایسه بین عملکرد پروژه از بکارگیری تکنیک مدیریت پروژه سنتی با تکنیک جدید زمانبندی زنجیره بحرانی، نشان داد که روش پیشنهادی جدید، زمان و هزینه پروژه را به ترتیب به میزان 29 درصد و 14 درصد کاهش می دهد.