نام پژوهشگر: زهرا طبیبی

رابطه احساس انسجام و سخت کوشی روانشناختی با سلامت روان وراهبردهای مقابله با استرس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1389
  راشین صبری نظرزاده   محمد سعید عبدخدایی

این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین متغیرهای احساس انسجام و سخت کوشی روانشناختی با راهبردهای مقابله و سلامت روان انجام شد. این پژوهش کاربری و از نوع همبستگی است. با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای از میان 8 منطقه شهرداری شهرستان اهواز و همکاری کسانی که در هر یک از این مناطق بودند، پرسشنامه های احساس انسجام فلسنبرگ، سخت کوشی نجاریان، راهبردهای مقابله ای موس و بلینگز و سلامت روان گلدبرگ توزیع شدند. نمونه مورد پژوهش 405 زن با دامنه سنی 25 تا 55 سال، بود. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون بمنظور بررسی رابطه بین متغیرها استفاده شد که نشان داد رابطه بین احساس انسجام و سخت کوشی با راهبرد مقابله هیجان مدار منفی و معنادار و رابطه بین احساس انسجام و سخت کوشی با سلامت هم مثبت و معنادار بود، ضریب رگرسیون برای بررسی میزان پیش بینی راهبردهای مقابله و سلامت روان نشان داد که می توانند بوسیله احساس انسجام و سخت کوشی پیش بینی شوند، تحلیل مسیر برای بررسی رابطه احساس انسجام و سخت کوشی با سلامت روان به میانجی گری راهبردهای مقابله حاکی است که احساس انسجام و سخت کوشی بوسیله راهبرد مقابله ای هیجان مدار می تواند با سلامت روان رابطه داشته باشند و در نهایت از تحلیل واریانس بمنظور بررسی توزیع واریانس متغیرهای احساس انسجام، سخت کوشی و سلامت روان در بین زنان شاغل و غیرشاغل استفاده شد که نشان داد نیمرخ این سه متغیر در زنان شاغل بیشتر از زنان غیرشاغل است.

بررسی رابطه شخصیت و رفتار رانندگان بر ایمنی ترافیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی 1390
  ابوالحسن قطبی راوندی   اسماعیل آیتی

در مطالعه حاضر، هدف بررسی رابطه شخصیت رانندگان با رفتار رانندگی و تصادفات و جرائم بود. برای تعیین شخصیت و میزان رفتار غلط رانندگی به ترتیب پرسشنامه neo و dbq مد نظر قرار گرفت. تعداد 707 راننده در شهر مشهد در این مطالعه شرکت جستند. با توجه به میزان تصادفات و جرائم مشخص شد که میانگین تصادفات مردان بیش از زنان می باشد. در بحث سن مشخص شد که میانگین تصادفات و جرائم در افراد جوان بیشتر از رانندگان مسن می باشد. با مقایسه تجربه رانندگی مشخص شد که مطابق پیش بینی ها، به طور کلی با افزایش تجربه رانندگان، میانگین تصادفات و جرائم در افراد کاهش می یابد. با بررسی رابطه درآمد و تحصیلات و شاخص های ایمنی مورد بحث، هیچ گونه رابطه معناداری بین این متغیرها یافت نشد. در بحث تعیین اثر عوامل در معرض تصادف قرار گرفتن رانندگان، مشخص شد که با افزایش این متغیرها، میزان جرائم و تصادفات نیز افزوده می شود. با مقیاسه شخصیت های مختلف 5 گانه و میانگین تصادفات و جرائم، بجز در مورد شخصیت های موافق بودن و با وجدان بودن، رابطه معناداری بین انواع شخصیت و شاخص های ایمنی یافت نشد. با این حال معلوم شد که با افزایش ویژگی های مربوط به شخصیت های موافق بودن و با وجدان بودن، میانگین جرائم و تصادفات کاهش می یابد. همچنین با انجام یک روش طبقه بندی داده ها، نتایج در گروه های مختلف سنی، جنسی، تحصیلی، افراد با ساعات رانندگی زیاد و کم و همچنین افراد با تجربه و کم تجربه بررسی شد. با استفاده از دست آوردهای این مطالعه می توان گروه های پر خطر را شناسایی کرده و در ارائه گواهینامه و تجدید یا تمدید آن، تعیین حق بیمه نامه خودرو و استخدام شغل های خاص، این موضوع را مد نظر قرار داد.

بررسی تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی در افزایش محبوبیت کودکان پیش دبستانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  زهره حسن زاده کلاته   زهرا طبیبی

کودکانی که از طرف همسالانشان طرد می شوند بیشتر در معرض آسیب روانی هستند. پژوهشهای گوناگون علل طرد کودکان از طرف همسالان را نقص در مهارتهای اجتماعی کودک می دانند. پژوهش حاضر دو هدف دارد. هدف اول به بررسی نقش مهارتهای اجتماعی در پذیرش یا طردشدگی اجتماعی کودکان می پردازد. هدف دوم بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی بر افزایش کفایت اجتماعی،افزایش میزان پذیرش و کاهش میزان طردشدگی در کودکان پیش دبستانیبود. درمطالعه اول، 69 کودک پیشدبستانی به صورت نمونه گیری در دسترس شرکت کردند. از تست سوسیومتری برای ارزیابی میزان پذیرش اجتماعی کودکان استفاده شد. برای ارزیابی مهارتهای اجتماعی از فرم مربی مقیاس درجه بندی گرشام و الیوت ( 1990 ) برای کودکان پیش دبستانی استفاده شد. این مقیاس متشکل از سه (ssrs) مهارتهای اجتماعی خرده مقیاس همنوایی، جرات ورزی و خویشتن داری است. برای مطالعه دوم، از بین کودکان شرکت کننده در مطالعه اول 42 کودک انتخاب شدند. 21 کودک در گروه آزمایش و 21 نفر دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. مهارتهای اجتماعی در 20 جلسه 30 دقیقه ای به گروه آزمایش آموزش داده شد. گروه کنترل آموزشی را دریافت نکردند. در این مطالعه تست سوسیومتری توسط کودکان، و هر دو فرم مربی و والدین پرسشنامه مهارتهای اجتماعی توسط مربی و والدین در دو مرحله پیش و پس از مداخله تکمیل گردید. فرم والدین پرسشنامه مهارتهای اجتماعی دو ماه بعد از اجرای آموزش برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج مطالعه اول رابطه مثبت و معناداری را بین پذیرش اجتماعیو مهارتهای اجتماعی کودکان نشان داد. همچنین، نمره مهارتهای اجتماعی گروه کودکان محبوب از گروه مطرود بطور معناداری بیشتر بود. یعنی نمرات گروه محبوب در مهارتهای اجتماعی، خویشتنداری، جراتورزی و همنوایی بیشتر از گروه مطرود بود. نتایج مطالعه دوم نشان داد که الف) میزان پذیرش اجتماعی از سوی همسالان کودکان در گروه آزمایش بیشتر شده بود، ب) میزان مهارتهای اجتماعی کودکان گروه آزمایش از نظر مربی بهتر شده بود، این بهبودی به خصوص در خرده مقیاسهای خویشتنداری و جرات ورزی بود، ج) میزان مهارتهای اجتماعی کودکان گروه آزمایش از نظر والدین بهتر شده بود، این بهبودی به خصوص در خرده مقیاسهای خویشتنداری، مسئولیتپذیری و جرات ورزی بود. مهارت همنوایی کودکان گروه آزمایش از نظر هم مربی و هم والدین تغییر معناداری نیافته بود. یافته های تحقیق حاکی از این بود که آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان پیشدبستانی به افزایش محبوبیت و کاهش طرد شدگی در آنان منجر میشود. همچنین، مهارتهای اجتماعی آنها به گزارش والدین و مربیان هر دو بهبود مییابد.

نقش کنش های اجرایی در تحول درک خطرات ترافیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1390
  محبوبه هاشمی جوزدانی   زهرا طبیبی

تصادفات به هنگام پیاده روی، یک خطر جدی برای سلامت جسمی و روانی کودکان در سرتاسر دنیا می باشد. کودکان به ویژه، در سن 7 تا 11 سالگی، در معرض خطر بالایی از مرگ و آسیب ناشی از حوادث عابران پیاده قرار دارند. یکی از دلایل مطرح، توانایی های شناختی کمتر تحول یافته شان می باشد. در ادبیات پژوهشی، برخی به تحول توانایی های شناختی خاص پیاده روی مانند درک خطرات ترافیکی متمرکز شدند و برخی دیگر توانایی های شناختی عمومی لازم برای پیاده روی را مورد بررسی قرار دادند. با این وجود، تحقیقات در زمینه عوامل شناختی درگیر در تحول درک خطرات ترافیکی ناکافی است. از اینرو، هدف این پژوهش بررسی نقش جنبه هایی از کنش های اجرایی شامل توانایی حل مسئله، جستجوی دیداری و حافظه دیداری در تحول توانایی درک خطرات ترافیکی بود. 140 کودک در سه گروه سنی 8، 9 و 11 سال در این پژوهش شرکت کردند. توانایی درک خطر آزمودنی ها بوسیله 15 تصویر از موقعیت های ترافیکی ارزیابی شد. ده مورد از این تصاویر توانائی شناسائی مکان های ایمن و خطر عبور از خیابان و 5 مورد دیگر توانائی جستجوی دیداری در موقعیت ترافیک را می سنجید. آزمون های برج لندن، قطار کردن رنگ و شماره و فراخنای دیداری ارقام به ترتیب، برای ارزیابی توانایی حل مسئله، جستجوی دیداری و حافظه دیداری بکار گرفته شد. نتایج تفاوت های تحولی معناداری را بین گروه های سنی در تکالیف درک خطر و آزمون های کنش های اجرایی نشان داد. کودکان 11 ساله نسبت به کودکان 8 و 9 ساله در تکالیف درک خطر و آزمون های کنش های اجرایی نمره های بالاتر بدست آوردند. پس از کنترل سن، ظرفیت حافظه دیداری پیش بینی کننده توانایی شناسایی مکان ایمن عبور از خیابان بود. زمان آزمایش در آزمون برج لندن، تعداد کل موارد یادآوری شده در تکلیف جستجوی دیداری موقعیت ترافیکی را پیش بینی می کرد. نتایج پژوهش حاضر از نقش تحول عوامل شناختی در توانایی درک خطرات ترافیکی حمایت می کند. همچنین، نتایج تدوین و ارائه برنامه های آموزشی مبتنی بر سطح تحول شناختی کودکان را پیشنهاد می کند که می توانند در کاهش بار آسیب های پیاده روی کودکان نقش مهمی داشته باشند.

نقش کنش های اجرایی و نگرش در بروز رفتارهای پرخطر ترافیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی 1390
  حمیرا هاشمی برزابادی   زهرا طبیبی

از بین عوامل انسانی، رفتارهای پرخطر رانندگی، به عنوان اصلی ترین عامل در بروز تصادفات ترافیکی مطرح شده است. رفتارهای پرخطر رانندگی به چهار نوع لغزش ها، خطاها، تخلفات پرخاشگرانه و تخلفات معمولی تقسیم می شوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش عامل های شناختی در بروز لغزش ها و خطاهای رانندگی و نقش نگرش براساس الگوی نظریه رفتار برنامه دار در تخلفات پرخاشگرانه و معمولی رانندگی بود. 110 نفر در این مطالعه شرکت کردند. رفتارهای پرخطر رانندگی با استفاده از پرسشنامه رفتار رانندگی منچستر مورد بررسی قرار گرفت. سه مولفه از کنش های اجرایی شامل، حافظه ی کاری دیداری، توجه پایدار و بازداری رفتاری به ترتیب بوسیله آزمون های فراخنای دیداری ارقام، عملکرد پیوسته و برو/نرو اندازه گیری شدند. برای سنجش نگرش نسبت به رعایت قوانین رانندگی از پرسشنامه ی محقق ساخته براساس الگوی نظریه رفتار برنامه دار که مولفه های نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری ادراک شده و قصد را مورد اندازه گیری قرار می داد، استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین کنش های اجرایی، توجه پایدار، قادر به پیش بینی خطاها و تخلفات پرخاشگرانه رانندگی بود. بازداری رفتاری نیز پیش بینی کننده ی معنادار برای لغزش ها، خطاها و تخلفات پرخاشگرانه بود. از بین مولفه های نگرش، نگرش نسبت به پیامد رفتار رعایت قوانین و کنترل رفتاری ادراک شده پیش بینی کننده تخلفات پرخاشگرانه رانندگی بودند. کنترل رفتاری ادراک شده و قصد برای رعایت قوانین رانندگی قادر به پیش بینی تخلفات معمولی در رانندگی بودند. همچنین، لغزش ها، خطاها و تخلفات پرخاشگرانه در گروه میانسال بالاتر از گروه جوان بود. مردان در همه گروه های سنی تخلفات پرخاشگرانه و معمولی بیشتری را نشان دادند. قصد رعایت قوانین در گروه جوان کمتر از میانسال بود. نگرش مثبت نسبت به رعایت قوانین، کنترل رفتاری ادراک شده برای رعایت قوانین و قصد رعایت قوانین در همه گروه های سنی در مردان کمتر از زنان بود. بطور کلی نتایج مطالعه، اهمیت نقش کنش های اجرایی و نگرش را در رفتارهای پرخطر رانندگی مورد تأیید قرار می دهد. بنابراین پیشنهاد تحقیق این است که با هدف کاهش رفتارهای پرخطر رانندگی، ارزیابی از توانایی های شناختی و نگرشی قبل از دریافت گواهینامه و همچنین در رانندگان متخلف صورت گیرد و در صورت نیاز، برنامه های آموزشی جهت افزایش مهارت های کنش-های اجرایی و برنامه های مشاوره ای به منظور تغییر نگرش مرتبط با رانندگی طراحی گردد. کلید واژه ها: رفتارهای پرخطر رانندگی، کنش های اجرایی، نگرش

نقش رشد اخلاق، درونی سازی و خود نظم جویی در پیروی از قوانین ترافیک و ارتباط آنها با درک خطر در کودکان پیش دبستانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  فاطمه گرایلی   زهرا طبیبی

هدف پژوهش حاضر بررسی نقش توانایی درک خطر، میزان برآورد کردن خطر، آگاهی از قواعد و درونی سازی قواعد؛ همچنین تحول اخلاق و جنبه هایی از خودنظم جویی در پیروی کردن از قواعد رفتاری مربوط به ترافیک در کودکان بود. بدین منظور 100 کودک پیش دبستانی 1 و 2، شامل 53 پسر و 47 دختر در این مطالعه شرکت کردند. توانایی درک خطرات ترافیکی، میزان برآورد کردن خطر، آگاهی و پیروی از قواعد رفتاری و درونی سازی قواعد بوسیله 13 تصویر از موقعیت های خطرناک و ایمن ترافیکی ارزیابی شد. دو مولفه ی خودنظم جویی یعنی پیروی از دستور بزرگسال و کنترل تکانه با ابزار "سنجش خودنظم جویی پیش دبستانی؛ پروژه آمادگی برای مدرسه رفتن شیکاگو" و استدلال اخلاقی بوسیله داستان "دست و پا چلفتگی/ سرقت" پیاژه ارزیابی شدند. نتایج نشان داد در کل، درک خطرات ترافیکی به همراه آگاهی از قواعد رفتاری مربوط به ترافیک و خود نظم جویی توانستند پیروی از قواعد رفتاری در ترافیک را برای همه کودکان پیش بینی کنند. استدلال اخلاقی با میزان برآورد کردن خطر، خودنظم جویی با درونی سازی قواعد رفتاری مربوط به ترافیک در کودکان 5 ساله ارتباط داشت. هیچ تفاوت معناداری در عملکرد کودکان پیش دبستانی 1و 2 و دختران و پسران وجود نداشت. اما بطور مقایسه ای کودکان پیش دبستانی 2 و همچنین گروه دختران، از کودکان پیش دبستانی 1 و گروه پسران دارای روابط معنادار بیشتری در متغیرهای تصاویر ترافیکی بودند. نتایج پژوهش حاضر تدوین و ارائه برنامه های آموزشی مبتنی بر سطح تحول شناختی و اخلاقی کودکان دختر و پسر را پیشنهاد می کند که می توانند در کاهش بار آسیب های پیاده روی کودکان نقش مهمی داشته باشند.

نقش خلق و خو، شیوه های خواباندن، و ادراک مادر در مورد خوابیدن کودک، در مشکلات خواب کودکان نوپ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  الهامه محسنیان   زهرا طبیبی

اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان مشکلات خواب نوپایان، با هر یک از سه عامل خلق و خوی کودک، شیوه های خواباندن کودک، و ادراک مادر در مورد خوابیدن کودک؛ بررسی میانجی بودن متغیر شیوه های خواباندن کودک میان ادراک مادر در مورد خوابیدن کودک و مشکلات خواب کودک و همچنین میان خلق و خوی کودک و مشکلات خواب وی؛ و پاسخ به این سوال که کدامیک از متغیرهای مذکور، پیش بینی کننده بهتر مشکلات خواب نوپایان می باشد انجام گرفت. روش: در پژوهش حاضر، 180 مادر دارای کودک نوپای 26-11 ماهه شرکت نمودند. پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه خواب شیرخوار مورل (1999)، پرسشنامه ادراک مادر در مورد خوابیدن شیرخوار مورل (1999)، پرسشنامه رفتار تعاملی والدین هنگام خواباندن مورل و کورتینا-بورجا (2002)، و پرسشنامه رفتار اوایل کودکی-فرم خیلی کوتاه روتبارت و همکاران (2009) اجرا شد. یافته ها: نتایج آزمون های آماری نشان داد که مشکلات خواب نوپایان، با خلق و خوی آنها، شیوه های خواباندن آنان، و ادراک مادر در مورد خوابیدن کودک ارتباط معنادار دارد. اثر میانجی گری شیوه های خواباندن تأیید نشد. یک نوع شیوه خواباندن یعنی تسکین جسمانی فعال و همچنین دو نوع از ادراک مادر در مورد خوابیدن کودک یعنی ادراک عصبانیت و ادراک تغذیه به ترتیب قوی ترین پیش بینی کنندگان مشکلات خواب نوپایان شناسایی شدند. نتیجه گیری: نتایج مطالعه اهمیت نقش ادراک مادر در مورد خوابیدن کودک، شیوه های خواباندن، و خلق و خوی کودک را در مشکلات خواب وی مورد تأکید قرار داد. بنابراین با هدف کاهش مشکلات خواب نوپایان و به منظور تغییر ادراک والدین و شیوه های خواباندن کودک، انجام مداخلات پیشگیرانه و درمانی پیشنهاد می شود. با افزایش دانش عمومی و شناسایی کودکان و مادران در معرض خطر می توان به جلوگیری از تداوم مشکلات خواب نوپایان کمک نمود.

تاثیر آموزش مهارتهای جنسی مبتنی بر رویکرد(شناختی- رفتاری) بر افزایش میزان رضایت جنسی، زناشویی و کاهش میزان افسردگی و اضطراب در زنان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  زکیه فهیمی   زهره سپهری شاملو

زنان برخوردار از سلامت کامل جسمی، روانی و عاطفی، پایه های مستحکم یک زندگی خانوادگی سالم و توأم با سعادت هستند، سرکوب نیازهای طبیعی و خدادادی شان آثار نامطلوبی بر صمیمیت و نشاط اعضای خانواده برجای خواهد گذاشت و خود را با علایم و عوارض دیگری نظیر ناراحتیهای جسمانی، افسردگی و نارضایتی از زندگی زناشویی و حتی طلاق نشان میدهد. روابط زناشویی به عنوان بخشی از یک رابطه جسمی- عاطفی نقش به سزایی در تحکیم پیوندهای خانوادگی ایفا می کند و در این میان آگاهی زوج ها از نقش خود در مقابل همسرشان و شیوه صحیح رابطه جنسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا در این مطالعه به بررسی تأثیر آموزش جنسی زنان (شناختی- رفتاری) بر کاهش اضطراب، افسردگی و افزایش رضایت جنسی پرداخته شد. این پژوهش در دو مطالعه انجام گرفت که مطالعه اول، با هدف بررسی رابطه رضایت جنسی با اضطراب و افسردگی زنان، با حجم نمونه 115 نفر در بین زنان متأهل( میانگین سن: 13/29 و انحراف استاندارد: 6.68) انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد که بین میزان اضطراب و افسردگی ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد (001/0 p=و69/0 r=)، بین رضایت جنسی و افسردگی ارتباط منفی معنادار (00/0 p=و46/0- r=) و نیز بین رضایت جنسی و اضطراب ارتباط منفی معناداروجود دارد(00/0 p=و43/0- r=). همچنین رابطه مثبت معناداری بین رضایت جنسی و سطح تحصیلات وجود دارد (516/0(p=. در مطالعه دوم که بررسی با هدف آموزش مهارت های جنسی (شناختی- رفتاری) بر کاهش اضطراب، افسردگی و افزایش رضایت جنسی و زناشویی در زنان متأهل انجام شد. نتایج نشان داد که افراد شرکت کننده در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل پس از دریافت آموزش مهارت های جنسی افزایش در رضایت جنسی(010/0p=) و زناشویی (02/0p=) و کاهش در اضطراب(04/0p=) و افسردگی (002/0 p=) را گزارش نمودند. کلید واژه: رضایت زناشویی، رضایت جنسی، اضطراب، افسردگی، آموزش مهارت های جنسی.

بررسی اثر آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر طرح خانواده پایدار بر انتظارات زناشویی وملاک های انتخاب همسر در دانش آموزان دختر دبیرستانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  زهرا مهری خانیکی   سید علی کیمیایی

چکیده هدف این پژوهش بررسی اثرآموزش پیش از ازدواج مبتنی بر طرح خانواده پایدار بر انتظارات زناشویی و ملاک های انتخاب همسردر دانش آموزان دختر دبیرستانی می باشد. پژوهش حاضر یک پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مجرد سال سوم دوره متوسطه شهر خواف بود. حجم نمونه شامل 30 نفر از دانش آموزان دختر مجرد، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش، مقیاس انتظار از ازدواج و پرسشنامه اولویت بخشی ملاک های همسر گزینی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج تحقیق بیانگر تأیید فرضیه هایی است که، براساس آن می توان گفت: آموزش پیش از ازدواج طرح جامع خانواده پایدار موجب تعدیل ملاک های انتخاب همسر و مولفه های آن (محتوایی و فرایندی) و بهبود انتظارات زناشویی و خرده مقیاس های آن (بدبینانه، ایده آل گرایانه، واقع گرایانه) در دانش آموزان دختر دبیرستانی می شود. کلید واژه ها: آموزش پیش از ازدواج، انتظارات زناشویی، ملاک های انتخاب همسر

گروه درمانی برای مادران کودکان سرطانی: سهم سبک های مقابله و سوگ ÷یش از موعد در بهزیستی روانشناختی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  محسن دهقانی   زهرا طبیبی

هدف پژوهش حاضر در مرحله اول تعیین سهم سبک های مقابله و سوگ پیش از موعد در بهزیستی روانشناختی مادران کودکان مبتلا به سرطان و در مرحله دوم بررسی اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد هیجان مدار بر افزایش بهزیستی روانشناختی و بهبود سبک های مقابله و سوگ پیش از موعد این افراد بود. در این پژوهش 70 نفر از مادران کودکان مبتلا به سرطان ساکن مشهد شرکت کردند و پرسشنامه های سبک های مقابله، سوگ پیش از موعد و بهزیستی روانشناختی را تکمیل کردند. از این میان 23 نفر برای بررسی هدف مرحله دوم پژوهش به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش، در دوازده جلسه گروه درمانی هیجان مدار شرکت کردند. نتایج بررسی داده های مرحله اول پژوهش نشان داد که سوگ پیش از موعد و سبک های مقابله با بهزیستی روان شناختی مادران کودکان مبتلا به سرطان رابطه معناداری دارد و ما از طریق سوگ پیش از موعد و سبک های مقابله می توانیم بهزیستی روان شناختی آن ها را پیش بینی کنیم. نتایج مرحله دوم حاکی از این بود که شرکت در جلسات گروه درمانی با رویکرد هیجان مدار باعث افزایش بهزیستی روانشناختی و بهبود سبک های مقابله و سوگ پیش از موعد مادران کودکان مبتلا به سرطان می گردد. تلویحات یافته های پژوهش از لحاظ نظری و عملی بحث شد.

بررسی رابطه اهمال کاری و میزان استفاده از سبک های دفاعی در مادران با اهمال کاری و میزان استفاده از سبک های دفاعی در دختران نوجوان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  آسیه صفرزاده   محمدسعید عبدخدایی

هدف از این پژوهش بررسی رابطه اهمال کاری و میزان استفاده از سبک های دفاعی در مادران با اهمال کاری و میزان استفاده از سبک های دفاعی در دختران نوجوان بود. نمونه مورد بررسی 372 نفر که نیمی دختر دبیرستانی و نیمی مادرانشان بودند. پرسشنامه های سبک های دفاعی اندروز، سینگ و بوند (1993) و مقیاس اهمال کاری تاکمن (1991) بین آزمودنی ها توزیع شد. داده های به دست آمده از طریق ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه، تی مستقل و تحلیل واریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان دهنده رابطه های معنادار بین اهمال کاری مادران با اهمال کاری دختران، میزان استفاده از سبک دفاعی رشدیافته در مادران با میزان استفاده از سبک دفاعی رشدیافته در دختران، میزان استفاده از سبک دفاعی رشدنایافته در مادران با میزان استفاده از سبک دفاعی رشدنایافته در دختران و میزان استفاده از سبک دفاعی نورتیک در مادران با میزان استفاده از سبک دفاعی نوروتیک در دختران بود. همچنین از بین سبک های دفاعی، بهترین پیش بینی کننده اهمال کاری در کل آزمودنی ها، میزان استفاده از سبک دفاعی رشدنایافته در آنان بود، بهترین پیش بینی کننده اهمال کاری دختران، میزان استفاده از سبک دفاعی رشدنایافته در آنان، بهترین پیش بینی کننده سبک دفاعی رشدنایافته در دختران، میزان استفاده از سبک دفاعی رشدیافته در آنان، و بهترین پیش بینی کننده سبک دفاعی نوروتیک در دختران، میزان استفاده از سبک دفاعی رشدیافته در آنان بود.

اثربخشی آموزش با رویکرد مثبت نگر به شیوه ی گروهی بر افسردگی، نگرش های ناکارآمد، و عزت نفس دختران نوجوان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی 1391
  وجیهه قاسمی بافقی   زهرا طبیبی

هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش با رویکرد مثبت نگر به شیوه ی گروهی بر افسردگی، نگرش های ناکارآمد، و عزت نفس دختران نوجوان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی نوجوانان دختر 15 تا 16 ساله مقطع متوسطه دبیرستان های ناحیه 2 مشهد مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92-91 بودند. نمونه ای به حجم 30 نفر از این جامعه به شیوه ی تصادفی انتخاب و به شیوه ی تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون، پرسشنامه های افسردگی بک، عزت نفس آیزنک و نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک را تکمیل کردند. سپس برای گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته آموزش رویکرد مثبت نگر انجام و در نهایت پس از اجرای مداخله، هر سه پرسشنامه توسط دو گروه آزمایش و کنترل به عنوان پس آزمون اجرا گردید. داده های جمع آوری شده با تحلیل کوواریانس (ancova) و تحلیل همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج نشان داد که آموزش رویکرد مثبت نگر، میزان افسردگی گروه آزمایش را در مقایسه با گروه کنترل کاهش داد (001/0>p). همچنین میزان عزت نفس گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری افزایش (001/0>p) و نگرش های ناکارآمد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل نیز به صورت معناداری کاهش یافت (001/0>p). تغییرات در افسردگی گروه آزمایش با تغییرات در نگرش های ناکارآمد ارتباط معنادار داشت (05/0>p).

اثربخشی آموزش پیش از ازدواج به روش اولسون بر انتظار از ازدواج و هوش هیجانی دختران در آستانه ازدواج شهر رفسنجان در سال 1391
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  منصوره یزدان پناه   زهره سپهری شاملو

هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی برنامه آماده سازی اولسون بر هوش هیجانی و انتظار از ازدواج دختران در آستانه ازدواج بوده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دختران در آستانه ازدواج بودند که به مرکز مشاوره پیش از ازدواج دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در سال 1391 مراجعه نمودند. از بین داوطلبین شرکت در برنامه آماده سازی 28 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند سپس به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون، پرسش نامه هوش هیجانی بار- ان و انتظار از ازدواج (mes) را تکمیل نمودند. 9 جلسه هفتگی دو ساعته آموزش پیش از ازدواج به روش اولسون بر روی گروه آزمایش انجام و در پایان آموزش، هر دو گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه های یاد شده را تکمیل نمودند. داده های جمع آوری شده با تحلیل کوواریانس (ancova) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج نشان داد که آموزش پیش از ازدواج، هوش هیجانی را در گروه آزمایش در در مقایسه با گروه کنترل بهبود بخشید (05/0p<). همچنین نتایج بیانگر این است که انتظار واقع بینانه از ازدواج گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری افزایش یافته (05/0p<) و انتظار ایده آل گرایانه گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل نیز به صورت معناداری کاهش یافته (05/0p<) بعلاوه برنامه آماده سازی اولسون انتظار بدبینانه گروه آزمایش را در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری (05/0p<) بهبود بخشید.

بررسی ارتباط کنشهای اجرایی و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری شهر کرمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  کلثوم ایثاری   زهرا طبیبی

اهداف پژوهش حاضر بررسی رابطه برخی از مولفه های کنش های اجرایی از جمله بازداری، انعطاف پذیری شناختی و حافظه کاری با اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری است. همچنین بررسی این مسئله که کدام یک از مولفه های کنش های اجرایی نقش بیشتری داشته و پیش بینی کننده بهتری برای اهمال کاری تحصیلی هستند. طرح پژوهش از حیث گردآوری داده ها در دسته تحقیقات توصیفی غیر آزمایشی قرار می گیرد، همچنین روش پژوهش از نوع همبستگی است. 60 دانش آموز پایه ی سوم تا ششم دبستان مبتلا به ناتوانی یادگیری شهر کرمان در پژوهش شرکت کردند. برای سنجش اهمال کاری تحصیلی از پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم فرم دانش آموز استفاده شد. همچنین برای سنجش کنش های اجرایی حافظه کاری، بازداری، انعطاف پذیری شناختی به ترتیب، آزمونهای فراخنای ارقام وکسلر کودکان، واژه- رنگ استروپ و ویسکانسین (wcst) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب هبستگی پیرسون و رگرسیون به منظور بررسی رابطه بین متغیرها استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد حافظه کاری، بازداری و انعطاف پذیری شناختی که از مولفه های کنش های اجرایی هستند، ارتباط مثبت و معناداری با اهمال کاری تحصیلی دارند. نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد، از بین مولفه های کنش های اجرایی؛ مولفه حافظه کاری با میزان 61/0، مجموعه خطاهای ویسکانسین (نشان دهنده انعطاف پذیری شناختی) با میزان 50/0 و تداخل زمان واکنش (نشان دهنده بازداری) با میزان 39/0 به ترتیب از قوی ترین تا ضعیف ترین پیش بین کننده های اهمال کاری بودند. یافته-های این پژوهش می تواند به بدنه علمی پژوهش ها در زمینه علل احتمالی اهمال کاری تحصیلی کمک -نماید. با توجه به این که کنش های اجرایی و مولفه های آن قابل آموزش است، از این رو تدوین برنامه های مناسبی در زمینه آموزش مولفه های کنش اجرایی پیشنهاد می شود. از این راه سطح اهمال کاری دانش-آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری را در زمینه تحصیل کاهش داد.

نقش سبک های فرزند پروری و بازداری شناختی در خلاقیت کلامی و شکلی کودکان دبستانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  محدثه رحیمی   زهرا طبیبی

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شیوه های فرزندپروری مقتدرانه، مستبدانه و سهل گیرانه و بازداری شناختی در خلاقیت کلامی و شکلی کودکان دبستانی صورت گرفت. بدین منظور از بین تمام دانش آموزان مقطع ابتدایی ناحیه 2 شهر مشهد، 137 دانش آموز دختر پایه های سوم تا ششم مقطع ابتدایی و والدین آنها در این پژوهش شرکت داده شدند. خلاقیت کلامی به وسیله فعالیت شماره 6 (فقط فرض کن) از فرم کلامی آزمون تفکر خلاق تورنس (ttct) و خلاقیت شکلی به وسیله فعالیت شماره 2 (تکمیل تصاویر) از فرم شکلی ttct سنجیده شد. برای بررسی شیوه فرزندپروری، مقیاس فرزندپروری بامریند توسط یکی از والدین پاسخ داده شد. بازداری شناختی کودکان توسط دو آزمون رایانه ای استروپ کلاسیک و برو/ نرو سنجش شد. برای کنترل متغیر هوش نیز دو خرده مقیاس تطبیق علائم (رمز نویسی) و حافظه ارقام از ویرایش چهارم آزمون هوش کودکان وکسلر روی دانش آموزان اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. طبق نتایج تحلیل داده ها، شیوه فرزندپروری مقتدرانه با نمره کل خلاقیت شکلی و مولفه جزئیات و سیالی خلاقیت شکلی رابطه معنادار مثبت داشت. همچنین، نمره تداخل به دست آمده از آزمون استروپ با مولفه های سیالی و انعطاف پذیری خلاقیت شکلی همبستگی معنادار مثبت داشت. تعداد پاسخ های نادرست آزمون برو/ نرو نیز با نمره کل خلاقیت شکلی و مولفه جزئیات خلاقیت شکلی همبستگی معنادار منفی داشت. نتایج تحلیل رگرسیون هم زمان نیز نشان داد که حافظه ارقام، سبک سهل گیرانه و مقتدرانه قادر به پیش بینی کل خلاقیت می باشد. حافظه ارقام و سبک مقتدرانه قادر به پیش بینی نمره کل خلاقیت شکلی می باشد؛ نمره تداخل می تواند مولفه انعطاف پذیری خلاقیت شکلی را پیش بینی نماید، و حافظه ارقام، سبک سهل گیرانه و سبک مقتدرانه قادر به پیش بینی مولفه جزئیات خلاقیت شکلی هستند. یافته های پژوهش حاضر در مقایسه با یافته های پژوهش های دیگر و نیز از لحاظ نظری و کاربردی مورد بحث قرار گرفت.

اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدتِ فشرده بر سبک های دفاعی و ابرازگری هیجانی در مبتلایان به افسردگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  مهدی خوریانیان   حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف

پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدتِ فشرده بر سبک های دفاعی و ابرازگری هیجانی در مبتلایان به افسردگی انجام شد. پژوهش حاضر، کاربردی و از نوع شبه آزمایشی می باشد که در آن از پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه دانشجویانِ سال90-91 مبتلا به افسردگی، در دانشگاه فردوسی مشهد بودند که 16 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری داوطلبانه مبتنی بر هدف انتخاب شدند و بر مبنای گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها به کمک پرسشنامه های جمعیت-شناختی، افسردگی بک، سبک های دفاعی و ابرازگری هیجانی از هر دو گروهِ آزمایش و کنترل جمع آوری شد. گروه آزمایش بنا به هدف طرح، بسته ی روان درمانی پویشی کوتاه مدتِ فشرده را 20 جلسه دریافت کردند، در حالیکه برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. بعد از پایان دوره ی روان درمانی، مجدداً پرسشنامه های مذکور در مرحله ی پس آزمون اجرا شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون ancova مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که روان درمانی پویشی کوتاه مدتِ فشرده باعث کاهش نشانه های افسردگی (001/0p<)، سبک های دفاعی رشدنایافته (017/0p<) و روان رنجور (001/0p<) و همین طور منجر به افزایش سبک دفاعی رشدیافته (001/0p<) و ابرازگری هیجانی (001/0p<) در گروه آزمایش شده است. تأیید فرضیه های تحقیق مبین این است که روان-درمانی پویشی کوتاه مدتِ فشرده منجر به بهبود خلق و افزایش افشای هیجانی و بکارگیری سبک دفاعی کارآمد رشدیافته و نیز کاهش استفاده از سبک های دفاعی غیر انطباقیِ رشدنایافته و روان رنجور گردیده است.

بررسی تاثیر نگرش های تربیتی والدین بر ابعاد سلامت روانی- اجتماعی نوجوانان دختر شهرستان مشهد
پایان نامه 0 1391
  حمیده ساربان   ابوالقاسم عیسی مراد

هدف از پژوهش حاضر بررسی17 مولفه ی نگرش تربیتی والدین از دیدگاه یانگ و رابطه آن ها با ابعاد سلامت روانی– اجتماعی(خودپنداره و تعامل اجتماعی) نوجوانان دختر می باشد. حجم نمونه این پژوهش تعداد 120 دانش آموز با میانگین سنی 14 سال از مناطق 2و تبادکان آموزش و پرورش شهرستان مشهد به شیوه تصادفی گزینش شدند تا به آزمون فهرست عوامل حمایت کننده فردی(1997) و والدینشان به آزمون سبک فرزندپروری یانگ (2003) پاسخ دهند. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه به روش هم زمان گویای آن بود که مولفه های نگرش تربیتی والدین قادر به پیش بینی کنندگی معناداری برای ابعاد مختلف سلامت روانی و اجتماعی نوجوانان می باشند. بدین معنا که هر چقدر والدین در سبک تربیتی خود از طرحواره های فرزندپروری به صورت منفی بیشتر استفاده کنند، سطح سلامت روانی- اجتماعی فرزندان آن ها پایین تر خواهد بود. در مقابل والدینی که در سبک تربیتی آن ها وجود طرحواره های منفی کمتر دیده شده است، فرزندان آن ها از خودپنداره مثبت، خودکنترلی و خود کارآمدی بالا و دیدی مثبت نسبت به خود، زندگی و آینده و هم چنین از صلاحیت اجتماعی و سازگاری روانی و اجتماعی خوبی برخوردارند.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل فرآیندی گراس بر نشانه های بالینی، راهبردهای نظم جویی و کنش وری بازداری دختران نوجوان مبتلا به bpd با دختران نوجوان مبتلا به adhd
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  نیکو زرگرانی   علی مشهدی

چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش گروهی نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل فرآیندی گراس بر نشانه های بالینی، راهبردهای نظم جویی و کنش وری بازداری دختران نوجوان مبتلا به bpd و adhd و همچنین مقایسه ی اثربخشی این روش درمانی در اختلال شخصیت مرزی و اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. این پژوهش از نوع آزمایشی بود که در آن از پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه کنترل استفاده شد. نمونه گیری چند مرحله ای به کار گرفته شد و بر اساس مصاحبه غربالگری و تشخیصی که توسط متخصص روانپزشک انجام گرفت 40 دانش آموز دختر با دامنه ی سنی 17- 15 انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و دو گروه آزمایش قرار داده شدند. داده ها به کمک پرسشنامه نظم جویی هیجانی جان و گراس(erq)، مقیاس snap-iv، پرسشنامه شخصیت مرزی(bpi)، آزمون استروپ و آزمون برو نرو قبل و بعد از 12 جلسه آموزش از همه ی گروه ها جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون ancova مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش گروهی نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل فرآیندی گراس باعث کاهش نشانه ها (05/0p<) نارسا کنش وری بازداری شناختی (05/0p<) و افزایش استفاده از راهبرد ارزیابی مجدد (05/0p<) در گره مبتلا به bpd شد در حالی که تنها استفاده از فرو نشانی(05/0p<) و نارساکنش وری باز داری رفتاری (05/0p<) را در گروه مبتلا به adhd کاهش داد. به عبارت دیگر آموزش گروهی نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل گراس نشانه های بالینی، استفاده از ارزیابی مجدد و نارسا کنش وری بازداری شناختی را در دختران نوجوان مبتلا به bpd بهبود بخشید در حالی که فقط بر روی استفاده از فرو نشانی و نارسا کنش وری بازداری رفتاری دختران نوجوان مبتلا به adhd اثربخش بود. واژه های کلیدی: الگوی فرآیندی گراس، نظم جویی هیجان، بازداری، نشانه های bpd، نشانه های adhd

پیش بینی رضایت زناشویی از روی متغیرهای سبک های دلبستگی و باورهای ارتباطی کارمندان دانشگاه فردوسی مشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  هادی محمدی   زهرا طبیبی

چکیده هدف از این پژوهش پیش بینی رضایت زناشویی ازروی متغیرهای سبک های دلبستگی و باورهای ارتباطی با کنترل متغیرهای سن، جنس، مدت زمان ازدواج، تعداد فرزندان و سلامت روان می باشد. برای دست یافتن به این منظور در میان کارمندان متأهل شاغل در دانشگاه فردوسی مشهد تعداد140 پرسشنامه توزیع گردید که در نهایت 81 پرسشنامه قابل تحلیل به دست آمد. ابزار گردآور ی دادهها در این تحقیق عبارتند از، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فرم 47 سوالی، پرسشنامه سبکهای دلبستگی بزرگسالان بشارت (بشارت منتشر نشده)، پرسشنامه باورهای ارتباطی (rbi) و مقیاس سلامت روانی (dass21) میباشد. اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها توسط نرم افزار آماری spss16 و با استفاده از رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t برای گروه های مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که 63 درصد از تغییرات در واریانس رضایت زناشویی از روی متغیرهای دموگرافیک، مقیاس سلامت روان، سبکهای دلبستگی و باورهای ارتباطی قابل تبیین بود. بعد از کنترل متغیرهای سن، جنس، مدت زمان ازدواج، تعداد فرزندان و سلامت روان، متغیرهای سبک دلبستگی دوسوگرا و باورهای ارتباطی بطور مستقلانه قادر به پیشبینی رضایت زناشوئی بودند. نتایج همچنین نشان داد در ارتباط با رضایت زناشویی، سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و باورهای ارتباطی تفاوت معناداری در بین کارمندان مرد وزن وجود نداشتد. ولی در ارتباط با سبک دلبستگی دوسو گرا بین دوگروه کارمندان مرد وزن تفاوت معنادار مشاهده گردید.

اثربخشی مدل درمانی رویکرد dir ، فلورتایم مبتنی بر خانواده، بر بهبود نشانگان نافرمانی مقابله ای کودکان و کاهش استرس مادران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  سیده الهام صدری   سید امیر امین یزدی

پژوهش حاضر با در نظر گرفتن آسیب های ناشی از اختلالات رفتاری کودکان، با این هدف انجام شد که نشان دهد آیا مدل درمانی رویکرد تحولی- تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط (dir) ، یعنی بازی درمانی فلورتایم مبتنی بر خانواده، بر کاهش نشانه ها و بهبود کودکان دارای نشانگان نافرمانی مقابله ای و همچنین کاهش استرس مادران آنها تاثیر دارد یا خیر؟ جامعه آماری این پژوهش کودکان پیش دبستانی ناحیه 9 شهرداری شهر مشهد بوده و نمونه مورد نیاز ، از میان 240 خانواده که با مهد های کودک این ناحیه در ارتباط بودند و نیز با بررسی برگه پذیرش 250 مورد مراجعه کننده به یکی از کلینیک های کودک این منطقه، انتخاب شد. بدین ترتیب که پنج نفر از مادرانی که کودکان آنها بر اساس فهرست رفتاری کودکان، دارای نشانگان نافرمانی بوده و حاضر به همکاری در طرح پژوهشی و شرکت در کلاس ها بودند، به همراه فرزندانشان، به عنوان گروه آزمایش و ده نفر نیز به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش فهرست رفتاری کودکان (cbcl)، برای شناسایی نشانگان نافرمانی مقابله ای و شاخص psi-sf، برای بررسی میزان استرس مادران بود. روش کار نیز بدین صورت بود که در ابتدا والدین هر دو گروه آزمایش و کنترل، این پرسشنامه ها را تکمیل کرده و سپس گروه آزمایش، در طی هشت جلسه 90 دقیقه ای آموزش دیدند و ضمن آشنا شدن با مفاهیم رویکرد dir، تکنیک ها و اصول بازی درمانی فلورتایم را فرا گرفته و آن را در جلسات بازی درمانی تمرین کردند. دو هفته بعد از اتمام جلسات، پرسشنامه cbcl و شاخص psi-sf بار دیگر و به عنوان پس آزمون به والدین هر دو گروه داده شد. به طور کلی، تحلیل نتایج بدست آمده به شیوه ناپارامتری، نشان داد که مدل درمانی رویکرد dir، یعنی بازی درمانی فلورتایم، باعث کاهش نشانگان نافرمانی کودکان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل و همچنین کاهش استرس مادران گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل می شود که نشان از تاثیر این نوع بازی درمانی بر کودکان و مادران دارد.

رابطه باورهای غیرمنطقی و مثلث شناختی با اضطراب امتحان دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر مشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  طاهره شاهی   سیدعلی کیمیایی

این پژوهش در زمره تحقیقات توسعه ای قرار داردو نتایج حاصل لز آن بیانگر وجود رابطه معنی دار بین مثلث شناختی و همچنین خرده مولفه های آن با اضطراب امتحان است و همچنین در اینپژوهش رابطه معنی داری بین باورهای غیرمنطقی و اضطراب امتحان به دست آمود که نشان از این است که متغیرهای باورهای غیرمنطقی و مثلث شناختی می توانند پیش بین مناسبی برای اضطراب امتحان باشند.

اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  ربابه حصارسرخی   زهرا طبیبی

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرستبود. مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور 18 نفر از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست در مراکز نگهداری که توسط مربی پرخاشگر معرفی شدند هم چنین نمره پرخاشگری بیشتر از میانگین در پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی داشتند، انتخاب شدند. این کودکان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (9) و گروه کنترل (9) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه (60 دقیقه) تحت آموزش شایستگی قرار گرفتند. قبل از شروع مداخله و بعد از آن روی هر دو گروه فرم مربی پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی و آزمون تطبیق هیجانی ایزارد و همکاران حاوی چهار مولفه تطبیق حالات هیجانی، دانش موقعیت هیجانی، نامگذاری حالات هیجانی، تشخیص حالات هیجانی و بخش تنظیم هیجانی آزمون خودنظم بخشی اسمیت- دونالد اجرا شد. یافته های حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس، نشان داد که دانش هیجانی، تنظیم هیجانی در کودکان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیش از گروه کنترل بود. هم چنین نمره پرخاشگری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کاهش داشت. یافته های حاصل از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره بین مولفه های دانش هیجانی نشان داد، نمره پس آزمون دانش موقعیت هیجانی بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت. بنابراین آموزش شایستگی هیجانی می تواند روش موثری برای افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان باشد.

سنجش و ارتقاء عملکرد حافظه کاری سالمندان با استفاده از برنامه آموزش شناختی و آموزش راهبردهای حافظه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  فهیمه قویدل ریزه   جواد صالحی فدردی

سالمندی و مشکلات شناختی این دوران یکی از مسائل عمده جوامع کنونی محسوب می شود. پژوهش حاضر شامل دو مطالعه بود. مطالعه اول با این هدف که آیا آزمون ساعت به اندازه آزمون معاینه مختصر وضعیت شناختی، به عملکرد شناختی افراد سالمند حساس است و هم چنین به منظور غربال گری تعدادی از سالمندان برای ورود به مطالعه دوم صورت گرفت (تعداد= 70، میانگین سنی= 70/69 ، انحراف استاندارد= 41/6 ). آزمودنی ها آزمون ساعت و آزمون معاینه مختصر وضعیت شناختی را کامل کردند، نتایج نشان داد که عملکرد افراد سالمند در دو آزمون معاینه مختصر وضعیت شناختی و ساعت از تحصیلات و جنسیت تاثیر می پذیرد نه سن. به علاوه، بین نمره کلی آزمون ساعت و آزمون معاینه مختصر وضعیت شناختی و هم چنین دو زیر مقیاس یاد آوری، توجه و محاسبه آزمون معاینه مختصر وضعیت شناختی ارتباط معنی داری وجود داشت. بنابراین به نظر می رسد که آزمون ساعت می تواند به عنوان یک ابزار ساده و سریع برای غربال وضعیت شناختی افراد سالمند استفاده شود. مطالعه دوم، اثربخشی برنامه آموزش حافظه کاری (ان- بک) و راهبردهای حافظه را برای ارتقا عملکرد حافظه کاری دیداری، کلامی و سرعت پردازش در افراد سالمندی که با استفاده از آزمون معاینه مختصر وضعیت شناختی در محدوده نرمال قرار داشتند، بررسی کرد. شرکت کنندگان (تعداد= 20، میانگین سنی= 70/67، انحراف استاندارد= 16/5) که همگی در آزمون معاینه مختصر وضعیت شناختی نمره 26 و بالاتر کسب کرده بودند، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (دریافت تمرین شناختی ان-بک و آموزش راهبردهای حافظه) و مداخله نما (دریافت برنامه تحریک شناختی آموزش کار با تلفن همراه) قرار داده شدند و بر روی همه آن ها پیش آزمون و پس آزمون (بلوک های کورسی، فراخنای ارقام وکسلر و استروپ) انجام شد. نتایج نشان داد که عملکرد حافظه کاری دیداری و حافظه کاری کلامی گروه آزمایش در مقایسه با گروه مداخله نما، بعد از اتمام برنامه آموزش حافظه کاری، افزایش یافت. بنابراین آموزش حافظه کاری و راهبردهای حافظه می تواند به بهبود عملکرد شناختی سالمندان فاقد علایم بالینی کمک نماید. واژه های کلیدی: آزمون معاینه مختصر وضعیت شناختی، آزمون ساعت، سالمندی، حافظه کاری، آموزش شناختی، تکلیف ان- بک

اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر سبک دلبستگی بر بهزیستی روان شناختی نمونه غیر بالینی دانشجویان دارای سبک دلبستگی ناایمن دل مشغول
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  سمانه ایرانیان پهرآباد   علی مشهدی

هدف:بررسی روابط بین فردی از دیدگاه دلبستگی از جمله موضوعاتی است که در دهه های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اهمیت ارتباط الگوهای دلبستگی در کودکی باکیفیت روابط نزدیک در بزرگسالی موجب شکل گیری مداخله های مختلف با هدف بهبود سبک های دلبستگی ناایمن شده است. در همین راستا، این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی بر روی بهزیستی روان شناختی نمونه غیر بالینی دانشجویان انجام شد.روش:پژوهش حاضر، یک پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه هدف این پژوهش که در سال تحصیلی 91-92 صورت گرفت، 16 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بودند که سبک دلبستگی دل مشغول داشتند. پرسشنامه مقیاس های رابطه (rsq)،مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی (dass-21) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف- فرم کوتاه (rspwb) ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش بودند. گروه آزمایش 7 جلسه 90 دقیقه ایآموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی دریافت کردند در صورتی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند.داده ها با استفاده از نرم افزار 19spssو به کمک آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و نیز با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج: بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری مشخص گردیدگروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل افسردگی، اضطراب و تنیدگی کمتری در پس آزمون گزارش نکردند. همچنین نمره سبک ایمن گروه آزمایش و نمره کلی بهزیستی روان شناختی نسبت به گروه کنترل در پس آزمون افزایش نیافت.نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاضر نشان داد آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگیموجب کاهش افسردگی، اضطراب و تنیدگی، افزایش بهزیستی روان شناختی و بهبود سبک دلبستگی نگردید.

اثربخشی برنامه درمانگری کندال بر کاهش نشانه‏های اضطرابی، بهبود پیشرفت تحصیلی و نظم جویی شناختی هیجانی کودکان مبتلا به اختلال‏های اضطرابی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  زهرا علیزاده بیرجندی   علی مشهدی

اختلال‏های اضطرابی در میان اختلال‏های روان پزشکی کودکان، گسترده‏ترین و فراوان‏ترین اختلال‏ها هستند به گونه‏ای که تحول شناختی، اجتماعی و هیجانی کودک را مختل می‏کنند. شیوع بالا و ایجاد پیامدهای منفی درازمدت بر تحول کودکان، نیاز به درمان موثر را برجسته می‏کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش برنامه درمانی کندال بر کاهش نشانه‏های بالینی اضطراب، بهبود عملکرد تحصیلی و بهبود نشانه‏های نظم جویی شناختی هیجان کودکان مبتلا به اختلال‏های اضطرابی انجام شد. این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل می‏باشد که در سال 1392 انجام شده است. بر اساس نمونه‏گیری هدفمند 30 دانش آموز دختر و پسر با تشخیص اختلال‏های اضطرابی در دامنه سنی 8–13 سال انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار داده شدند. ارزیابی با استفاده از مقیاس اضطراب چند بعدی ((masc، فرم والد و معلم آچنباخ(cbcl و trf)، مقیاس نظم جویی شناختی هیجان فرم کودکان(cerq-k) انجام شد. گروه آزمایش در 16 جلسه درمان انفرادی شرکت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. داده‏ها با استفاده از نرم افزارspss و به روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری تحلیل گردید. تحلیل نتایج نشان داد که میاتگین نمرات اضطراب، همچنین نمرات راهبرد‏های ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون، نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری کاهش یافت (0/05>p). و آزمودنی‏های گروه آزمایش درمقایسه با گروه کنترل از راهبرد‏های سازگارانه نظم جویی شناختی هیجان به طور معناداری بیشتر استفاده کردند (0/05>p) در حالی که میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، به طور معناداری تغییر نیافت. نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه درمانی کندال(coping cat) می‏تواند در کاهش نشانه‏های بالینی اضطراب و بهبود نشانه‏های نظم جویی شناختی هیجان کودکان مبتلا به اختلال‏های اضطرابی موثر باشد و کاربردهای بالینی در پیگیری و درمان مشکلات اضطرابی کودکان داشته باشد.

توانایی درک خطر کودک و ادراک والدین نسبت به ایمنی کودک در کودکان حادثه دیده و حادثه ندیده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  زهرا شیردل   زهرا طبیبی

حوادث و اتفاقات از مهم ترین عوامل تهدیدکننده سلامت بشراست. آسیب پذیرترین گروه سنی در برابر حوادث نیز کودکان هستند. نقش والدین در مراقبت از کودک و نگرش های آنها نسبت به ایمنی کودکشان اهمیت دارد. همچنین توانایی های شناختی و رشدی کودک در درک خطرات محیط اطراف نیز نقش بسزایی در بروز حوادث دارد. پژوهش حاضر، دو هدف دارد: الف- مقایسه ادراک والدین نسبت به ایمنی کودک در بین کودکان حادثه دیده و حادثه ندیده، ب- مقایسه سطح توانایی کودکان حادثه دیده و کودکان حادثه ندیده در درک خطرات. نمونه مورد مطالعه شامل دو گروه حادثه دیده و حادثه ندیده است: گروه اول 60 کودک حادثه دیده (7 تا 12 ساله) و والدین آنها که بدلیل حوادث غیرعمدی در بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد بستری شده بودند و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. گروه دوم 60 کودک حادثه ندیده و والدین آنها که به روش نمونه گیری در دسترس از سطح شهر مشهد انتخاب شدند. والدین به پرسشنامه sartq پاسخ دادند و درک خطر کودکان با یک سری تصاویر اندازه گیری و نمره گذاری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری رگرسیون لوجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد ادراکات والدین نسبت به مراقبت از کودک نمی تواند آسیب دیدن وی را پیش بینی کند و فقط ریسک پذیری کودک از نظر والدین به طور پایایی آسیب دیدگی کودک را پیش بینی می کند. به این صورت که هر چه قدر کودکی از نظر والدینش ریسک پذیرتر باشد، شانس آسیب دیدگی وی بیشتر است. همچنین نمره کودک در درک خطر به طور پایایی آسیب دیدگی وی را پیش بینی می کند. به این معنا که هر چه قدر کودکی توانایی درک خطر بیش تری داشته باشد، شانس آسیب دیدگی وی کمتر است. و توانایی درک خطر کودکان حادثه دیده کمتر از حادثه ندیده است. در نتیجه کودکانی که تخمین پایینی از خطرهای محیطی دارند و یا تخمین بالا از توانایی خود دارند، از شانس بیشتری برای آسیب های غیرعمدی برخوردارند. بالا بردن توانایی کودکان در این زمینه، آنها را قادر می سازد تا بتوانند از حوادث و خطرات دوری کرده و در نتیجه کمتر دچار انواع جراحت ها و آسیب های احتمالی گردند.

اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش ذهن آگاهی، کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی و بهبود مشکلات درونی سازی شده نوجوانان مبتلا به اختلال adhd
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  زینب عبداله زاده   علی مشهدی

چکیده هدف: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی از شایعترین اختلال های دوران کودکی است که اغلب تا دوران نوجوانی و بزرگسالی تداوم می یابد. تاکنون روش های درمانی مختلفی جهت بهبود نشانه های این اختلال در دوران نوجوانی و بزرگسالی به کار گرفته شده است. در سال های اخیر، درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی از جمله روش هایی بوده که توجه بیشتر پژوهشگران را به خود جلب کرده است. این پژوهش نیز با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی، افزایش ذهن آگاهی و بهبود مشکلات درونی سازی شده نوجوانان مبتلا به اختلال adhdبه انجام رسید. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه هدف این پژوهش را 30 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های دوره اول و دوم شهرستان گناباد که مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بودند، تشکیل دادند. ابزار مورد استفاده شامل مصاحبه بالینی، مقیاس درجه بندی اسنپ فرم والدین (snap-iv)، پرسشنامه ذهن آگاهی و پرسشنامه خودسنجی آچنباخ (ysr) بودند. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. داده ها با کمک آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و نیز با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری مشخص گردید گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل نشانه های اختلال adhdو مشکلات درونی سازی شده کمتریدر پس آزمون گزارش کردند. همچنین نمره ذهن آگاهی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون افزایش یافت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد درمان مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش نشانه های اختلال adhd، مشکلات درونی سازی شده همبود با adhdو افزایش ذهن آگاهی در نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی گردید. کلید واژه ها: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی، مشکلات درونی سازی شده، ذهن آگاهی، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی

بررسی تاثیر توانبخشی روانشناختی به شیوه ی دوسا (dosha-hou) بر عملکرد حرکتی و خودکارآمدی در روابط با همسالان در کودکان (adhd)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  فرزانه کردی تمندانی   علی غنایی

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر توانبخشی روانشناختی به روش دوسا (dohsa- hou) بر عملکرد حرکتی و خودکارآمدی در روابط با همسالان در کودکان مبتلا به نقص توجه – فزون کنشی (adhd) شهر زاهدان انجام شده است. روش:پژوهش حاضر روش نیمه تجربی می باشد که با پیش¬آزمون، پس¬آزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه ¬آماری پژوهش کلیه کودکان نقص توجه – فزون کنشی مراجعه کننده به کلینیک¬ها و مراکز درمانی شهر زاهدان که دارای پرونده و تشخیص روانپزشک و روانشناس می¬باشند.در این پژوهش با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس تعداد 30 کودک 9-7 سال مبتلا به نقص توجه- فزون کنشی که در مراکز مشاوره و روانشناسی شهر زاهدان دارای پرونده بودند، انتخاب شدند و سپس 15 کودک به تصادف در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گمارده شدندو در پایان هم در مرحله پس¬آزمون و پیگیری نیز این ارزیابی صورت گرفت. مدت دوره درمان دوسا (dohsa- hou) در گروه آزمایش 12 جلسه که به صورت هر هفته سه جلسه ی 45 دقیقه ای انجام شد و پیگیری یک ماه بعد از پس¬آزمون انجام گرفت. یافته:داده¬های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss-19 و آزمون-های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیری mancova) تجزیه و تحلیل گردید. یافته¬های حاصل از تحلیل نشان داد توانبخشی روانشناختی به شیوه دوسا (dohsa- hou) باعث افزایش عملکرد حرکتی و بهبود خودکارآمدی در روابط با همسالان کودکان نقص توجه – فزون کنشی (adhd) شد (01/0p?). نتیجه گیری:از آنجائی که کودکان adhd به دلیل ضعف عملکرد حرکتی از طرف همسالان خود طرد می¬شوند، توانبخشی روانشناختی به شیوه دوسا (dohsa- hou)، درمانی موثر بر بهبود عملکرد حرکتی و خودکارآمدی در روابط با همسالان کودکان adhd می¬باشد

بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری بر کاهش اضطراب امتحان و افزایش عزت نفس در زبان آموزان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  علی سوری   حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف

هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر گروه¬درمانی شناختی- رفتاری در کاهش اضطراب امتحان و افزایش عزت نفس بوده¬است. روش مطالعه حاضر یک بررسی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری 200 زبان¬آموز دختر و پسر 18 تا 26 سال در حال یادگیری زبان در موسسه زبان اتاق بازرگانی ایران، در سال1392، بودند که از میان آنها 30 زبان آموز که علائم اضطرابی و عزت نفس پایین را نشان¬می¬دادند در قالب دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) با روش نمونه¬گیری تصادفی جایگزین شدند. پیش از مداخله درمانی هر دو گروه با پرسشنامه ساراسون و کوپراسمیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس گروه آزمایشی در پانزده جلسه گروه¬درمانی شناختی- رفتاری شرکت¬نمودند و به همراه گروه گواه مورد پس¬آزمون قرار¬گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست¬آمده از آزمون تحلیل کوواریانس (ancova) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان¬داد که گروه درمانی شناختی- رفتاری به طور معنی داری )05/0(p< در کاهش اضطراب امتحان و افزایش عزت نفس زبان¬آموزان با حذف اثر پیش¬آزمون موثر بوده¬است (00/0 p<). نتیجه اینکه گروه درمانی شناختی- رفتاری می تواند در کاهش اضطراب امتحان و افزایش عزت¬نفس زبان¬آموزان موثر و مفید¬باشد و کارآمدی تحصیلی زبان¬آموزان را افزایش¬دهد

اثربخشی آموزش کنش های اجرایی مبتنی بر زندگی روزمره بر کاهش نشانه های بالینی، بهبود کنش وری اجرایی، مهارت های سازشی و پیشرفت تحصیلی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  رقیه نورانی جورجاده   علی مشهدی

اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی (adhd) یکی از اختلال های عصب – تحولی شایع دوران کودکی است که با سه مشخصه¬ی نارسایی توجه، فزون¬کنشی و تکانشگری شناخته می¬شود. هدف از مطالعه¬ی حاضر بررسی اثر بخشی آموزش کنش¬های اجرایی مبتنی بر زندگی روزمره بر کاهش نشانه¬های بالینی، بهبود کنش¬وری اجرایی، مهارت¬های سازشی و پیشرفت تحصیلی کودکان مبتلا به adhd است. روش: تعداد 16 کودک 10-7 ساله مبتلا به adhd با روش نمونه¬گیری هدفمند از بین مراجعه کنندگان به بخش روان¬پزشکی کودک و نوجوان بیمارستان شهید یحیی¬نژاد بابل انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 8 نفره مداخله و کنترل گمارش شدند. آزمودنی¬ها در دو مرحله¬ی پیش-آزمون و پس¬آزمون با مقیاس درجه بندی snap-iv، سیاهه رفتاری کودک (cbcl) برای سنین 18-6 سال، مقیاس نارسا کنش وری اجرایی بارکلی (bdefs) و مقیاس آسیب کنشی بارکلی (bfis) مورد سنجش قرار گرفتند. گروه مداخله به همراه مادرانشان 11 جلسه¬ی یک ساعته آموزش کنش¬های اجرایی مبتنی بر زندگی روزمره دریافت کردند. داده¬ها با استفاده از نسخه¬ی 19 نرم افزار spss و با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری (ancova) و تحلیل کوواریانس چند متغیری (mancova) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته¬ها نشان دادند گروه مداخله نسبت به گروه کنترل در نشانه¬های بالینی adhd کاهش معناداری نشان داد. هم¬چنین در کنش های اجرایی و مهارت های سازشی این کودکان بهبود به دست آمد، اما در پیشرفت تحصیلی این آزمودنی ها تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: آموزش کنش¬های اجرایی مبتنی بر زندگی روزمره سبب کاهش نشانه¬های بالینی، بهبود کنش¬های اجرایی و مهارت¬های سازشی در کودکان مبتلا به adhd می¬شود. واژه¬های کلیدی: کنش¬های اجرایی، اختلال نارسایی توجه/ فزون¬کنشی، مهارت¬های سازشی، پیشرفت تحصیلی.

بررسی اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بر بهبود رابطه مادر- کودک و وضعیت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال اوتیسم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  رضا برادری   زهرا طبیبی

اوتیسم اختلال تحولی مغز به شمار می رود که به وسیله نقص در رفتارهای اجتماعی و ارتباطات، رفتارهای تکراری و محدود، مشخص می گردد. این اختلال بسیاری از ابعاد زندگی خانواده کودک را مختل نموده و والدین این کودکان به ویژه مادران را با مشکلات زیادی مواجه می سازد و درپی آن ، وضعیت تحصیلی این کودکان نیز به شدت دچار آسیب می گردد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی برنظریه انتخاب بر بهبود رابطه مادر – کودک و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اوتیسم انجام شد. این پژوهش، کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون، همراه با گروه گواه می باشد. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از مادران دانش آموزان مبتلا به اوتیسم پایه های تحصیلی اول تا سوم ابتدایی مدارس استثنائی شهر مشهد بودند که از روش نمونه گیری در دسترس و به صورت هدفمند انتخاب و در مرحله جایگزینی در گروه های آزمایش و گواه بصورت تصادفی و بطور مساوی برحسب جنسیت دانش آموزان توزیع شدند. سپس واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب به عنوان متغیر مستقل طی 8 جلسه دوساعته به مادران کودکان مبتلا به اوتیسم در گروه آزمایش ارائه و تاثیر آن بر دو متغیر وابسته شامل رابطه مادر- کودک و میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با اجراء پیش آزمون و پس آزمون توسط9سوال مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (ssrs)و48سوال مقیاس ارزیابی رابطه مادر – کودک(mcre) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. فرضیه های پژوهش در بخش استنباطی از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره بوسیله نرم افزار spss 20 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به گروه گواه افزایش معنی داری را در پذیرش کودک توسط مادر، نشان داده و حمایت بیش از حد کودک توسط مادر، سهل گیری بیش از حد مادر، طرد کودک توسط مادر در گروه آزمایش کاهش یافته است. به علاوه، وضعیت تحصیلی دانش آموزان در خواندن، ریاضی، حساب کردن و کارکرد کلی ایشان در کلاس نسبت به گروه گواه بهبود یافته است. نتیجه آنکه واقعیت درمانی به عنوان متغیر مستقل در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بر متغیرهای وابسته تاثیر داشته است.

اثر بخشی روان درمانگری بین فردی به شیوه گروهی بر کاهش علائم افسردگی، بهبود کیفیت زندگی و افزایش رضایت زناشوئی زنان مبتلا به اختلال افسردگی پس از زایمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  ماریه مقدم رحمانی   علی مشهدی

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی روان درمان گری بین فردی به شیوه گروهی بر کاهش علائم افسردگی،بهبود کیفیت زندگی،افزایش رضایت زناشوئی زنان مبتلا به اختلال افسردگی پس از زایمان بود.روش پژوهش حاضرنیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه پژوهش را کلیه زنان با افسردگی پس از زایمان که به پزشکان زنان و زایمان در فصل زمستان مراجعه کرده اند تشکیل داد که تعداد 24 نفر از زنان با افسردگی پس از زایمان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند . ( هر گروه 12 نفر ) که از این تعداد در نهایت 17 نفر(9نفر گروه آزمایش و 8 نفر کنترل)با توجه به معیارهای تحقیق به عنوان نمونه وارد تحقیق شدند.ابزارهای پژوهش عبارت بود از مقیاس افسردگی بک، مقیاس افسردگی پس از زایمان ادینبورگ ، پرسشنامه کیفیت زندگی و مقیاس رضایت زناشویی انریچ. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها درسطح آمار توصیفی از شاخص های مرکزی وپراکندگی ودر سطح آمار استنباطی از روش تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد.نتایج نشان داد که روان درمان گری بین فردی به شیوه گروهی بر کاهش علائم افسردگی،بهبود کیفیت زندگی و افزایش رضایت زناشوئی زنان مبتلا به اختلال افسردگی پس از زایمان تاثیر دارد.روان درمان گری بین فردی می تواند به عنوان یک روش درمانی موثر برای بهبود مهارتهای ارتباطی ،افزایش سازگاری بین فردی ، کیفیت زندگی و رضایت زناشویی زنانی که به علت زایمان دچار تغییر نقش شده اند به کار رود . کلید واژه ها: روان درمان گری بین فردی,کیفیت زندگی، رضایت زناشوئی و افسردگی پس از زایمان

بررسی اثربخشی گروه درمانی مسئله مدار بر سطح افسردگی، اضطراب و توانایی حل مسئله اجتماعی در زنان مولتیپل اسکلروزیس (ام اس)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  سحر شبانی   علی مشهدی

هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی مسئله مدار برسطح افسردگی، اضطراب وتوانایی حل مسئله اجتماعی در زنان مولتیپل اسکلروزیس (ام اس)ساکن مشهد بود.در این پژوهش به صورت تصادفی و هدف دار تعداد19نفر انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند :گروه آزمایش و گروه کنترل. گروه آزمایش به مدت 1 ماه در جلسات درمان مسئله مدار قرار گرفتند.هر دو گروه قبل و بعد از جلسات،پرسش نامه های حل مسئله و dassرا پر نمودند.در پایان داده های خام با استفاده از آزمون تحلیل کو واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت نتیجه گیری :گروه درمانی حل مسئله بر کاهش اضطراب و افزایش حل مسئله مثبت و حل مسئله منطقی بیماران زن مبتلا به ام اس مشهد تاثیر دارد.

بررسی اثر بخشی گروه درمانی حل مسأله مدار بر سطح افسردگی، اضطراب و توانایی حل مسأله اجتماعی زنان نابارور مرکز درمان ناباروری میلاد مشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1383
  آرزو شهیدی   زهره سپهری شاملو

هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد حل مسئله مدار بر سطح افسردگی، اضطراب و توانایی حل مسئله اجتماعی زنان نابارور مرکز درمان ناباروری میلاد مشهد است. در این پژوهش، ازطرح نیمه آزمایشگاهی پیش و پس آزمون به روش نمونه گیری دردسترس انجام شد که از میان زنان نابارور این مرکز درمانی 20 نفر برای بررسی هدف پژوهش به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، که در نهایت 7 نفر در گروه آزمایش و 9 نفر در گروه گواه مورد بررسی قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش، در هشت جلسه گروه درمانی حل مسئله مدار شرکت کردند. میزان افسردگی و اضطراب با آزمون dass-21 وتوانایی حل مسئله اجتماعی با آزمون spsi-r سنجش شد. داده ها با آزمون آماری کوواریانس تجزیه و تحلیل شد و نتایج حاکی از این بود که شرکت در جلسات گروه درمانی با رویکرد حل مسئله مدار باعث کاهش افسردگی و اضطراب و همچنین افزایش توانایی حل مسئله اجتماعی زنان نابارور می گردد. تلویحات یافته های پژوهش از لحاظ نظری و عملی بحث شد.

اثربخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری بر کاهش اضطراب، افسردگی و کنترل قند خون کودکان مبتلا به دیابت نوع 1
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  سمیه احمدی   زهرا طبیبی

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی رفتاری بر کاهش اضطراب و افسردگی و کنترل قند خون کودکان مبتلا به دیابت نوع یک بود. مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور 30 کودک مبتلا به دیابت از بیمارستان امام رضا(ع) مشهد انتخاب شدند. این کودکان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و گروه کنترل (15) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 2 ساعته تحت آموزش شناختی ـ رفتاری قرار گرفتند. قبل از شروع مداخله و بعد از آن روی هر دو گروه فرم پرسشنامه اضطراب چند بعدی کودکان که چهار مولفه اضطراب اجتماعی، نشانه های جسمانی، اجتناب از آسیب و اضطراب جدایی و همچنان پرسشنامه افسردگی کواکس کودکان اجرا شد. یافته های حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس، نشان داد که افسردگی و اضطراب و قند خون گروه آزمایش در مرحله پس آزمون کنترل شده بود. هم چنین یافته های حاصل از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره بین مولفه های نشانه های جسمانی اجتناب از آسیب اضطراب جدایی فقط نمره پس آزمون اضطراب اجتماعی بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت. بنابراین درمان شناختی رفتاری می تواند روش موثری برای کاهش افسردگی، اضطراب و کنترل قند خون کودکان باشد. واژه های کلیدی: درمان شناختی ـ رفتاری، افسردگی، اضطراب، کنترل قند خون، کودکان.

بررسی رابطه ی تمایزیافتگی خود با رضایت مندی و پرخاشگری زوجین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  شراره دانشور   حسین حسن آبادی

این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی تمایزیافتگی خود با رضایت مندی و پرخاشگری زوجین در سطح شهر مشهد انجام پذیرفت. جامعه آماری مورد نظر، کلیه افرادی که در شهر مشهد به هنگام اجرای تحقیق (سال ????) متأهل بوده و حداقل ? سال از ازدواج آن ها گذشته بود. تعداد ??? نفر (?? نفر زن و ?? نفر مرد) به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و آزمون های طرح بر آن ها اجرا گردید. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: پرسش نامه ی تمایزیافتگی خود اسکورون و فرایدلندر (????) که شامل ?? ماده بود، پرسش نامه ی رضایت مندی زناشویی انریچ (????) که دارای ?? ماده و پرسش نامه ی پرخاشگری باس-پری (????) که شامل ?? ماده بود. پس از جمع آوری داده های موردنیاز، با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های مستقل و تحلیل رگرسیون خطی، داده ها تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین میزان تمایزیافتگی خود و میزان رضایت مندی زناشویی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد. بین میزان تمایزیافتگی خود و میزان پرخاشگری زوجین رابطه ی منفی معنادار وجود دارد. اگرچه در بررسی تأثیر جنسیت در میزان تمایزیافتگی و میزان رضایت مندی زناشویی تفاوت معناداری یافت نشد ولی یافته ها نشان داد بین میزان پرخاشگری در زنان و مردان تفاوت معنادار وجود دارد. درنهایت، از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تمایزیافتگی خود، نقش بسزایی در رضایت مندی زناشویی و همچنین در پرخاشگری زوجین دارد.

مقایسه ی نشانه های بالینی کودکان دارای والدین سوءمصرف کننده مواد با کودکان دارای والدین بدون سابقه سوءمصرف مواد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  شیبا رحیمی   زهرا طبیبی

پژوهش حاضر به منظور مقایسه نشانه های بالینی کودکان دارای والدین سوء مصرف کننده مواد با کودکان دارای والدین بدون سابقه سوء مصرف مواد و والدین ترک کرده انجام شد . این پژوهش یک مطالعه علّی ـ مقایسه ای بود. در این پژوهش 30 نفر از والدین سوء مصرف مواد مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد مشهد با 30 نفر والدین بدون سابقه سوء مصرف مواد و 25 نفر والدین بهبود یافته از مرکز tc مشهد انتخاب شدند. پرسشنامهcbcl فرم پدر/ مادر و فرم مشخصات فردی، توسط والدین تکمیل شد. نتایج نشان داد که درهر دو مقیاس های مبتنی بر تجربه و مقیاسهای مبتنی بر dsm نمرات کودکان دارای والدین سوء مصرف مواد در مقایسه با گروه کودکان والدین بهبود یافته و والدین سالم بطور معناداری بیشتر است. کودکان گروه سوء مصرف کننده مواد در خرده مقیاسهای افسردگی، نشانه های اضطراب و مشکلات رفتاری نمرات بیشتری بدست آورده اند (001/0p<). در نتیجه می توان گفت که مصرف مواد در والدین، مشکلات جسمی، عاطفی و رفتاری در کودکان را تشدید و از طرف دیگر ترک والدین میزان نشانه ها در کودکان را بطور معناداری کاهش می دهد.

اثر بخشی بازی درمانی مبتنی بر ارتباط والد- کودک (cprt) بر افزایش خودکارآمدی فرزند پروری مادران و کاهش شدت کلی دشواری و مشکلات رفتاری کودکان 2 تا 5 ساله با خلق و خوی دشوار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  رفیعه ناظمی   زهرا طبیبی

سلامت روان کودکان و نوجوانان، یکی از مهم ترین مباحث بهداشت روان جامعه است.از آن جا که دوران کودکی یکی از تأثیرگذار ترین و حساس ترین مراحل زندگی است، توجه به بهداشت روان در این مرحله نیز بسیار حیاتی و با اهمیت است. زیرا شناسایی و رفع مشکلات رفتاری و شخصیتی در سنین پایین، کمک بسیار بزرگی در شکل گیری شخصیت سالم افراد در بزرگسالی محسوب می شود. از انجا که فرزندان و والدین تاثیر متفابل بر یکدیگر دارند، آموزش والدین می تواند نقش مهمی را در این زمینه ایفا کند.

نقش پرخاشگری، خودنظم جویی هیجانی، سوگیری توجه، بازداری و تجربه بر رفتارهای پرخطر ترافیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  سوسن رئوف حدادی ثانی   زهرا طبیبی

تخلفات رانندگی همواره یکی از علل بروز مشکلات، معضلات و حوادث ترافیکی در همه ی جوامع می باشد. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی رابطه ی بین پرخاشگری، خود نظم جویی هیجانی، سوگیری توجه نسبت به محرک های هیجان منفی مربوط به رانندگی و توانایی بازداری بر رفتارهای پرخطر رانندگی در مطالعه ی اول و مقایسه ی رفتارهای پرخطر رانندگی، خود نظم جویی هیجانی و سوگیری توجه نسبت به محرک های هیجان منفی مربوط به رانندگی در بین رانندگان مبتدی و باتجربه در مطالعه ی دوم بود. به طور کلی نتایج مطالعه ی حاضر بر اهمیت نقش ویژگی های شخصیتی از جمله پرخاشگری، توانایی خودنظم جویی هیجانی و همچنین تجربه بر بروز رفتارهای پرخطر رانندگی صحه می گذارد. اما همچنان نقش سوگیری توجه نسبت به هیجانات منفی مربوط به رانندگی نیازمند پژوهش های بیشتر است.

رفتارهای پرخطر رانندگی، درک خطر و نگرش در رانندگان مبتدی و باتجربه و بررسی اثربخشی آموزش بر درک خطر، نگرش و رفتارهای پرخطر مبتدیان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  سیده هدی هاشمی چهنویی   زهرا طبیبی

عوامل بروز تصادفات ترافیکی به سه دسته عوامل محیطی، عوامل فنی و عوامل انسانی تقسیم می شوند. پژوهش های روانشناسی عموماً بر عوامل انسانی به عنوان عامل اصلی در شکل گیری تصادفات رانندگی متمرکز می شوند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه رفتارهای پرخطر رانندگی، درک خطرات ترافیکی و نگرش نسبت به رعایت سرعت و سبقت مجاز بر اساس الگوی نظریه رفتار برنامه دار در رانندگان مبتدی و باتجربه و بررسی اثربخشی آموزش بر درک خطر، نگرش و رفتارهای پرخطر مبتدیان بود. مطالعه در هدف اول توصیفی از نوع علّی ـ مقایسه ای و در هدف دوم شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش حاضر 100 نفر از دانشجویان و کارمندان دانشگاه فردوسی برای مطالعه اول بودند. از میان راننده های مبتدی 20 نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل برای مطالعه دوم قرار داده شدند. رفتارهای پرخطر رانندگی با استفاده از پرسشنامه رفتار رانندگی منچستر و درک خطرات ترافیکی با استفاده از پرسشنامه درک خطرات ترافیکی راندوم مورد بررسی قرار گرفت. برای سنجش نگرش نسبت به رعایت سرعت و سبقت مجاز در رانندگی از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس الگوی نظریه رفتار برنامه دار که مولفه های نگرش، قصد، کنترل رفتاری ادراک شده، هنجارهای ذهنی، توصیفی و اخلاقی را مورد اندازه گیری قرار می داد، استفاده شد. همچنین یک برنامه آموزشی 5 جلسه ای به گروه آزمایش ارائه شد و رفتار پرخطر رانندگی، نگرش و درک خطرات ترافیکی دو گروه آزمایش و کنترل در دو مرحله پیش و پس آزمون سنجیده شد. نتایج مطالعه اول نشان داد که درک خطرات ترافیکی رانندگان مبتدی کمتر از باتجربه ها است. همچنین رانندگان باتجربه نگرش مثبت تری نسبت به رعایت سرعت و سبقت مجاز در رانندگی نسبت به مبتدیان داشتند. در رفتارهای پرخطر رانندگی بین مبتدیان و باتجربه ها تفاوتی دیده نشد. نتایج مطالعه دوم نشان داد که آموزش به رانندگان مبتدی نسبت به گروه کنترل منجر به افزایش درک خطر شد. همچنین، انگیزه، هنجارهای ذهنی و ادراک کنترل رفتاری آنها را نسبت به رعایت قوانین سرعت و سبقت بیشتر کرد. بعد از ارائه آموزش تفاوت دو گروه آزمایش و کنترل در رفتارهای پرخطر رانندگی معنادار بود. برای نتیجه گیری، رانندگان مبتدی نسبت به باتجربه ها از درک خطر پایین تر و نگرش منفی تر برخوردار بودند. از طریق آموزش می توان درک خطر رانندگان مبتدی را افزایش داد، انگیزه، هنجارهای ذهنی و ادراک کنترل رفتاری آنها را نسبت به رعایت قوانین سرعت و سبقت بیشتر کرد و میزان ارتکاب به رفتارهای پرخطر رانندگی را کاهش داد.

آموزش ذهن آگاهی و تأثیر آن بر روی نشخوار فکری، نظم جویی شناختی هیجانی ‏و شیوه حل مسئله در افراد افسرده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  فرید برمال   جواد صالحی فدردی

شیوع افسردگی در بین جوانان و دانشجویان وجود دارد که افسردگی مرتبط بر یکسری فرایندهای شناختی و هیجانی می باشد که سه مولفه اساسی آن یعنی نشخوار فکری، نظم جویی شناختی هیجانی و شیوه حل مسئله می باشد. و برای درمان رویکرد ذهن آگاهی متمرکز بر mbctرا بکار گرفیم .ذهن آگاهی اساسا متمرکز بر علوم شناختی برای استفاده از آن در درمان شناختی و رفتاری می باشد

رعایت قوانین ترافیک در کودکان دبستانی: نقش استدلال اخلاقی، درونی سازی قوانین، خودنظم جویی و درک خطرات ترافیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  ثریا سادات عنبری   زهرا طبیبی

در تمامی جوامع، کودکان از آسیب پذیرترین افراد در برابر حوادث هستند، ارتقاء سلامت کودکان از مهمترین شاخص های سطح سلامت یک جامعه بوده و پیشگیری از وقوع حادثه در کودکان، مستلزم رعایت نکات ایمنی است.کودکان قادر به درک خطرات پیرامون خود نبوده و در برابر بسیاری از خطرها، آسیب پذیری بیشتری دارند. در نتیجه حفظ سلامتی آنان وکم کردن ابتلا به بیماری و جلوگیری از مرگ و میر و معلولیت آنها از بالاترین مسئولیت های والدین و جامعه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تحول درک خطرات ترافیکی، استدلال اخلاقی، خودنظم جویی، درونی سازی قوانین و ارتباط آنها با رعایت از قوانین ترافیک در کودکان دبستانی شهر مشهد انجام یافت. بدین منظور 90 کودک دبستانی دختر در سه گروه سنی 8-7 سال و 10-9 سال و 12-11 سال در این مطالعه شرکت کردند. در پژوهش حاضر متغیرهای درک خطر، رعایت قوانین و درونی سازی قوانین بوسیله تکلیف تصاویر ترافیکی شامل10 تصویر از موقعیتهای مختلف ترافیکی سنجیده شدند. خودنظم جویی به وسیله پرسشنامه خودنظم جویی هیجان شناختی و استدلال اخلاقی به وسیله دو داستان دزدی و اطاعت پیاژه بررسی شدند. یافته ها نشان داد که بین گروه های سنی 7-8 سال و 11-12 سال تفاوت معناداری از نظر رعایت قوانین، شناسایی خطر و درونی سازی قوانین وجود دارد. همچنین نتایج بررسی ها نشان داد که رعایت قوانین با مولفه های درک از خطر، ارزیابی خطر و درونی سازی قوانین، شناسایی خطر با ارزیابی خطر، ارزیابی خطر با درونی سازی قوانین، تکلیف دزدی با تکلیف اطاعت و رشد اخلاقی و تکلیف اطاعت با رشد اخلاقی ارتباط معنادار آماری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نیز نشان دهنده تأثیر معنادار خرده مقیاس های ملامت خویش، درونی سازی قوانین و تکلیف دزدی بر رعایت از قوانین ترافیکی بودند نتایج پژوهش حاضر موید این است که پیشنهاد تدوین و ارائه برنامه های آموزشی مبتنی بر سطح تحول شناختی کودکان می تواند در کاهش بار آسیب های کودکان نقش مهمی داشته باشد و به ارتقای سطح سلامت آنها کمک کند. کلید واژه ها: درک خطرات ترافیکی، درونی سازی، استدلال اخلاقی، خودنظم جویی، رعایت از قوانین

مقایسه تئوری ذهن شناختی و عاطفی دانش آموزان دختر و پسر دارای نشانگان نارسایی توجه/ بیش فعالی (adhd) با کودکان عادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  نعیمه السادات حنیفی یزدی   سید امیر امین یزدی

هدف از انجام این پژوهش، مقایسه تئوری ذهن شناختی و عاطفی دانش آموزان دختر و پسر دارای نشانگان نارسایی توجه/ بیش فعالی (adhd) با کودکان عادی است. جامعه آماری در پژوهش حاضر، تمام مدارس دختر و پسر ناحیه 6 شهر مشهد می باشد و نمونه در نظر گرفته شده 379 کودک می باشد . برای تشخیص کودکان دارای نشانگان از پرسشنامه کانرز والدین و برای بررسی وضعیت تئوری ذهن آنها از تکالیف tom استفاده شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده می گردد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای می باشد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون tمستقل برای مقایسه بین گروه ها استفاده شد که در آن این فرضیه بررسی می شود که عملکرد کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی، نسبت به کودکان عادی، در زمینه رشد تئوری ذهن شناختی و عاطفی پایین تر است.

نقش کارکرد تحولی خانواده و سرشت در افسردگی کودکان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  مطهره رحیمی برجی   سید امیر امین یزدی

این پژوهش به منظور بررسی رابطه ی بین کارکرد تحولی خانواده و سرشت با افسردگی کودکان در دانش آموزان شهر مشهد انجام شده است. روش: در این پژوهش 380 نفر (190 دانش آموز دختر و 190 دانش آموز پسر)، در رده های سوم تا پنجم (9-12) ساله در سال تحصیلی 1393-1394 با بهره گیری از آزمونهای سنجش کارکرد تحولی خانواده، تشخیص نشانه های افسردگی ماریاکواس و تشخیص سرشت مالهوترا مورد ارزیابی قرار گرفتند که به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای مرحله ای که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به کمک آزمونهای پارامتریک به روش تحلیل رگرسیون چندگانه و همچنین ضرایب همبستگی پیرسون انجام شد.