نام پژوهشگر: لیلی عباسی

مقایسه باورهای فراشناختی، تجربیات آسیب زای کودکی و سبک های فرزند پروری ادارک شده در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و افراد بهنجار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  لیلی عباسی   سید ابولقاسم مهری نژاد

مقدمه: اختلال وسواسی- اجباری یکی از اختلالات شایع روانشناسی است، سبب شناسی این اختلال اهمیت زیادی دارد، به همین دلیل این پژوهش با هدف مقایسه باورهای فراشناختی، سبک های فرزند پروری ادراک شده و تجربیات آسیب زای کودکی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری و افراد عادی انجام شده است. روش: پژوهش از نوع علی- مقایسه ای می باشد و جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشگاه های تهران است، که از بین آن ها ، به صورت تصادفی 7 دانشگاه انتخاب و430 نفر پرسشنامه های وسواس فکری- عملی مادزلی و ییل براون را تکمیل کردند، از بین آن ها 70 نفر که دارای نمرات بالا در دو پرسشنامه بودند انتخاب شدند، و70 نفرگروه گواه با گروه وسواسی اجباری همتا شدند. هر دو گروه سبک های فرزندپروری ادراک شده، باورهای فراشناختی و تجربیات آسیب زای کودکی را تکمیل کردند. به علاوه برای اطمینان گروه وسواسی چک لیست نشانه های اختلال وسواس را نیز تکمیل کردند. در نهایت تجزیه و تحلیل آماری بر روی 140 نفر انجام شد. یافته ها: داده ها توسط نرم افزار spss تحلیل شد، یافته ها نشان داد، که بین گروه وسواسی اجباری و گروه بهنجار از لحاظ سبک های فرزند پروری ادرک شده، تجربیات آسیب زای کودکی و باورهای فراشناختی تفاوت معناداری به سمت گروه مبتلا به اختلال وسواسی اجباری وجود دارد (p<0, 05). به علاوه یافته های نشان داد، که ترتیب تولد در بین دختران و پسران مبتلا به وسواس متفاوت است. تجربیات آسیب زای کودکی در هر دو گروه وسواسی و گروه عادی بین دختران و پسران متفاوت و در دختران بیشتر از پسران است.نتیجه گیری: بر پایه یافته ها افراد گروه وسواسی دارای ادراک سبک فرزند پروری سخت گیر هستند، در حالی که افراد بهنجار بیشتر سبک قاطع را گزارش دادند، به علاوه تجربه آسیب زای جنسی، جسمی، عاطفی و کلی در افراد مبتلا به وسواس بیش از افراد بهنجار است، و در زمینه باورهای فراشناختی نیز گروه وسواسی باورهای فراشناختی ناکار آمد بیشتری نسبت به گروه بهنجار گزارش دادند. در زمینه جنسیت نیز در باورهای فراشناختی و سبک های فرزند پروری ادراک شده تفاوتی بین دختران و پسران دیده نشد، در حالی که در زمینه تجربیات آسیب زای کودکی تفاوت به نفع دختران وجود داشت. در نتیجه تجربیات آسیب زای کودکی، باورهای فراشناختی و سبک های فرزند پروری ادراک شده می توانند از عوامل اثر گذار در اختلال وسواس باشند.