نام پژوهشگر: محمد محمددینی

نسبت میان ولایت فقه و ولایت فقیه در اندیشه حضرت آیت الله جواد آملی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم سیاسی 1392
  محمد محمددینی   علی اکبر امینی

با براهین عقلی و نقلی مستدل شده است؛ آنچه در این نوشتار، مورد نظر نگارنده بوده است، اقامه براهین عقلی بر اثبات نظریه یاد شده است؛ پیش از این، بزرگانی همچون مرحوم صاحب جواهر، آیت الله خویی و آیت الله جوادی آملی و ... به اقامه برهان عقلی برای اندیشه ولایت فقیه برآمده اند؛ از جمله براهین عقلی برای اثبات نظریه یاد شده، برهانی است که براصل عقلائی لزوم رجوع به متخصّص استوار است. براساس این اصل، برای اداره یک جامعه باید به بهترین فرد، مراجعه کرد و بهترین فرد برای این منظور، همان ولی فقیه است؛ برهان دیگر بر لزوم حکومت در جامعه و نیز عدم اختصاص اجرای احکام اسلام به زمان پیامبر و جانشینان معصوم او، تکیّه دارد و بیان می دارد که عقل به هنگام فقدان معصوم بر اساس اصل نزول تدریجی، ما را به نزدیک ترین فرد به معصوم ارجاع می دهدکه همان، ولی فقیه است و در نهایت، برهان سوّم با توجّه به لزوم وجود ولی در عصر غیبت برای اجرام احکام، واگذاری این منصب به شخص اصلح یعنی ولی فقیه را مطابق با حکمت خداوند می داند.آنچه در این نوشتار از نظر خوانندگان گرامی می‏گذرد، بحث درباره این مطلب است کهآیا ولایت با «فقه» است یا با «فقیه»؟ یعنی در سرپرستی و ولایت جامعه، کسی که ولایتمی‏کند، فقیه است یا فقه و نسبت آن ها چگونه است؟ که ما در این راستا از اندیشه ی صاحب نظران مختلف علی الخصوص از دیدگاه های آیت الله جواد آملی به عنوان یک مرجع صاحب نظر به صورت مفصل بهره خواهیم جست.