نام پژوهشگر: ایمان زکریایی

بازنمایی شرایط فرهنگی دوران صفویه بر هنر کتیبه نویسی در مسجد جامع اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1391
  زهرا السادات مقدس   مجتبی عطارزاده

مسجد جامع اصفهان به عنوان شاهکاری بی نظیر از معماری اسلامی، تمامی سبک های معماری را از قرون مختلف در خود زنده نگه داشته به طوریکه با وجود تفاوت این سبک ها، مجموعه ای پیوسته را تشکیل داده اند. شاهان صفوی از شاه اسماعیل اول تا شاه سلطان حسین صفوی، سعی در تعمیر، تزئین و تکمیل این مسجد به خصوص چهار ایوان آن داشته اند. آنها کتیبه هایی با مضامین متنوع از کتیبه هایی با موضوعات مذهبی از جمله آیات قرآن، حدیث، اسماء الله، دعا و حتی شعر تا فرمان بخشش مالیات نیز بر ایوان های این مسجد نگاشته اند. از آنجا که کتیبه نویسی به عنوان هنری که می تواند در شناخت و تحلیل اوضاع فرهنگی دوره های مختلف تاریخی یاری رسان باشد، در این رساله سعی شده تا با طبقه بندی کتیبه ها هم بر اساس موقعیت مکانی و هم بر اساس محتوای آنها، به تطبیق اوضاع فرهنگی دوران صفویه با کتیبه های چهار ایوان مسجد جامع اصفهان پرداخته شود. سوالاتی که در اینجا مطرح می شود اینست که شرایط فرهنگی عصر صفوی چه تاثیری بر هنر کتیبه نویسی ایران گذارده است؟ و نقش مذهب تا چه اندازه بر شکل گیری آثار هنری کتیبه نویسی در مسجد جامع اصفهان تأثیر داشته است؟ بر اساس یافته های این پژوهش، نقش مذهب و نفوذ روحانیون در دوران صفوی تأثیر زیادی بر محتوای کتیبه های این مسجد داشته است.

تحلیل جامعه شناختی ذائقه تولیدکننده و مصرف کننده فرش (مطالعه موردی استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1392
  احسان عباسی سورشجانی   علیرضا خدامی

تبدیل جهان به دو بلوک تولید و مصرف، دنیا را به دو قطب تولیدکننده و مصرف کننده تبدیل کرده است، به گونه ای که تولید و مصرف همواره مورد توجه پژوهشگران بویژه جامعه شناسان بوده است و بررسی این دو موضوع به عنوان یک مسئله علمی و در حال گسترش در ایران حائز اهمیت است. بر این اساس این مطالعه با استفاده از نظریات جامعه شناسی به بررسی برخی از مهمترین عوامل جامعه شناختی تأثیرگذار بر ذائقه ی تولیدکننده و مصرف کننده فرش پرداخته است. روش استفاده شده به صورت پیمایشی و جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه بوده که به این منظور یک پرسشنامه برای تولیدکننده ی فرش و یک پرسشنامه برای مصرف کننده ی فرش تنظیم شد. جامعه ی آماری تولیدکننده شامل30 نفر تولید کننده ی فرش دستبافت و ماشینی در شهرهای اصفهان و شهرکرد؛ و جامعه آماری مصرف کننده شامل400 نفر سرپرست خانوار(زن و مرد) شهرهای اصفهان و شهرکرد و همچنین شهرهای حومه ی این دو مرکز استان بوده است. نوع نمونه گیری در این تحقیق، خوشه ای چند مرحله ای است. پس از توزیع پرسشنامه ها و جمع آوری آنها، داده های حاصل با استفاده از بسته نرم افزاری spssدر دو سطح توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های آماری حاکی از تأیید نه فرضیه و عدم تأیید یک فرضیه تحقیق بوده است. بدین صورت که از میان سه فرضیه مربوط به تولیدکننده فرش، رابطه بین کثرت کنشگران عرصه بازار و پایگاه اقتصادی با ذائقه تولیدکننده فرش تأیید شد، اما رابطه بین پایبندی به سنت های بومی با ذائقه تولیدکننده فرش مورد تأیید قرار نگرفت. همچنین از شش فرضیه مربوط به مصرف کننده فرش، همگی آنها مورد تأیید قرار گرفتند. بدین صورت که رابطه بین پایبندی به هویت ملی، سطح تحصیلات، طبقه اجتماعی، فرهنگ شهری، نوع ارتباطات اجتماعی و میزان و نوع رسانه های جمعی مورد استفاده با ذائقه مصرف کننده فرش تأیید شد. همچنین رابطه بین ذائقه تولیدکننده و ذائقه مصرف کننده فرش به عنوان فرضیه مشترک بین تولیدکننده و مصرف کننده مورد تأیید قرار گرفت.