نام پژوهشگر: طاهر رضازاده

طراحی و ساخت نشان روز جهانی صنایع دستی با الهام از نقوش آثار فلزی مازندران و گلستان در دوران سلجوقی، صفوی و قاجار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اسلامی تبریز - دانشکده هنر 1392
  منیرالسادات حسینی   وحید عسگرپور

منطقه شمالی ایران به ویژه مازندران و گلستان، سرشار از هنرهاست؛ در میان هنرهای گوناگون، هنر فلزکاری این خطه، خصوصا در دوره اسلامی، بنا به دلایل مختفی مانند کمبود موزه های استانی، نگهداری اشیاء در گنجینه ها، کمتر مورد توجه و پژوهش قرار گرفته است و هنوز منبع مکتوب مستقلی درباره این آثار هنری به دست نیامده است؛ بیشترین آثار بر جای مانده، متعلق به دوران سلجوقی، صفوی و قاجاری است و از دیگر دوره های اسلامی، اثر قابل ملاحظه ای یافت نشده است. بررسی های اولیه نشان می دهد، همانندی بسیار نزدیکی میان نقشمایه های آثار فلزی به دست آمده در مازندران و گلستان با نقشمایه های آثار فلزی خراسان خصوصا در دوره سلجوقی وجود دارد. دسته ای دیگر از نقشمایه ها نیز با نقوش دوره ساسانی و نقشمایه های هندسی سفالینه های پیشا تاریخی مطابقت دارند. با توجه به اثر محور بودن پژوهش حاضر، هدف اصلی این پژوهش را شناسایی و معرفی این نقشمایه ها و بهره گیری از آنها در طراحی نشان روز جهانی صنایع دستی در بر می گیرد تا به موجب آن، بازتابی از اصل و هویت ایرانی- اسلامی نمایان شود. در ساخت نشان نیز از تکنیک جواهر سازی سنتی و در مواردی جزیی از قلمزنی استفاده شده است. اطلاعات اولیه این پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی است و در تدوین آن از شیوه توصیفی- تحلیلی استفاده شده و با مطالعه تطبیقی، بررسی شده است.

شناسایی ویژگیهای فلزکاری غرب ایران در سده های 6 و 7 هجری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1393
  طاهر رضازاده   محسن مراثی

سده های ششم و هفتم هجری، یکی از درخشانترین دورههای تاریخ فلزکاری ایرانی است. در این دوره تغییراتی اساسی، در فن ساخت و تزیین آثار فلزی روی داده است که استفاده گسترده از شیوه ورقکاری در کنار روش ریختهگری برای تولید آثار، و کاربرد فن ترصیع برای تزیین آنها از جمله این تحولات بهشمار میرود. با آنکه مدارک موجود و تحقیقات صورتگرفته تأثیر فلزکاری خراسان بزرگ در قرن ششم و جزیره در قرن هفتم هجری را در بروز این تحولات روشن کرده، نقش فلزکاری دیگر نواحی ایران بزرگ، از جمله ولایات غربی آن، هنوز بهدرستی تبیین نشده است. از این رو هدف از انجام رساله کنونی دستیابی به دانش تاریخهنری قابل اتکایی است که بتواند وضع مبهم فلزکاری غرب ایران در سدههای شش و هفت هجری را اندکی روشنتر نماید و آثار و تولیدات کارگاههای آن را شناسایی کند. بدین منظور و برای رسیدن به نتایج دقیقتر، یافتههای این رساله به دو بخش پیش و پس از هجوم مغول تقسیم شده است؛ در هرکدام از این دو بخش برای انتساب اشیا و نمونههای جمعآوری شده به غرب ایران، بیشتر از روش سبکشناسی و تحلیل ویژگیهای تزیینی آثار بهره گرفته شده است. نتایج بهدست آمده از تحلیل مدارک و شواهد بخش اول نشان میدهد که تولیدات فلزکاری غرب ایران از ابتدای قرن ششم هجری تا هجوم مغول، اگرچه در آغاز زیر نفوذ زیباییشناسی مکتب خراساناند، در دهههای نخستین قرن هفتم هجری سبک متمایزی را بروز میدهند که از مهمترین ویژگیهای آن، میتوان به نزدیکی شیوه تزیین آثار فلزی به شیوه نقاشی سفالینهها در این تزیینات اشاره کرد. تحلیل سبکشناختی مدارک مادی ارائهشده در بخش دوم نیز، حاکی از بروز سبک کاملاً جدیدی در فلزکاری غرب ایران پس از هجوم مغول است که کاربرد نقوش هندسی بهویژه نقوش گرهچینی برگرفته از تزیینات معماری، استفاده از اسلیمیهای قاعدهمند و پیچکهای ماشینی بیروح در متن تزیینات و در آخر ابداع و بهکارگیری شیوه جدیدی در ترسیم پیکرهها و بهویژه پیکره شادنوشان و رامشگران، از جمله مهمترین ویژگیهای این مکتب جدید به شمار میرود.