مطالعات نظری و بررسی تطبیقی فرایند برنامه ریزی ملی کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، مبین بهره مندی از یک طرح جامع(master plan) برای طراحی، استقرار و توسعه تجارت الکترونیکی در گستره ملی است و از همین روی، پژوهش حاضر، علاوه بر مفروض نمودن فقدان طرح جامع توسعه تجارت الکترونیکی در کشور، با بهره مندی از مبانی نظری تحقیق و مطالعات تطبیقی حاصل از تجربیات کشورهای مورد بررسی، یک مدل فرضی ارائه کرده و سپس تلاش نموده با استفاده از آزمون های آماری، مدل فرضی را مورد آزمون قرار داده و به عنوان مدل نهایی تحقیق معرفی نماید. در همین راستا، پرسشنامه پژوهش را به دو بخش تفکیک نموده که بخش یکم آن با هدف "ارزیابی فرایند جاری توسعه تجارت الکترونیکی ملی" تنظیم شده و بخش دوم نیز به منظور "ارزیابی مدل فرضی پژوهش" تدوین گردیده است و در ادامه نیز به منظور آزمون فرضیات و تحلیل داده های مرتبط با دو بخش بالا، در ابتدا روایی و پایایی پرسشنامه پژوهش را مورد سنجش قرار داده و سپس در سطح استنباطی نیز متناسب با سطح سنجش داده ها و مفروضات اساسی مطرح شده در آزمون ها، از آزمون های غیرپارامتریک دوجمله ای و علامت، بهره مند گردیده است ، که در نتیجه؛ فرضیات یکم و دوم پژوهش براساس نتایج تحلیل آماری مبتنی بر آزمون باینومیال و علامت مورد تایید واقع شد و مدل فرضی و تمامی اجزا و عناصر آن نیز مورد پذیرش واقع شدند و در پایان، فرضیه دوم پژوهش به عنوان «مدل نهایی تحقیق»، تایید و معرفی می گردد.

امروزه شرکت ها بیش از هر زمان دیگری، در محیطی رقابتی فعالیت می نمایند و جهت ایفای نقش در بازارهای کلیدی جهانی، اعمال تأکید و توجه بر رضایت مشتریان، بهره وری و رقابت پذیری بیش از پیش ضرورت دارد. مدیریت دانش، به منظور نوآوری در زمینه محصولات، فرآیندها، خدمات و در مجموع سازمان برای شرکت ها امری ضروری محسوب می گردد. این امر در عین حال امکان کاهش هزینه های طراحی، تولید و توزیع و ... را فراهم می آورد. مدیریت دانش چالشی جدید نیست. بلکه تفاوت آن با گذشته در آنست که امروزه شرکت ها به طریقی هوشمندانه و کنترل شده با این چالش برخورد می نمایند. امری که در گذشته بدون در نظر داشتن چنین مفاهیمی صورت می پذیرفت. مدیریت دانش به عنوان یکی از منابع حیاتی در راستای کسب مزیت رقابتی محسوب می گردد. یکی از اساسی ترین مباحث در حوزه مدیریت دانش، چگونگی پذیرش این رویکرد می باشد. در این تحقیق به منظور شناسایی و اولویت گذاری عوامل موثر بر آمادگی سازمان ها جهت پذیرش مدیریت دانش، نخست با مطالعه ادبیات نظری موضوع مجموعه عوامل کلیدی و تاثیرگذار بر پذیرش مدیریت دانش از نقطه نظر اندیشمندان و صاحب نظران مختلف جهانی شناسایی گردید. سپس به منظور کاربردی نمودن تحقیق، مدل های ارائه شده توسط خبرگان امر مدیریت دانش بررسی و درنهایت مدل مفهومی تحقیق تبیین گردید. در این مدل، پنج عامل کلیدی به عنوان عوامل موثر بر آمادگی جهت پذیرش مدیریت دانش شناسایی شد. در ادامه برای هر یک از پنج عامل مزبور، شاخص های سنجش استخراج و تبیین گردید. بدین منظور پرسشنامه ای طراحی شد که به ارزیابی نظرات خبرگان مدیریت دانش در خصوص شاخص های انتخابی پرداخته و از این رو بواسطه جمع بندی نتایج این پرسشنامه از صحت و اعتبار شاخص ها اطمینان حاصل گردید. گام دوم طراحی پرسشنامه به منظور ارزیابی وضعیت شرکت های نمونه آماری در خصوص هر یک از عوامل موثر بر پذیرش مدیریت دانش می باشد. بدین منظور برای هر یک از شاخص های مرتبط با هر یک از عوامل سوالاتی تدوین و در قالب پرسشنامه در اختیار خبرگان سازمانی قرار داده شد. نتایج حاصل از پرسشنامه نمایانگر وضعیت و جایگاه شرکت های نمونه آماری از منظر هر یک از عوامل موثر بر پذیرش مدیریت دانش می باشد. با توجه به رویکرد بکار گرفته شده جهت انجام تحقیق، از منظر اهداف، تحقیق مزبور یک تحقیق کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد.

باتوجه به گستردگی فوق العاده حجم اطلاعات، تخصصی شدن فعالیتهای سازمانها و نیز در اثر تغییر هرم سنی سازمانها، ترک شغل و بازنشستگی، حجم زیادی از دانش سازمان، از بین می رود. لذا برای حفظ مزیت رقابتی سازمانها لزوم مدیریت موثر دانش در سازمان بیش از پیش احساس می شود. مهمترین مولفه مدیریت دانش، تبادل و تسهیم دانش است. در این پایان نامه به بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با تسهیم دانش با استفاده از ضریب اسپیرمن پرداخته شده است. اداره کل راه وترابری استان تهران برای مطالعه موردی در نظر گرفته شده است. نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی است. برای بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی از مدل دنیسون بهره گرفته شده و برای بررسی تسهیم دانش پس از جمع بندی نظرات دانشمندان مختلف ، مدل جدیدی ابداع شده است. پرسشنامه تهیه شده از این دو مدل پس از تایید روایی و پایایی، بین کارکنان توزیع و پس از تجزیه و تحلیل آماری با نرم افزار spss 20 ، نتایج آن با چند تن از نخبگان به بحث گذاشته شد. حاصل این پژوهش، اثبات کننده رابطه مثبت و معنی دار همه ابعاد فرهنگ سازمانی (شامل درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و ماموریت) با دو بعد تسهیم دانش(شامل تسهیم دانش سازمانی و سازو کارهای تسهیم دانش) است. همچنین بین هیچ کدام از ابعاد فرهنگ سازمانی با بعد فردی تسهیم دانش رابطه معنی داری مشاهده نشد. بیشترین رتبه در بین همه شاخص ها به تمایل و نیاز کارکنان به تسهیم دانش تعلق گرفته و کمترین رتبه به شاخص های تشویق و ترغیب کارکنان به تسهیم دانش و یادگیری سازمانی تعلق گرفته است.

این تحقیق رابطه بین توانمندسازهای مدیریت دانش و ذخیره دانش سازمانی را بررسی می کند. مدل لی و چوی برای بررسی تواناسازها در دو نگرش فنی و اجتماعی استفاده شده است. در نگرش اجتماعی، تواناسازهای مدیریت دانش شامل فرهنگ سازمانی (همکاری، اعتماد، یادگیری ) وساختار سازمانی ( تمرکز و رسمیت) و مهارتهایt شکل افراد می باشند و در نگرش فنی، فناوری اطلاعات به عنوان تواناساز مدیریت دانش می باشد. تحقیق حاضر 124 نفر از کارکنان و مدیران ستاد مبارزه با مواد مخدر را که به صورت تصادفی انتخاب شده اند در بر می گیرد. ابزارهای تحقیق حاضر پرشسنامه تواناسازهای مدیریت دانش لی و چوی (2003) با آلفای کرونباخ 0.85 وپرسشنامه ذخیره دانش سازمانی می باشد. این تحقیق شامل یک فرضیه اصلی و 10 فرضیه فرعی می باشد. فرضیه های تحقیق بررسی شد. نتایج یک رابطه مناسب بین نگرش ها،ابعاد ومولفه های تواناسازهای مدیریت دانش با ذخیره دانش سازمانی را نشان داد. سهم هر کدام از تواناسازهای مدیریت دانش مشخص گردید. یادگیری سازمانی بیشترین تاثیر را در ذخیره دانش سازمانی دارد. مدل لیزرل برای تعیین سهم هر کدام از نگرشهای اجتماعی و فنی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که تواناسازهای اجتماعی مدیریت دانش نقش اصلی را در ذخیره دانش سازمانی بازی می کنند.

چکیده در سالهای اخیر با پیشرفت علم وتکنولوژی، سازمان ها دستخوش تغییرات گسترده ای شده اند. سرعت در تغییر علوم وفنون شرکت ها را بر آن داشته که برای عقب نماندن از رقیبان، خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و در این راستا توجه خاصی بر عملکرد بر اساس دانش روز شده است.مدیریت دانش یکی از مفاهیم اساسی است که در سالهای اخیر رواج فراوانی یافته و در حقیقت یکی از راه های تحقق بخشیدن به این هدف است این امری ضروری است که سازمان ها بدانند چه دانشی را نیاز دارند و منابع آن را به سرعت بیابند و آن را در بین کارکنان رواج دهند و هم چنین این نکته اساسی است که بتوانند دانش افراد را که به صورت تجربی و به مرور زمان بدست آمده، پس از خروج آنها از سیستم به هر دلیل، برای استفاده دیگران ذخیره نمایند.. نیاز به دسترسی سریع به علوم و فنون روز، سازمان ها را متوجه مفهوم دیگری به نام یادگیری الکترونیکی کرده است . سیستم یادگیری الکترونیکی می تواند با ارائه مدل های جدید،سازمان ها را در یک محیط رقابتی پایدار پشتیبانی کند. گرچه این سیستم جانشینی کامل برای دیگر مدلها نیست، اما می تواند به عنوان عاملی مکمل به بهبود کیفیت آن ها کمک های قابل توجهی بنماید. مطالعات نشان داده مفاهیم یادگیری الکترونیکی شباهت هایی با مفاهیم مدیریت دانش دارد و اگر سیستم یادگیری الکترونیکی بطور صحیح پیاده شود، می تواند به عنوان یک ابزار ? کمک موثری در جهت تحقق اهداف مدیریت دانش نماید. در این پزوهش سعی در آن شده که قابلیت تطبیق زنجیره ارزش یادگیری الکترونیکی با زنجیره ارزش مدیریت دانش بررسی شود و به وسیله آن روشی برای پیاده سازی یادگیری الکترونیکی ارائه شود که بتواند به صورت ابزاری برای مدیریت دانش عمل کند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که علی رغم رد شدن بعضی از فرضیه های فرعی، رابطه معنی داری بین سیستم یادگیری الکترونیکی و مدیریت دانش وجود دارد.

افزایش چالش های محیطی به صورت اجتناب ناپذیری روش های انجام کار ما را تغییر داده، چالش هایی نظیر تغییر سریع ، ظهور اینترنت، تنوع نیروی کار، جهانی شدن، تکامل یافتن و متحول شدن نقش های کاری و خانوادگی و ظهور بخش خدمات تنها بر ساختار سازمانی اثر نداشته است بلکه ماهیت و نقش عاملیت کسب و کار را نیز تغییر داده است. در پاسخ به این چالش های محیطی، سازمانها به منظور افزایش کارایی ، اثربخشی و نهایتاً بهره وری خود به سمت "مدیریت منابع انسانی" تغییر جهت داده اند.در همین راستا صاحبنظران به منظور بهبود رفتار سازمانی، به بررسی نگرشهای کارکنان پرداختند.در میان نگرشهای مختلف افراد توجه به تعهد سازمانی از اهمیت خاصی برخوردار شد، بدلیل اینکه با عملکرد شغلی کارکنان سازمان رابطه معناداری داشت.محققان به این نتیجه رسیدند که یکی از فنون ارزشمند در افزایش تعهد سازمانی، ارتقاء کیفیت زندگی کاری در سازمانهاست. در این مطالعه هدف بررسی رابطه این دو تسهیل گر و به عبارت بهتر، رابطه بین کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی است. این پژوهش از نوع توصیفی-کاربردی است . جامعه آماری این تحقیق کلیه کارمندان بخش خبر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. برای جمع آوری داده های مربوط به مبانی نظری و استخراج عوامل و شاخص های اولیه از منابع کتابخانه ای و اینترنتی شامل کتب، مقالات و مطالعات موردی استفاده اشده است. جهت گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز به منظور بررسی فرضیات تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. به منظور تایید روایی، از نظر خبرگان در این زمینه بهره گرفته شده و به منظور تایید پایایی پرسشنامه از آزمون الفای کرونباخ استفاده شده که برای بررسی اعتبار و پایایی پرسشنامه 24 سوالی تعهد سازمانی، میزان آلفای به دست آمده 817/0 می باشد که نشان دهنده آن است که پرسشنامه از اعتبار کافی برخوردار است و برای بررسی اعتبار و پایایی پرسشنامه 16 سوالی کیفیت زندگی کاری نیز میزان آلفای به دست آمده 891/0 می باشد که نشان دهنده آن است که پرسشنامه از اعتبار خوبی برخوردار است. . به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون مربع کای ، آزمون آزمون آنالیز واریانس یک طرفه ، همبستگی پیرسون «برای متغیرهای پیوسته یا پارامتریک»، همبستگی اسپیرمن «برای متغیرهای گسسته یا ناپارامتریک» و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافته های پژوهش بر وجود رابطه بین کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی صحه می گذارد اما با این حال نتایج نشان می دهد که با وجود این رابطه، اما در عین حال، عدم همترازی در میان کیفیت زندگی کاری کارکنان در سازمان مورد بررسی وجود دارد. واژگان کلیدی: کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی، سازمان صدا و سیما

در این تحقیق به بررسی میزان آمادگی و پذیرش مدیریت دانش در شرکت خدمات دریایی تایدواتر خاورمیانه پرداخته شده است. هدف اصلی این تحقیق عبارت است از: بررسی میزان آمادگی شرکت تایدواتر برای پیاده سازی مدیریت دانش. در این تحقیق ما به سنجش میزان آمادگی شرکت تاید واتر در رابطه با 5 شاخص مهم در پیاده سازی مدیریت دانش پرداخته ایم که این عوامل عبارتند از: تکنولوژی، حمایت مدیران ارشد، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و منابع انسانی. روش گردآوری اطلاعات این تحقیق کتابخانه ای، پرسشنامه و مصاحبه می باشد و از آزمون دوجمله ای و t تست تک نمونه ای برای بررسی فرضیات تحقیق و برای الویت بندی عوامل موثر بر پنج متغیر ذکر شده از تست فریدمن استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده شرکت تایدواتر خاورمیانه، در زمینه تکنولوژی، حمایت مدیران ارشد و ساختار سازمانی از آمادگی خوبی برخوردار می باشد و از لحاظ فرهنگ سازمانی و منابع انسانی آمادگی در سطح پایینی قرار دارد، بعبارت دیگر در زمینه این متغیرها آمادگی لازم وجود ندارد.

امروزه مدیریت دانش به عنوان یک مزیت رقابتی مطرح شده است و بسیاری از مدیران این مزیت را درک نموده اند. علاوه بر سازمان های مختلف که به مدیریت دانش روی آورده و آن را برای سازمان امری مهم می دانند کتابخانه ها نیز مدیریت دانش را برای هدف خود که همان اطلاع رسانی است ضروری می دانند. مدیریت دانش فرصتی را برای کتابخانه های دانشگاهی جهت بهبود اثربخشی خود و سازمان مادرشان بوجود آورده است. کتابخانه های دانشگاهی به میزان روزافزونی اطلاعات تولید کرده اند ولی با این وجود، کتابخانه ها همانند آموزش عالی و صنعت، از این اطلاعات عملکردی به ندرت برای خلق و به کارگیری دانش سازمانی بهره گرفته اند. ضروری است سازمان ها از جمله کتابخانه های دانشگاهی قبل از هر چیز میزان آمادگی خود را جهت پذیرش مدیریت دانش بسنجند. تحقیق شامل 5 فصل می باشد که فصل اول کلیات تحقیق بیان شده که شامل سابقه، ضرورت، اهداف، فرضیات، قلمرو تحقیق و غیره می باشد. فصل دوم مبانی نظری تحقیق بیان شد، و با تعاریفی از دانش و عناصر مرتبط با مدیریت دانش و سیر تکاملی شروع و در ادامه به معرفی مدل های آمادگی برای پذیرش مدیریت دانش، ارتباط مدیریت دانش با کتابخانه ها و علوم کتابداری و ضرورت آن پرداختیم و در آخر پس از مطالعات پیشینه به جمع بندی و معرفی شاخص های احتمالی با توجه به ادبیات موضوع پرداخته شد. در فصل سوم روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش بیان شد. در فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته شد. و در نهایت این فصل یعنی فصل پنجم تحقیق به نتایج و یافته های پژوهش اختصاص یافته است. از آنجا که هدف اصلی تحقیق تعیین شاخص های ارزیابی آمادگی برای پذیرش مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی و ارزیابی میزان آمادگی برای پذیرش مدیریت دانش در کتابخانه های پردیس علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه تهران بر اساس شاخص های بدست آمده می باشد، در ابتدا شاخص های شناسایی شده معرفی می گردد و نتایج حاصل از آزمون فرضیات مورد بررسی قرار می گیرد، نتایج آزمون فرضیات شامل شاخص های ارزیابی آمادگی کتابخانه های دانشگاهی برای پذیرش مدیریت دانش و وزن دهی آنها از منظر میزان اهمیت می باشد. در ادامه نیز به ارزیابی میزان آمادگی مجموعه کتابخانه های پردیس علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه تهران بر اساس شاخص های به دست آمده پرداخته می شود.

این پژوهش با هدف «شناسایی و اولویت‎بندی عوامل بحرانی تجارت سیار» در بانک سامان صورت پذیرفت بنابراین در ابتدا به بررسی ژرف ادبیات موضوع و پژوهش های انجام شده داخلی و خارجی پرداخته شد تا مبانی اولیه و مطالعات گذشته در خصوص استخراج عوامل کلیدی طی مطالعات کتابخانه‎ای استخراج گردید. پس از استخراج عوامل و شاخص ها پرسشنامه ای تهیه گردید و بین خبرگان توزیع شد که نمونه‏ای از آن در ضمیمه ی پایان نامه قرار دارد. در این پرسشنامه از خبرگان موضوع تجارت سیار درخواست شد تا در خصوص عوامل و شاخص های شناسایی شده ، میزان اهمیت هر یک را مشخص نمایند و اگر مورد خاصی مدنظر آن ها است که در این تحقیق به آن ها اشاره نشده آن را اضافه نمایند.از آنجا که روش دلفی به عنوان روش تحقیق در نظر گرفته شده است ، بعد از جمع آوری پاسخ خبرگان و بررسی اولیه ی پاسخ آنان ، پرسشنامه اصلاح شده و مجدداً به خبرگان ارائه شد. این کار سه بار انجام شد تا نظر خبرگان تا میزان قابل توجهی به یکدیگر نزدیک شود. با محاسبه ی ضری توافقی کندال ، میزان نزدیکی نظر پرسش شوندگان سنجیده شده و بعد از سه مرحله ، هشت عامل به عنوان عوامل حیاتی موفقیت تجارت سیار در بانک سامان شناسایی شدند. پس از آن به کمک آزمون فریدمن ، این عوامل اولویت بندی شد و به این ترتیب ، اولویت عوامل شناسایی شد. در فصل پایانی پایان نامه ، پس از نتیجه گیری از پژوهش صورت گرفته، این هشت عامل به طور اجمالی معرفی شده و پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت فعلی تجارت سیار در بانک سامان ارائه شد.

در این تحقیق پس از آشنایی با مفهوم مدیریت دانش مشتری و خلق ارزش به بررسی ساز و کارهای انواع دانش مشتری که بر خلق ارزش موثر می باشند می پردازیم. داده های این تحقیق توسط پرسشنامه از شرکت رنوپارس جمع آوری شده است.

این تحقیق به بررسی پیش نیازهای پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی در زمینه تجارت الکترونیکی می پردازد . درخواست پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی 27 بار رد و در نهایت در پنجم خرداد 84 به عنوان عضو ناظر پذیرفته شد. طی 10-5 سالی که برای تبدیل شدن از عضو ناظر به عضو دائم زمان داریم مسئولان باید بسترهای مورد نیاز را فراهم نمایند تا کشور بتواند در کنار بهره برداری از فرصتها ، با تهدیداتی که در اثر پیوستن به این سازمان فراهم می شود نیز مقابله نماید. رشد سریع و روز افزون تجارت الکترونیکی در کشورهای پیشرفته و مزیتهای رقابتی حاصل از آن به مفهوم آن است که کشورهای در حال توسعه ، از جمله کشور ما باید به سرعت در استراتژیها و سیاستهای تجاری و بازرگانی خود تجدید نظر اساسی به عمل آورند. درفصل اول پایان نامه، کلیات مربوط به موضوع پژوهش از قبیل اهداف ،ضرورت ،قلمرو،قرضیات ومحدودیت های پژوهش بیان شده وواژه های تخصصی پژوهش تعریف گردیده است. در فصل دوم با بررسی اصول و اهداف سازمان تجارت جهانی و مراحل و شرایط پیوستن کشورها به این سازمان ،اصلاحاتی که کشور ایران از دیدگاه کلان برای پیوستن به سازمان مذکور باید انجام دهد مورد توجه قرارگرفته و سپس ضرورت استفاده از تجارت الکترونیکی برای بهره برداری بهینه از فرصتهای پیوستن به سازمان تجارت جهانی تبین و با بررسی وضعیت تجارت الکترونیکی در ایران ومقایسه با برخی کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی ،پیش نیازهای پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی در زمینه تجارت الکترونیکی استخراج گردیده است. در فصل سوم، که به طرح پژوهش اختصاص یافته ، کاربردی بودن نوع پژوهش ، روش توصیفی پیمایشی(از نوع دلفی) مورد استفاده در آن وجامعه آماری که شامل صاحبنظران در زمینه تجارت الکترونیکی و آشنا با شرایط پیوستن کشورها به سازمان تجارت جهانی است بیان شده است. همچنین به توضیح ابزار گردآوری داده ها(پرسشنامه)و نحوه وابزار تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است.بعد از تشکیل پانل دلفی و تدوین و ارسال پرسشنامه ،دیدگاه صاحب نظران درخصوص پیش نیازهای مذکور و نیز اولویت بندی آنها جمع آوری گردید. سپس با استفاده از روشهای آماری (تست فریدمن ، ضریب هماهنگی کندال و... ) نتایج حاصله تجزیه و تحلیل و معتبر بودن آنها آزمون شد که در فصل چهارم آورده شده است.در فصل پنجم نتایج تحقیق آورده شده است که نشان می دهد که پیش نیازهای پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی در زمینه تجارت الکترونیکی را می توان به 7 دسته کلی تقسیم بندی کرد که به ترتیب اولویت عبارتند از : 1-پیش نیازهای ساختاری 2-پیش نیازهای فنی و تکنولوژیکی 3- پیش نیازهای اقتصادی 4- پیش نیازهای حقوقی و قانونی 5-پیش نیازهای راهبردی 6- پیش نیازهای فرهنگی و اجتماعی 7-پیش نیازهای آموزشی ؛ می باشند. همچنین مولفه های هر کدام از پیش نیازهای عنوان شده نیز تعیین و اولویت بندی شدند.