نام پژوهشگر: سید هاشم آقاجری

بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی یهودیان ایران در دوره ی صفویه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  مجید بابایی   سید هاشم آقاجری

یکی از اقلیت های دینی ساکن ایران در دوره ی حکومت صفویه، یهودیان ایران بودند. در دوره ی حکومت صفویان، قدرت سیاسی و نفوذ اجتماعی علما و روحانیون که غیر مسلمانان را کافر می-دانستند از جمله عواملی بود که وضع زندگی یهودیان ایران را در این دوره به صورت نا مطلوبی رقم زده بود. یهودیان که حضور دیرینه ای در تاریخ ایران داشته اند فراز نشیب ها و پیچید گی های بسیاری را به خود دیده اند. درگذر جوامع اسلامی اقلیت های دینی مختلف مانند مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان و سایر اقلیت ها همگی به عنوان «اهل ذمّه» شناخته می شدند. حقوق و آزادی های اجتماعی این اقلیت ها با مسلمانان یکسان نبود اما آنان دارای حق مالکیت، حق حیات و حق شکایت و دادرسی به حاکمان را داشته اند و از سوی دیگر آنان باید به دولت جزیه هم پرداخت می-کردند. در این میان وضعیت یهودیان ایران در دوره صفوی، وضعیت یکسانی نداشته است و سیاست هریک از شاهان صفوی با دیگری کاملا متفاوت بود و در یک دوره یهودیان ایران دچار فشار و سخت گیری های بسیار زیادی از جانب حکومت بوده اند و در دوره ای از آزادی های نسبی برخوردار بوده اند. این نوشتار بر آن است تا به بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی یهودیان ایران در دوره ی حکومت صفویه و نحوه ی تعامل شاهان صفوی با این اقلیت دینی در این محدوده ی زمانی بپردازد.

زندگی سیاسی- اجتماعی علیقلی خان بختیاری (سردار اسعد دوم)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  ابوالحسن مرادی   حسین آبادیان

ایل بختیاری از ایلات مهم کشور ما در طی پانصد سال اخیر بوده است. از سقوط اصفهان به دست افاغنه تا فتح تهران به دست مجاهدان و بختیاریها یک دوره ی تقریباً سیصد ساله ای را در تاریخ پر فراز و نشیب ایران شاهد بودیم که ایلات و عشایر و سران آنها، نقش تعیین کننده ای را ایفا کردند. ایل بختیاری در این برهه ی حساس نقش مهمی را بازی کرد که در طول تاریخ گذشته ی خود کمتر نظیر داشت. در حقیقت ورود عنصر بختیاری به تحولات سیاسی از زمان صفویه شروع شد و با نادر به اوج خود رسید، در دوره ی کریم خان کمال خود را طی کرد، اما با ظهور آقامحمدخان به یک افول کوتاه مدت دچار گردید که این افول با ظهور محمدتقی خان و حسینقلی خان ایلخانی به پایان رسید و با تصرف اصفهان و فتح تهران به دست قوای بختیاری و شمال اوج این حضور را دوباره شاهد بودیم. این اتفاق (فتح اصفهان و تهران) بدون یاری و راهنماییهای سردار اسعد سومین پسر حسینقلی خان ایلخانی، ممکن نبود. حضور او در محافل روشنفکری و تأثیرپذیری از تحولات اجتماعی در اروپا وی را از هر نظر برای رهبری جنبش براندازی استبداد صغیر آماده می کرد. تحولات درون ایلی نیز به وی کمک زیادی کرد و او را به میدان عرصه ی سیاسی کشور کشاند. با فتح تهران نیز با قبول پستهای وزارتی و نمایندگی مجلس، خدمت زیادی به وطن کردف همانطور که در میدان علمی نیز دست از تلاش و کوشش برنداشت و به دستور یا توسط خود او کتابهایی تألیف یا ترجمه گردید که سهم زیادی در نشر افکار جدید داشتند. او سرانجام در حالیکه در اواخر عمر از نعمت بینایی محروم شده بود و در این موقع نیز دست از مطالعه و کوشش علمی برنمی داشت، بعد از عمری تلاش جهت اتحاد ایلی و خدمت به وطن و آزادی در 14 محرم 1336ه.ق در سن 63 سالگی دار فانی را وداع گفت و طی مراسم باشکوهی او را به قبرستان خانوادگی واقع در تخت فولاد اصفهان رهسپار و در آنجا به خاک سپردند.