نام پژوهشگر: زهرا مهرابی

بررسی وضعیت فلورسانس کلروفیل، پرولین و صفات زراعی در ژنوتیپ های کنجد تحت رژیم های متفاوت رطوبتی خاک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1387
  زهرا مهرابی   پرویز احسان زاده

وقوع تنش خشکی اثر بسیار زیانباری را بر بخشهای مختلف کشاورزی وبویژه تولید محصولات زراعی کشورمان از جمله گیاهان دانه روغنی تحمیل می کند. از این رو این تحقیق با هدف مطالعه تأثیر شرایط مختلف رطوبتی بر رشد، فلورسانس کلروفیل، پرولین، عملکرد واجزای عملکرد ژنوتیپ های مختلف گیاه کنجد در سال زراعی 1386 با استفاده از طرح کرت های خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. سطوح تیمار آبیاری بر اساس میلی متر تبخیر تجمعی از تشت تبخیر کلاس a شامل 1i (75 میلی متر تبخیر)،2i (110 میلی متر تبخیر) و 3i (145 میلی متر تبخیر) به عنوان فاکتور اصلی و چهار ژنوتیپ کنجد (ناز تک شاخه، یکتا، ورامین و اولتان) به عنوان فاکتور فرعی بود. پارامترهای فلورسانس کلروفیل (f0، fm و fv/fm)، پرولین، کلروفیل، ارتفاع گیاه، شاخص سطح برگ در مرحله نیام بندی، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، عملکرد دانه، درصد روغن دانه، عملکرد روغن، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت اندازه گیری شدند. سطح آبیاری 1i با 46/2 و 3i با 10/1 به ترتیب بیشترین وکمترین مقدار شاخص سطح برگ را داشتند. بین سطوح تیمار آبیاری از نظر fm اختلاف معنی داری در مرحله 50 پرشدن دانه مشاهده شد. محدودیت رطوبت در کنجد منجر به افزایش 59 درصد پرولین در برگ کنجد شد. در سطح آبیاری 1i تعداد کپسول در بوته، دانه در کپسول و عملکرد دانه به ترتیب 42، 37 و 48 درصد نسبت به سطح آبیاری 3i بیشتر بود. در این آزمایش رقم یکتا با 0/584 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد روغن و رقم اولتان با 2/482 کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد روغن را به خود اختصاص داد. سطح آبیاری 3i کمترین عملکرد بیولوژیک (0/3248 کیلوگرم در هکتار) و 1i ( 9/6390 کیلوگرم در هکتار) بیشترین عملکرد بیولوژیک را داشتند. بطور کلی می توان چنین نتیجه گیری نمود که ضمن آنکه تنش کمبود آب تأثیر جدی بر کاهش رشد و عملکرد دانه کنجد بر جای می گذارد، این تأثیر بیش از آنکه از طریق کاهش کارآیی کوانتوم فتوسنتزی(fv/fm) باشد ناشی از کاهش سطوح فتوسنتز کننده می باشد و میزان پرولین برگ بیش از آنکه معیاری از مقاومت به خشکی باشد، معیاری از شدت تنش خشکی است.

بررسی کارایی مصرف انرژی و ردیابی آلودگی نیترات (آب، خاک، غده) در نظام های مختلف تولید سیب زمینی در شهرستان فریدن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  زهرا مهرابی   حمیدرضا عشقی زاده

در میان گیاهان زراعی، سیب زمینی به عنوان چهارمین محصول مهم دنیا اهمیت بسیار زیادی از نظر امنیت غذایی دارد. از سوی دیگر کارایی استفاده از منابع و انرژی یکی از نیازهای اساسی کشاورزی پایدار و زیست سازگار می باشد. کارایی بالای مصرف انرژی در کشاورزی به کاهش مشکلات محیطی، جلوگیری از تخریب منابع طبیعی و توسعه کشاورزی پایدار به عنوان یک سیستم تولید اقتصادی کمک خواهد کرد. امروزه هدف اصلی کشاورزی افزایش عملکرد و کاهش هزینه ها است بنابراین محاسبه و ارزیابی بودجه انرژی و کیفیت غدد تولیدی بسیار مهم می باشد. پژوهش در سال زراعی 1392-1391 به صورت میدانی و به منظور بررسی کارایی مصرف انرژی و آلودگی نیترات (آب، خاک و غده) در مزارع کوچک، متوسط و بزرگ سیب زمینی شهرستان فریدن استان اصفهان انجام شد. به این منظور اطلاعات مربوط به نهاده های ورودی و عملکرد سیب زمینی 30 نمونه از مزارع شهرستان فریدن از طریق حضور محقق در مزارع استخراج گردید. میزان نیترات خاک، آب آبیاری در مراحل قبل از کشت و پس از برداشت و غده های سیب زمینی تولیدی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد کل انرژی مصرفی در مزارع کوچک، متوسط و بزرگ سیب زمینی در شهرستان فریدن به ترتیب برابر با 70342، 63386 و 56745 مگاژول در هکتار به دست آمد بنابراین انرژی مصرفی در مزارع متوسط و بزرگ به ترتیب 10 و 20 درصد کمتر از مزارع کوچک بود. بیشترین انرژی مصرفی در مزارع کوچک مربوط به کودهای شیمیایی (15/35 درصد)، بذر (4/21 درصد) و آبیاری (19 درصد)؛ در مزارع متوسط مربوط به کودهای شیمیایی (36 درصد)، بذر (20 درصد) و سوخت فسیلی (18 درصد) و در مزارع بزرگ مربوط به کودهای شیمیایی (31 درصد)، سوخت فسیلی (23 درصد) و بذر (19 درصد) بود. مزارع کوچک نسبت به مزارع بزرگ 31 درصد آب آبیاری و 26 درصد غده بذری بیشتری استفاده نمودند. مزارع بزرگ نسبت به مزارع کوچک و متوسط به ترتیب 14 و 11 درصد سوخت بیشتری مصرف کردند. سهم انرژی های تجدید پذیر در مزارع کوچک، متوسط و بزرگ به ترتیب 52/45، 97/41 و8/41 درصد بود. سهم انرژی های مستقیم در مزارع بزرگ نسبت به مزارع متوسط و کوچک به ترتیب 7 و 3 درصد بیشتر بود. میانگین عملکرد غده در مزارع کوچک، متوسط و بزرگ به ترتیب برابر با 22، 24، 26 تن در هکتار و انرژی خروجی به ترتیب برابر با 79200، 86400، 93600 مگاژول در هکتار به دست آمد. مقدار کارایی مصرف انرژی درمزارع بزرگ 65/1، مزارع متوسط 36/1، مزارع کوچک 12/1 بود. در مرحله پس از برداشت، غلظت نیترات موجود در آب آبیاری تمامی مزارع بزرگ در محدوده مجاز قرار داشت. غلظت نیترات آب آبیاری87 درصد از مزارع کوچک و 85 درصد مزارع متوسط بالاتر از حد مجاز بود. در مرحله پس از برداشت، غلظت نیترات خاک 76 درصد از مزارع متوسط و 59 درصد از مزارع بزرگ از حد بحرانی نیترات در خاک بیشتر بود ولی در مزارع کوچک غلظت نیترات در هیچ یک از نمونه ها بیشتر از حد بحرانی نبود. میانگین غلظت نیترات در غده های تولیدی مزارع بزرگ سیب زمینی نسبت به سایر مزارع کمتر بود. غده های تولیدی سیب زمینی 49 درصد از مزارع کوچک، 26 درصد از مزارع متوسط و 17 درصد مزارع بزرگ فراتر از حد مجاز بودند. غلظت نیترات آب آبیاری و غده های سیب زمینی با کودهای نیتروژنه و میزان مصرف آب آبیاری همبستگی مثبت و معنی دار و با کوددامی همبستگی منفی و معنی دار نشان دادند. کارایی انرژی با غلظت نیترات آب آبیاری و غدهای تولیدی سیب زمینی همبستگی منفی و معنی دار نشان داد. کمترین غلظت نیترات غده در رقم دیررس و دارای عملکرد بالای سیب زمینی (آگریا) مشاهده شد