نام پژوهشگر: ساسان زندمقدم

دیدگاه مولانا دربار? جهان منتظم به منزل? تجلی الهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  ساسان زندمقدم   جلیل مشیدی

چکیده دیدگاه مولانا درباره جهان منتظم به منزله تجلی الهی ساسان زندمقدم قرار گرفتن مضمون بازگشت به اصل، به عنوان هدف غایی مولانا شرح نحو? آن را در کلیه آثارش به دنبال داشته است. این رساله با کشف اینکه مولانا تئوفانی ها را نشانه گذاری کرده است آغاز شد و به دست آمد که از نظر مولانا، برای گذشتن از مراتبی که نهایتا به بازگشت به اصل منتج می شوند، تئوفانی تنها وسیله است. تئوفانی، تجلی ای الهی از عالم برتر است. در زبان فارسی کلمه ای برای تخصیص به این نوع تجلی، که مستقیم ترین نوع تجلی خداوند است، نداریم. پس از معادل یونانی آن یعنی تئوفانی استفاده می کنیم. این تجلی یعنی تئوفانی قابل رخداد در کلیه جهان منتظم است. سالک باید خود را آماده کرده منتظر آن باشد. آنگاه خداوند، در عالمی فرودست صورتی به خود می پذیرد، تا بواسطه تجانسی که از این راه با عالم فرودست خواهد یافت، قادر به بازگرداندن سالک از عالم فرودست به عالم برتر باشد. از نظر مولانا همانطور که تجلی سبب جدایی انسان از اصل شده است، تنها همان قادر است دو مرتبه او را به اصل خود باز گرداند. به عقید? مولانا راه بازگشت به اصل، انجام تبدیلاتی بوسیله تئوفانی است. تئوفانی، که به خاطر طبیعت دو سویه اش ماهیتا یک سمبول است، با این تبدیلات، گذرانند? سالک از مراتب مختلف سلوک به سوی اصل و نهایتا متحد کنند? آن با اصل است. لذا در این رساله تمامی سمبولیسم های مورد استفاده مولانا مربوط به این تبدیلات و نکات در خور توجهی دربار? آنها شناسایی شد. بر این اساس، سالک که در راز آموزی، با سمبولیسم پدیده های جهان منتظم و ارتباط آنها با تئوفانی آشنا شده است، در رویارویی با هریک از آنها، حضور تئوفانی در ضمیرش فرا خوانده می شود و تمامیت وجود سالک، اعم از حواس، مزاج، خو و نفس، در مراحلی بوسیله تئوفانی مبدل می شوند. این راهی است برای باز جذب بقیه شئون زندگی سالک در ذکر، که اساسی ترین تعلیم مولانا در پرداختن روشمند به نام الله است.