نام پژوهشگر: مهسا اکبری

استفاده از روش های تفکیک منحنی خود مدل ساز برای مطالعه ی مزیت مرتبه ی دوم در داده های دارای همپوشانی مرتبه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان - دانشکده علوم 1392
  الناز توکلی   حمید عبدالهی

راه های متفاوتی برای ساخت داده ی مرتبه ی دوم وجود دارد. در این رساله راهی آسان، کم هزینه و عملی برای ساخت داده ی مرتبه ی دوم ارائه می شود. فرض اصلی این است که فقط یک نمونه حاوی آنالیت و مزاحم ها در دست باشد. روش پیشنهاد شده به این صورت می باشد که این نمونه چند بار و هر بار به درصد مشخصی رقیق می شود و از سرهم گذاری طیف ثبت شده در هر مرحله، داده ی مرتبه ی دوم ساخته می شود. در این رساله ، روش جستجوی شبکه ای سیستماتیک مورد استفاده قرار گرفته و با توجه به محدودیت هایی که با شناخت از سیستم اعمال شده، یک محدوده از غلظت های ممکن و یا پاسخ منحصر به فرد تعیین می شود.در این رساله اثر اعمال محدودیت های متفاوت و شرایط رسید به پاسخ منحصر به فرد بررسی شده است. در شرایط یکسان، و در حضور محدودیت نامنفی بودن پروفایل های به دست آمده, پاسخ آنالیز داده ی مرتبه ی اول و دوم یکسان است، در بخش دیگر این کار دقت پاسخ های به دست آمده از آنالیز این داده ها با هم مقایسه شد. بررسی ها نشان داد که دقت پاسخ حاصل از آنالیز داده های مرتبه ی دوم به مراتب بیشتر از پاسخ داده ی مرتبه ی اول می باشد.

خوانش عرفانی داستان یوسف و زلیخا با تأکید بر نگاره های موجود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1392
  مهسا اکبری   جلیل جوکار

عرفان و تصوّف، از جمله نیرومندترین جریان های فکری و معنوی است، که برای چندین قرن متمادی، در گستره سرزمین های اسلامی، حضوری پُر رنگ داشته است. این امر، باعث گردیده تا بسیاری از مظاهر فرهنگی اهل اسلام، خصوصاٌ هنر و ادبیات ایشان، تحت تأثیر این مکتب فکری قرار گیرد. گرایش اهل عرفان به باطن، و استفاده فراوان عرفا از رمز و نماد برای بیان آموزه های معرفتی، از جمله مواردی است که در ادبیات و هنرِ نگارگری تأثیری بسزا از خود به یادگار گذاشته است. در این میان، داستان یوسف و زلیخا، از جمله قصص قرآنی است که شاعران عارف مسلک، در آثار خویش به بازنویسی و روایت مجدد آن پرداخته و باعث گردیده تا تفسیر و تأویل هایی از این داستان ارائه گردد. نگارگران نیز، در هنگام مصوّر ساختن منظومه هایی از نوع یوسف و زلیخا، آثاری نمادین و پُر رمز و راز آفریده اند. شاهکارهایی که برای پی بردن به زوایای مختلفِ آن، علاوه بر آشنایی با اصل داستان، می باید از تعابیر و تفاسیر اهل عرفان درخصوص ماجراهای این داستان نیز آگاه بود. بعد از خوانش شاعران از متن مقدس نگارگر به واسط اینکه به تصویر سازی متن ادبی می پردازد لازم است تا با خوانش صحیح خود به ترجمان کلمات به عناصر بصری بپردازد. از میان نگاره هایی با موضوع داستان یوسف و زلیخا که تعداد قابل توجهی هم هستند، نگاره هایی که در مکتب هرات و تبریز 2 در عهد صفوی ترسیم شده اند، نگاه عرفانی نگارگر را به منصه ظهور رسانیده اند و به مرور زمان خوانش عرفانی در آثار اواخر عصر صفوی و قاجار کمرنگ شده و یا اصلا وجود ندارد.