نام پژوهشگر: عبدالرسول سلمان¬ماهینی

مدل سازی مطلوبیت زیستگاه کل و بز (capra aegagrus) به کمک روش تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی در پارک ملی گلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1392
  میثم مددی   عبدالرسول سلمان¬ماهینی

امروزه جدایی و تکه تکه شدن زیستگاه اثرات بسیار مهم بوم شناسی در مقیاس های مختلف زمانی و مکانی بر روی جمعیت های حیات وحش دارد. تهدیدات و تعارضاتانسانی موجود در پارک، از جمله جاده آسیایی تهران - مشهد، گونه پازن را بهعنوان گونه ای آسیب پذیر در فهرست سرخ iucn، از برخی زیستگاه های مناسب جدا کرده و محل های حضور جمعیت های این گونه را در برخی مناطق محدود نموده است. مدل های ارزیابی زیستگاه، محدوده توزیع گونه ها و زیستگاه هایشان را پیش بینیمی کنند، بنابراین می توانند بهعنوان ابزاری مناسب برای اهداف حفاظتی و مدیریتی بهکار روند. انتخاب نقاط مناسب جهت مدیریت و احداث گذرگاه به عنوان عاملی پیونددهنده، بین زیستگاه های اصلی حضور حیات وحش است. بهمنظور مدل سازی زیستگاه پازن، از روش تجزیهو تحلیل عاملی آشیان بومشناختی(enfa) در محیط نرم افزارbiomapper در دو فصل پاییز و زمستان استفاده شدهاست. در این مطالعه از نقاط حضور گونه به عنوان متغیر وابسته و از 10 متغیرمحیطی به عنوان متغیرمستقل استفادهشد. این لایه ها تهیه شد و وارد تجزیه و تحلیل گردیدند. نقشه مطلوبیت زیستگاه تهیه شده در این مطالعه برای گونهپازن بیانگر اینمطلب است که زیستگاه مطلوب پازن در پارکملی گلستان در شیب های بالاتر از 20% و مناطقی با ضریب زبری بالاجهت برخورداری از بیش-ترین مناطق گریز است. بر اساس مقادیر تخصص گرایی، مهم ترین عوامل موثر در آشیان بوم شناختی گونه مورد مطالعه در فصل های پاییز و زمستان به ترتیب ضریب زبری، درصد شیب،فاصله از جاده و فاصله از پاسگاه های محیط بانی است. با افزایش ضریب زبری، درصد شیب و فاصله از روستا میزان مطلوبیت زیستگاه پازن افزایش می یابد. همچنین بذر بلوط نقش بسیار مهمی در افزایش وسعت گستره خانگی پازن در مناطق جنگلی در فصل پاییز دارد.نتیجه مطالعات نشان می دهد که پازن در پارک ملی گلستان تنها از دو نقطه، جهت ارتباط با قسمت جنوبی پارک استفاده می کند.همچنین مشخص شد که کل و بزهیچ گونه ارتباطی با مناطق خارج از پارک ملی گلستان ندارد.