نام پژوهشگر: حسین محمد پور کارگر

بررسی نقش گیرنده کانابینوئیدی cb1 هسته لوکوس سرولئوس در بی دردی القا شده توسط اورکسین در موش صحرایی: مطالعه رفتاری و الکتروفیزیولوژیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1394
  حسین محمد پور کارگر   سعید سمنانیان

مقدمه: هسته لوکوس سرولئوس (lc) جزیی از سامانه نورآدرنرژیک می باشد که درتعدیل درد دخالت می کند. این هسته ورودی های اورکسینرژیک متراکمی را از هیپوتالاموس خلفی و جانبی دریافت می کند. اورکسین(a وb) در نورون-های هیپوتالاموس سنتز شده و اعمال مختلف مغزی را ازطریق گیرنده های اورکسینی نوع یک (ox1) و دو (ox2) تحت تاثیر قرار می دهند. گزارش شده است که گیرنده های اورکسینی می توانند با ایجاد اندوکانابینوئیدها انتقالات نوروترنسمیتری را از طریق اندوکانابینوئیدی نوع 1 (cb1) تحت تاثیر قرار دهند. در این تحقیق برهمکنش این دو سامانه میانجی عصبی در لوکوس سرولئوس با دو رویکرد رفتاری و الکتروفیزیولوژیک مطالعه شده است. روش: در بخش رفتاری موش های صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 230 تا 250 گرم در lc کانول گذاری شده و بعد از دوره بهبودی، اورکسینa، آنتاگونیست انتخابی گیرنده ox1 (sb-334867)، آگونیست گیرنده cb1 (win55,212-2)، آنتاگونیست گیرنده cb1 (am251)، به درون lc تزریق شد. بعد از 5 دقیقه، فرمالین 2 درصد به زیر پوست پنجه پای حیوان تزریق ‎شده و رفتارهای القا شده توسط فرمالین به مدت 50 دقیقه ثبت گردید. نتایج: یافته ها: نتایج نشان داد که تزریق اورکسینa به داخل lc می تواند درد را در فاز حاد و مزمن آزمون فرمالین مهار کند. همچنین تزریقsb-334867 و am251 به داخل lc باعث افزایش درد شد. تزریق sb-334867 قبل از تزریق اورکسینa بطور کامل اثرات اورکسین را از بین برد. همچنین تزریق آنتاگونیست گیرنده های اندوکانابینوئیدی به داخل lc توانست اثر بی دردی اورکسینa را در هردو فاز حاد و مزمن خنثی کند. در قسمت الکتروفیزیولوژی با تکنیک ثبت whole-cell clamp اثر اورکسینa و نقش گیرنده کانابینوئیدی (cb1) بر انتقالات سیناپسی تحریکی و مهاری بررسی گردید. داده های بخش الکتروفیزیولوژی نشان داد که اورکسینa می تواند باعث کاهش دامنه جریان های پس سیناپسی تحریکی (eepsc) و مهاری (eipsc) شود. این کاهش توسط داروی sb-334867از بین رفت که تائید کننده پاسخ های وابسته به گیرنده های ox1 در این ناحیه است. یافته های ما ثابت کرد که در کاهش دامنهeepsc و eispc گیرنده های cb1 نقش مهمی دارند چراکه با پیش تیمار نوسط am251 اثر کاهشی اورکسینa از بین رفت. win55,212-2 نیز از طریق گیرنده cb1 باعث کاهش دامنه (eepsc) و مهاری (eipsc) شد.اورکسینa تسهیل ناشی از جفت تحریک (paired pulse facilitation) را در نورون های lc افزایش داد. علاوه بر این، اثر اورکسینa بر دامنه و فرکانس sepsc نیز موردمطالعه قرار گرفت. کاهش فرکانس sepsc ولی عدم تغییر در دامنه آن، تایید کننده این مطلب است که اورکسینa با مهار پیش سیناپسی باعث کاهش آزادی گلوتامات می گردد. نتیجه گیری: این تحقیق پیشنهاد می کند که در لوکوس سرولئوس اورکسینa از طریق طریق گیرنده cb1 می تواند باعث کاهش درد گردد. علاوه بر این اورکسینa با واسطه گیرنده های cb1 دامنه eepsc و eispc و همچنین فرکانس sepsc را کاهش داد.