نام پژوهشگر: طاهره جهانگرد

بررسی مقایسه ای اثر پدالینگ پس از تحریک الکتریکی سطحی کاتدال سه قطبی ستون فقرات و روش تحریک محیطی معمول، بر hd و پارامترهای رفلکس h عضله سولئوس و گاستروکنمیوس در بیماران ضایعه نخاعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  طاهره جهانگرد   گیتی ترکمان

پاسخ طبیعی (hd) h-reflex depression در افراد ضایعه نخاعی مزمن کاهش می یابد. کاهش این پاسخِ طبیعی ممکن است در روند افزایش تون عضلانی و بروز اسپاستی سیته در این بیماران موثر باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر تحریک سه قطبی کاتدال بر پاسخ hd در بیماران ضایعه نخاعی و افراد سالم است؛ و علاوه برآن اثر پدالینگ پس از تحریک الکتریکی سه قطبی ستون فقرات و روش تحریک محیطی معمول، بر hd و پارامترهای منحنی فراخوانی رفلکس h عضله سولئوس و گاستروکنمیوس در بیماران ضایعه نخاعی بررسی شده است. این مطالعه در 23 فرد داوطلب شامل 10 بیمار ضایعه نخاعی با سطح ضایعه ناحیه توراسیک و دامنه سنی 41-22 سال و 13 فرد سالم مشابه وجور شده از نظر سن، جنس و وزن انجام شد. پاسخ hd و منحنی فراخوانی رفلکس h قبل و بعد از اعمال تحریک سطحی سه قطبی کاتدال در بیماران نخاعی و افراد سالم بررسی شد. سپس بیماران ضایعه نخاعی به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه تحریک سه قطبی(5نفر)، به مدت 10جلسه با رژیم 3 روز در هفته، هر بار 30 دقیقه جریان تنس سه قطبی کاتدال در ناحیه مهره t11 به صورت سطحی دریافت کردند و سپس 30 دقیقه به ورزش روی دوچرخه ثابت پرداختند و در گروه تحریک معمول محیطی(5نفر)، قبل از تمرین دوچرخه، جریان تحریک دو قطبی با همان برنامه زمانی به صورت محیطی روی عضلات کوادریسپس و تیبیالیس آنتریور اعمال شد. پاسخ hd و منحنی فراخوانی رفلکس h، تغییرات اسپاستی سیتی و فعالیت های عملکردی قبل و بعد از دوره درمان ثبت شد. پاسخ hd در گروه سالم با افزایش فرکانس هم قبل و هم بعد ار اعمال تنس سه قطبی افزایش معنادار نشان داد در حالیکه میزان hd در گروه بیمار با افزایش فرکانس فقط بعد ار اعمال تنس سه قطبی افزایش معنادار نشان داد. نسبت hmax/mmax در گروه سالم با فرکانس 2/0 کاهش معنادار داشت. این نسبت در گروه بیمار با هر دو فرکانس کاهش معنادار نشان داد. پس از اعمال تنس سه قطبی سطح زیر منحنی فراخوانی در گروه سالم و بیمار کاهش معنادار نشان داد. در گروه درمان سه قطبی افزایش فرکانس تحریک، باعث افزایش معنادار پاسخ hd شد. افزایش فرکانس تحریک درگروه محیطی بی تاثیر بود. تغییرات نسبت hmax/mmax در گروه سه قطبی، کاهش معنادار داشت ولی در گروه محیطی این کاهش معنادار نبود. سطح زیر منحنی فراخوانی نیز در هر دو گروه کاهش معنادار نشان داد. میزان اسپاستی سیته در هر دو گروه کاهش معنادار نشان داد همچنین مدت ایستادن، سرعت راه رفتن، مسافت، طول قدم در هر دو گروه افزایش معنادار نشان داد ولی در بین دو گروه اختلاف معنادار مشاهده نشد. اعمال یک جلسه تحریک سه قطبی ستون فقرات از طریق نفوذ در شاخ خلفی و تحریک ia، سبب بازگشت پاسخ طبیعی hd در افراد ضایعه نخاعی شد. دو روش درمانی تمرین دوچرخه با تحریک سه قطبی ستون فقرات یا تحریک معمول محیطیِ دو قطبی در کاهش اسپاستی سیتی و افزایش فعالیت های عملکردی موثرند اما تنها در گروه تحریک سه قطبی پاسخ hd مشاهده شد. به نظر می رسد تحریک سه قطبی کاتدال ستون فقرات در تحریک فیبرهای ia که در بروز پاسخ طبیعی hd نقش دارند موثرتر عمل کند اما تمرین دوچرخه و اعمال تحریک الکتریکی صرف نظر از نوع دوقطبی یا سه قطبیِ ستون فقرات در کاهش اسپاستی سیتی و افزایش فعالیت عملکردی افراد نخاعی موثر است.