نام پژوهشگر: معصومه زرلکی

نسبت دین و اخلاق از منظر فیلسوفان نوصدرایی و رهنمودهای آن برای تربیت اخلاقی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  معصومه زرلکی   علیرضا صادق زاده قمصری

چکیده:غنای آموزه های اخلاقی اسلام، ظرفیتی عظیم برای حوزه ی تربیت اخلاقی فراهم نموده است. از این نظر انتظار می رود که این حوزه از تربیت، فرایندی موفق تر از آن چه که مشهود است داشته باشد. این که آیا آسیب های اخلاق و تربیت اخلاقی، چنان که اخیرا در بین روشنفکران دینی مرسوم شده، از ناحیه ی دین و فقاهت است، یا از نقص در فهم و اجرای فرایند تربیت اخلاقی دین مبنا، تا حدی با روشن شدن این مسئله که، دین چه نقش آفرینی هایی در ساحت اخلاق دارد، مشخص می گردد. این نوشتار، در راستای پاسخ به این پرسش، به تحلیل تفکرات فیلسوفان نوصدرایی برای فهم نسبت میان دین و اخلاق، نگاشته شده است. واکاوی اندیشه های نوصدراییون در این پژوهش، نشان داد بر حسب انگیزش و هدف فعل اخلاقی، اخلاق و به تبع آن تربیت اخلاقی به مثابه پیوستاری است، که از مرحله ی انسانی شروع و به مرتبت حبی می رسد. دین در مراتب اولیه ی اخلاق به فراتررفتن از نبات و جماد و حیوان و انسان برتر شدن و در مراتب برتر اخلاق، به اخلاق متعالی و متکامل فرا می خواند. این مراتب بر اساس انگیزش اخلاقی طبقه بندی می شود. لذا تربیت اخلاقی فرایندی است که از پایین ترین سطح این پیوستار یعنی اخلاق انسانی آغاز و در نهایت به مراتب بالای آن یعنی اخلاق حبی می رسد. لذا استفاده از ظرفیت های دین موجب تعالی و تکامل اخلاق گردیده و آن را از سطح اخلاق حداقلی و از دایره ی خودی بیرون می آورد. ولی نگاه ناصحیح موجود به رابطه ی دین و اخلاق، زیرمجموعه بودن تربیت اخلاقی نسبت به تربیت دینی را منجر شده و موجبات غفلت از تربیت اخلاقی را فراهم می کند. لذا می بایست برای تربیت اخلاقی بابی متمایز از تربیت دینی اما در حیطه ی دین باز کرد، تا هم از آسیب های موجود رهایی یابد و هم از ظرفیت های دین بی بهره نماند. تربیت اخلاقی باید به صورتی متمایز ولی استوار بر مبانی دینی صورت گیرد تا هم از ظرفیت های دین برای غنای آن استفاده شود و هم پویایی آن در ضمن گریز از ورطه ی تزلزل و نسبیت گرایی، حفظ گردد. بر اساس مراحل اخلاق، تربیت اخلاقی دین مبنا گاه پیش از تربیت دینی، گاه همراستای آن و گاهی نیز فراتر از تربیت دینی است. اهداف استنباط شده برای تربیت اخلاقی دین مبنا، با رویکرد توحید محوری عبارتند از: خداگونه شدن به عنوان هدف غایی، تکوین و تعالی شاکله ی اخلاقی نیک هدف کلی و پرورش حس مسئولیت اجتماعی؛ تقویت اراده؛ پرورش تفکر نقادانه؛ تعالی عواطف و پرورش احساسات اخلاقی؛ تعلیم اصول و ارزش های اخلاقی؛ زدودن رذائل و کسب فضائل؛ توسعه ی معرفت نسبت به خدا در جهت تعالی محبت نسبت به او؛ حرکت از رفتار به سمت ملکات به عنوان اهداف واسطی. اصولی که برای تربیت اخلاقی استنباط شد نیز، عبارتند از: خود نگاهبانی مستمر؛ هماهنگی با فطرت؛ زمینه سازی برای شکوفایی خود متعالی؛ آغاز تربیت قبل از آلوده شدن فطرت؛ تقویت روحیه ی مسئولیت پذیری در قبال جامعه ؛ توسعه ی شناخت اخلاقی؛خردورزی؛ محبت و اصل حفظ کرامت ذاتی و ارتقاء کرامت اکتسابی.