نام پژوهشگر: محمد مهدیانی

تعیین قطبش امواج درونی با استفاده از روش ceemd
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم 1392
  محمد مهدیانی   حمیدرضا سیاهکوهی

در لرزه نگاری معمولاً از گیرنده های قائم استفاده می شود، مواردی هم هست که بسته به هدف لرزه نگاری نیاز به اطلاعات امواج برشی هم است از اینرو از هرسه مولفه گیرنده در ایستگاه های استفاده می گردد (لرزه نگاری سه مولفه ای یا 3c). خروجی این گیرنده ها این امکان را به ما می دهند تا نحوه قطبش امواج لرزه ای را در هر ایستگاه مشخص کنیم، میتوان بدین وسیله جنبش واقعی سطح زمین را حین داده برداری تعیین نمود و به ما کمک میکند تا جهت وشکل موج دریافتی را تعیین کنیم و انواع موجها را با دقت وصحت بیشتر از هم مشخص کنیم . دو پارامتر مهم در این مطالعه زاویه سمت افقی و راستای قطبش میباشد. روش تجزیه طیفی یک عنوان کلی و جامع است که بسیاری از روشها و مطالعات را به شکل گسترده شامل می شود. گستردگی دامنه کاربرد هر یک از زیر مجموعه های تجزیه طیفی بکار رفته در شاخه های مختلف نشان دهنده اهمیت آن است. کاربرد آن در تعیین ساختارهایی همچون ریف، کانال های مدفون رودخانه ای، سیستم تکتونیکی مخزن، لایه های نازک مخزنی، مخازن هیدروکربن و سایه های بسامد پایین مخازن گازی و تضعیف نوفه است. اساس این روش برمبنای نمایش محتوای بسامدی هر رد لرزه در مرکز زمانی آن صورت می گیرد. روش های متعدد آن عبارتند از تبدیل فوریه، تبدیل فوریه زمان کوتاه (stft)، تبدیل موجک و امثال اینها، که هر یک دارای ویژگی، مزایا و معایب خاص خود می باشند. تبدیل فوریه امکان بررسی محتوای بسامدی سیگنالهای پایا را فراهم میکند، اما برای سیگنالهای ناپایا، از جمله سیگنال لرزه ای، که محتوای بسامدی آنها با زمان تغییر میابد با استفاده از تبدیل فوریه روی پنجره های زمانی کوچکی صورت میگرفت. این روش تحت عنوان تبدیل فوریه زمان کوتاه شناخته میشود. محاسبه طیف زمان- بسامد از این روش احتیاج به یک پنجره زمانی از پیش تعیین شده دارد که این امر باعث تفکیک پذیری زمان- بسامد ثابت می شود. با توسعه تبدیل s بر روی مبانی تبدیل فوریه این مشکل حل شد. . تبدیل s ابزار مفیدی برای تحلیل توزیع زمان- بسامد محلی با استفاده از یک پنجره وابسته به بسامد می باشد. مزیت تبدیل s بر تبدیل فوریه زمان- کوتاه این است که تحلیل - پایین یک پنجره زمانی بلندتر استفاده می کند. ما علاوه بر آن به عنوان موضوع اصلی روش مد تجربی را در مطالعات خود بررسی کردیم. تجزیه ی مد تجربی یک روش انطباقی به منظور تحلیل سیگنالهای نا ایستا و غیر خطی است. وظیفه اش جدا سازی نوسانات سریع وکند به صورت محلی میباشد. ما از سه روش فوق برای بدست آوردن پارامترهای قطبش استفاده می کنیم ودر نهایت نتایج مورد مقایسه قرار میگیرد. هدف ما در این پایان نامه مطالعه پارامترهای راستای قطبش و زاویه ی سمت افقی با استفاده از مولفه های کرنش و بیان آنها بصورت نمایش زمان-بسامد با قدرت تفکیک بالاتر و دقت بیشتر از روش مرسوم استفاده از ضرایب فوریه است. و با اینکار در مراحل بعد توسط مفسران میتوان مقاطع لرزه ای بهتری را با جدایی بهتر امواج سطحی و نوفه از پیکره ای با استفاده از روشهای جدید تجزیه طیفی و درجه قطبش امواج ایجاد کرد زیرا قدرت تفکیک ودقت نمودارهای زمان-بسامد قطبش افزایش میابد ومسیر امواج وتفییرات سرعت در لایه های مختلف به خوبی تعیین میگردد. روش ceemd بهترین نتیجه با بالاترین دقت وقدرت تفکیک نسبت به روش مرسوم تبدیل فوریه کوتاه و تبدیل s بدست داد.