نام پژوهشگر: مهدیه پراک

معناشناسی ابدیت در شعر سهراب سپهری و قیصر امین پور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مهدیه پراک   زهرا غریب حسینی

آرزوی بی مرگی، «فنا فی الله» یا ابدیّت، بازتاب وسیعی در شعر و ادب پارسی داشته است. سهراب سپهری، شاعر عارف معاصر که از عرفان شرق آسیا بهره ای زیاد دارد، همواره در آثارش، با گونه ای تلاطم درونی، عملاً این موضوع را مطرح نموده است. برای مثال «سفر کردن» یکی از این موارد است. وی سی و دو شعر با مضمون «سفر کردن» دارد که بیست و دو مورد آن، سفرهای معنوی هستند که نوعی سفر به ابدیّت اند زیرا او از سفر استفاده می کند تا از این جهان و زندگی روزمره هجرتی داشته باشد به سوی جاودانگی. و دیگر اشعار شامل سفر به کودکی یا سفرهای جفرافیایی اند. از سوی دیگر در برخی از این سفرها، زن اثیری-اساطیری، که به نوعی تجلّی کهن الگوی «آنیما»ست، شاعر را عاشقانه تا مرحله اعتلای روح همراهی و راهنمایی می کند. هم چنین درختان و گیاهانی نیز در شعر سپهری وجود دارد که بر ابدیّت دلالت می کنند و عبارتند از: درخت سرو، کاج؛ گل نیلوفر، گل سرخ؛ و میوه هایی چون سیب، انگور و... قیصر امین پور نیز شاعر دیگری است که نمی توان او را به صراحت عارف دانست امّا با توجه به بررسی محورهای شعری اش همچون سفر کردن، نمادهای ابدی در سروده های او و برخورد متفاوت او با مرگ در اشعارش و... می توان گفت اشعار عارفانه ای دارد که بر نوعی درد جاودانگی دلالت می کنند. در این پژوهش برآنیم برای درک بهتر مفهوم و مصادیق ابدیّت ، از دو شگرد متداول معناشناسی یعنی «نماد» و «تقابل های معنایی» استفاده کنیم. روش انجام پژوهش اسنادی–کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل یافتههاست.