نام پژوهشگر: سیما بستانی

اصول طراحی منظر فضاهای اجتماعی با هدف افزایش حس تعلق به محله (نمونه موردی پیاده راه محلی ده ونک)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1393
  سیما بستانی   مهدی حقیقت بین

شهر و روابط موجود در آن به عنوان پیشرفته ترین مجتمع زیستی بشر، اثرات بی بدیلی بر هویت ساکنان خود دارد. در سده های معاصر روند شهرسازی در ایران دچار تقلید از انگاره های غربی و پدیده جهانی شدن گردیده و به نوعی گرفتار انقطاع تاریخی و ناسازگاری با فرهنگ و جهان بینی شهروندان ایران بخصوص در امرسازماندهی فضایی شده است. سازماندهی کالبدی و فضایی محلات سنتی مطابق با باورهای مذهبی و فرهنگی ساکنان موجب تقویت ارتباط شهروندان با فضا و پیامد آن افزایش حس تعلق ایشان به محله و بالتبع شهرهای خود می شده است. لیکن در شهرسازی معاصر و در مقیاس خرد- بسیاری از محله های امروزی-سازماندهی فضایی ناهمگون با سبک زندگی و فرهنگ بومی و مذهبی ساکنین موجب شده معیارهایی چون حس تعلق و پایداری در سطح پایینی قرار گیرد. تحولاتی که از آغاز قرن حاضر و متأثر از جنبش تجددگرایی غرب در ایران رخ داد پیوند استوار بین برخی از مظاهر و جلوه های زندگی را با فرهنگ جامعه گسیخته است. از اینرو امروزه نگاه به عرصه فضاهای جمعی به عنوان یک ضرورت در برنامه های توسعه شهری در جهت تقویت وجهه فرهنگی و اجتماعی شهر مورد توجه واقع می شود. بررسی و تبیین آسیب های وضع موجود محلات شهری، ارائه راهکارهایی جهت تقویت زمینه های افزایش حس تعلق در شهروندان بوسیله منظرسازی مناسب فضاهای جمعی از اهداف این پایان نامه به حساب می آید. جایگاه منظرسازی در افزایش ادراک و خوانایی فضا و پیامد آن تقویت پیوند فرد با مکان و تقویت پاسخدهی مکانی از اهمیت ویژه برخوردار می باشد. پایان نامه فوق با مروری بر ادبیات موضوع و بررسی نمونه های اجرایی پیاده راه های داخلی و خارجی به عنوان فضاهای جمعی، سعی در استخراج معیارهایی برای طراحی منظر پیاده راه محله ای با هدف افزایش حس تعلق به محله دارد. روش تحقیق استفاده شده در این تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع مطالعه موردی است و روش جمع آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای و میدانی می باشد. دستاوردهای پژوهش در طراحی منظر پیاده راه محله ده ونک در جهت افزایش حس تعلق ساکنان به محله تجسم یافته است.