نام پژوهشگر: فرانک عزیز

برنامه ریزی استراتژیک یکپارچه منابع و ترکیب بهینه انرژی در صنایع نیروگاهی ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1382
  فرانک عزیز   سید کمال چهارسوقی

برنامه ریزی منابع برای تولید در صنعت برق بسیار حائز اهمیت است؛ آمارهای مصرف نشان دهنده ی افزایش برداشت از منابع طبیعی نفت و گاز در کشور است که به آرامی موجب تخلیه شدن ذخایر منابع فسیلی شده و استفاده از آن ها به عنوان سوخت در نیروگاه ها علاوه بر خطر به اتمام رسیدن زودهنگام، عوارض جانبی انتشار گازهای گلخانه ای را نیز در پی دارد. بنابراین استفاده بیشتر از منابع انرژی پایدار و تجدید پذیر به منظور تولید برق، بهره وری در مصرف و تعیین ترکیب بهینه انرژی برای برآورده نمودن تقاضا اجتناب ناپذیر است.سهم انرژی های تجدید شونده در تولید برق کشور با وجود سیاست های دولت مبنی بر برنامه ریزی برای گسترش استفاده از آنها، تنها حدود 1% است. برنامه ریزی استرات‍ژیک یکپارچه منابع یکی از رویکردهای مناسب برای یکپارچه سازی منابع سمت عرضه و تقاضا و کاهش استفاده از منابع نفت و گاز می باشد. از اهداف متصور در سطح کلان در این رویکرد برآورده نمودن تقاضای برق با استفاده بهینه از همه ی منابع ملی و رعایت مسائل زیست محیطی است. نیروگاه های بهره ور مفهومی است مجازی که به صرفه جویی انرژی، به عنوان منبع تولید نگاه می کند و در این رویکرد نقش کلیدی دارد. با پیاده سازی این رویکرد میتوان به راه حل های جدید برای افزایش بهره وری در مصرف، صرفه جویی در ظرفیت جدید نصب شده و به حداقل رساندن هزینه های بهره برداری و سرمایه‎گذاری در صنایع نیروگاهی رسید. در این پایان نامه، یک مدل بهینه سازی دو هدفه با تاثیر از دو رویکرد برنامه ریزی استراتژیک یکپارچه منابع و برنامه ریزی توسعه تولید ساخته شده و با استفاده از الگوریتم ژنتیک بهترین جواب بدست آمده است. مقایسه نتایج مدل نشان می دهد که برنامه ریزی برای یکپارچه سازی منابع سمت عرضه و تقاضا در صنعت نیروگاهی ایران، در یک دوره ی20 ساله، میتواند منجر به صرفه جویی 33 گیگاواتی در افزایش ظرفیت نصب شده جدید نیروگاه های با منابع سوخت فسیلی (نفت و گاز) ؛ و%15 در افزایش ظرفیت نیروگاه های متعارف شده و در عین برآورده نمودن تقاضای روبه رشد کشور،45% درصد در هزینه های احداث نیروگاه جدید و 9/27% در مجموع هزینه ها صرفه جویی میشود. پیاده سازی این رویکرد می تواند به کاهش انتشار393 میلیون تن دی اکسید کربن نیز منجر گردد. به نظر میرسد با پیاده سازی این مدل، دولت بتواند با ساماندهی منابع سمت عرضه و تقاضا در مقیاس بالا و با صرفه جویی در مصرف برق در سمت تقاضا، حجم انرژی ذخیره شده را افزایش داده و درعین حال، ظرفیت جدید نصب شده و به دنبال آن هزینه ها را در هر سال کاهش دهد.