نام پژوهشگر: محمدکیا کیانیان

بررسی تاثیر تغییر کاربری اراضی بر میزان ترسیب کربن (مطالعه موردی: باغ گردو شهمیرزاد، استان سمنان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده کویر شناسی 1391
  مریم عبدی پور   حسن کابلی

به منظور بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی بر میزان ترسیب کربن، مرتع با پوشش غالب astragalus parrowianus و acantholimon erinaceumدر اراضی با پوشش طبیعی با باغ گردوjuglans regia.lمجاور در شمال شرقی شهرستان شهمیرزاد انتخاب شدند و در هر واحدکاری مقدار کربن ترسیب شده در بیوماس هوایی و زیرزمینی، لاشبرگ، خاک و برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک در دو عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در واحدکاری یک، مرتع با پوشش غالب astragalus parrowianus و باغ مجاور و هم در واحدکاری دو، مرتع با پوشش غالب acantholimon erinaceum و باغ مجاور مقدار کربن آلی خاک در عمق اول بیشتر از عمق دوم بوده و بیشترین درصد از کل کربن ترسیب شده را دارا بوده است. مقدار کل کربن ترسیب شده در مرتع و باغ هر واحدکاری، به ترتیب در واحد یک 74.85 و 116.54 تن در هکتار و در واحد دو 71.30 و 130.15 تن در هکتار برآورد شده است.به عبارت دیگر با گذشت بیش از 20 سال از این تغییر کاربری و تبدیل مرتع به باغ گردو، به رغم فزونی بیوماس در عرصه باغ، دستیابی به سطح اولیه کربن در خاک در مقایسه با مرتع طبیعی که از گونه های علفی می باشد، محقق نشده است.بنابراین حفاظت از پوشش گیاهی طبیعی مرتع در مقایسه با احداث باغ، کم هزینه تر و از دیدگاه ترسیب کربن نیز بهینه تر می باشد، چرا که به دلیل دست خوردگی، خاک مستعد فرسایش بادی و هدررفت خاک سطحی که از کربن و مواد آلی غنی است می گردد.

بررسی وجود روند در پارامترهای جریان رودخانه ها (مطالعه موردی: استان گلستان و استان سیستان و بلوچستان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده کویر شناسی 1393
  مرضیه قشمشمی   محمدرضا یزدانی

شناخت شرایط آب و هوائی و چگونگی بروز فراسنج¬های عمده آن یعنی دما و بارندگی در درازمدت و در یک محل، نمایه¬های تعیین کننده اقلیم آن محل می¬باشند. آب به عنوان یکی از مهم¬ترین و در عین حال یکی از گرانبهاترین عوامل زیست، همیشه مطرح بوده که تنها منبع تامین کننده آن برای ادامه حیات موجودات زنده و بخصوص انسان ریزش¬های جوی است. تغییرات اقلیمی ممکن است در مقیاس جهانی و منطقه¬ای برای منابع آب یک خطر باشد. به همین دلیل تحقیق در مورد وضعیت منابع آب به خصوص رودخانه¬ها مهم است. تحقیقات کلی در جهان تغییرات زیاد در بارندگی و جریان در رودخانه¬ها نشان می¬دهد. اهمیت مقادیر بارش و تغییرات آن به خصوص در کشور ما که در ناحیه خشک و نیمه خشک جهان قرار دارد بر هیچ کس پوشیده نیست. شواهدی وجود دارد که نشان می¬دهد تغییر اقلیم با افزایش دما و تغییرات بارندگی مرتبط است. دما در کنار بارش از مهم ترین عناصر اقلیمی محسوب می¬گردد که در تعیین نقش و پراکندگی دیگر عناصر اقلیمی نیز موثر است. دما در چرخه¬های طبیعی و به ویژه چرخه آب و انرژی دارای اهمیت بنیادی است، لذا بر فعالیت¬های انسان و فرآیندهای طبیعی هر ناحیه تاثیر خواهد داشت. بنابراین تغییرات آن در مدیریت و برنامه¬ریزی محیطی عامل بسیار مهمی به شمار می¬رود. با توجه به آنچه گفته شد شناخت رفتار دما و بارش و روابط آن در جای جای کره زمین از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. در این تحقیق سعی می¬شود، عناصر دما، بارش و دبی استان گلستان و استان سیستان و بلوچستان بررسی گردد و چشم¬اندازی از رفتار آینده این سه عنصر مهم اقلیمی ارائه شود.در این تحقیق به منظور شناخت وجود یا عدم وجود روند، ابتدا داده¬های، میانگین دمای متوسط، دمای حداقل و دمای حداکثر ایستگاه سینوپتیک و هم¬چنین دبی متوسط، دبی حداقل، دبی حداکثر و دبی پیک و بارندگی، مورد آزمون همگنی، کیفیت سنجی و بازسازی قرار گرفت. طول دوره آماری برای داده¬های سالانه و ماهانه بارش، دمای متوسط، دمای حداقل، دمای حداکثر، دبی متوسط، دبی حداقل، دبی حداکثر و دبی پیک 30 سال و از سال (1389-1360) می¬باشد. آزمون روند با دو روش ناپارامتری من¬کندال و اسپیرمن انجام شد. میزان تغییرات روند پارامترهای بارش، دمای متوسط، دمای حداقل، دمای حداکثر، دبی متوسط، دبی حداقل، دبی حداکثر و دبی پیک در سری¬های زمانی در طول دوره 30 ساله در سطح اطمینان 95 و 99 درصد به دست آمد. در این تحقیق، هر استان به 4 منطقه تقسیم شد و در مجموع در هر استان، آمار 9 ایستگاه بارندگی، 7 ایستگاه سینوپتیک و 7 ایستگاه هیدرومتری مورد بررسی قرار گرفت. در بعضی مناطق نتایج روند معنی¬داری را در بارش، دمای متوسط، دمای حداقل، دمای حداکثر، دبی متوسط، دبی حداقل، دبی حداکثر و دبی پیک سالانه و ماهانه نشان داد، البته مشخص شد که دما و بارش تاثیر کمتری روی دبی داشته است. ولی از بین این مناطق در 7 منطقه بین کاهش بارش و افزایش دما و کاهش دبی ارتباط وجود داشته و در دیگر مناطق ارتباطی بین تغییر بارش، دما و دبی وجود ندارد. در بررسی 30 سال آمار ایستگاه¬های هر منطقه مشخص شد که دبی سالانه استان گلستان با استفاده از آزمون اسپیرمن دارای روند بوده و حدود 42.85 درصد روند در سال در ایستگاه¬ها دیده شده است. و همچنین روند دمای حداکثر سالانه استان سیستان و بلوچستان با آزمون اسپیرمن حدود 57.15 درصد در سال بوده است.