نام پژوهشگر: گلرخ شیرزاد مرگاوی

قیاس تطبیقی الگوهای برنامه ریزی منطقه ای کشور فرانسه و ایران، به منظور شناسایی راهکارهای بهینه در جهت بهبود برنامه ریزی منطقه ای در ایران
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  گلرخ شیرزاد مرگاوی   حسن احمدی

طرح های منطقه ای ایران، با موانع ساختاری و اجرایی فراوانی روبه رو هستند. از جمله ی این مشکلات، کم توجهی به این سطح از برنامه ریزی در کشور می باشد. همچنین با وجود پیوستگی موضوعات منطقه ای، با آن به صورت ترکیبی از اجزای منفک و بدون در نظر داشتن تاثیر عوامل مختلف بر یکدیگر، برخورد شده است. هدف این تحقیق، شناسایی مشکلات برنامه ریزی منطقه ای در کشور و دفع نارسایی های آن در حد امکان و تعدیل آنها می باشد. این پژوهش در نظر دارد تا با بهره گیری از تجارب موفق کشور فرانسه در این زمینه و نیز ارزیابی آنها از نظر قابلیت بهره گیری در کشور با توجه به شرایط محیطی، به ارائه ی برخی راهکارهای بهینه در جهت بهبود برنامه ریزی منطقه ای در کشور، همت گمارد. روش تحقیق، بررسی تطبیقی بوده است. به این صورت که اطلاعات مربوط به برنامه ریزی منطقه ای ایران و فرانسه از جنبه های مختلف با یکدیگر مقایسه شده و توسط تحلیل تطبیقی صورت گرفته، و نیز با در نظر داشتن شرایط محیطی، راهکارهایی جهت بهبود این روند در کشور حاصل شده است. فرانسه، از جمله کشورهای پایه گذار شهرسازی و برنامه ریزی منطقه ای بوده و با مساحتی حدود یک سوم مساحت ایران، از 22 منطقه تشکیل شده است. این کشور، به عنوان یکی از مهم ترین مراجع شهرسازی، فراز و نشیب های فراوانی را تا به امروز طی کرده و دارای تجارب مفیدی در این زمینه می باشد. آنچه از بررسی کلی این روند مشاهده می شود، مطرح شدن سیاست تمرکز زدایی و تراکم زدایی به انحاء مختلف در این کشور، در جهت حل معضلات است. تحلیل یافته های پژوهش، حاکی از آن است که موضوع برنامه ریزی منطقه ای در ایران بیشتر رفع محرومیت های مناطق بوده. این در حالی است که تلاش برنامه ریزی منطقه ای فرانسه، عمدتاً در جهت جلوگیری از رشد بی رویه ی مرکز بوده است. همچنین برنامه های منطقه ای ایران عمدتاً دارای زیربنای بخشی است؛ در صورتی که زیربنای برنامه های منطقه ای فرانسه، بیشتر آمایشی می باشد. پیشنهاد این تحقیق، جهت دهی برنامه ریزی منطقه ای کشور به سمتی است که به برنامه های جامع منطقه ای با در نظر گرفتن اثرات بخش های آن بر یکدیگر بیانجامد. برنامه ریزی ای که از پایین به بالا شروع شده و در طی آن، رابطه ی رفت و برگشتی بین مرکز و مناطق وجود داشته باشد. همچنین فرایند بازخور و ارزیابی مستمر برنامه جهت تقویت متداوم آن و جلوگیری از اتلاف منابع، پیشنهاد می گردد.