نام پژوهشگر: مسعود اخلاقی

ارائه الگویی جهت پیش بینی کیفیت تدریس اعضاء هیأت علمی بر اساس ذهنیت فلسفی و انگیزش شغلی آنان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده علوم تربیتی 1392
  زهرا کوشی   مسعود اخلاقی

هدف عمده این پژوهش، ارائه الگویی جهت پیش بینی کیفیت تدریس اعضاء هیأت علمی بر اساس ذهنیت فلسفی و انگیزش شغلی آنان بود. برای تحقق این هدف، نشان دادن روابط و سهم هر یک از عوامل ذهنیت فلسفی و انگیزش شغلی با کیفیت تدریس، ذهنیت فلسفی با انگیزش شغلی، و روابط ویژگیهای دموگرافیک (جنسیت، سن، مرتبه علمی و سابقه تدریس) با کیفیت تدریس، ذهنیت فلسفی و انگیزش شغلی مورد توجه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضاء هیأت علمی (538 نفر) از اساتید دانشکده های مختلف دانشگاه شهید باهنر کرمان بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری طبقه ای، تعداد 287 نفر به عنوان اعضاء نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته سنجش کیفیت تدریس با 24 گویه و آلفای کرونباخ 0/881، پرسشنامه ذهنیت فلسفی با 42 گویه و آلفای کرونباخ 0/085 و پرسشنامه انگیزش شغلی لوداهل و کیچنر با 20 گویه و آلفای کرونباخ 0/855 بود. در این پژوهش، برای مشخص کردن سهم ذهنیت فلسفی و انگیزش شغلی و عوامل دموگرافیک شامل جنسیت، سن، مرتبه علمی، سنوات تدریس با کیفیت تدریس از مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که ذهنیت فلسفی با ضریب 0/5، انگیزش شغلی با ضریب 0/3، جنسیت با ضریب 0/13 به صورت مستقیم و مثبت با کیفیت تدریس رابطه مثبت و معناداری دارند. ذهنیت فلسفی با ضریب 0/25 با انگیزش شغلی رابطه مستقیم و معناداری دارد. سن با ضریب 0/16- با ذهنیت فلسفی رابطه مستقیم و منفی دارد، و همچنین سن با ضریب 0/25 با انگیزش شغلی رابطه مستقیم و مثبت و معناداری دارد. نتایج نشان داد که ضریب بین سن با کیفیت تدریس معنادار نشد، و انگیزش شغلی و ذهنیت فلسفی بین سن اساتید با کیفیت تدریس آنان نقش میانجی را ایفاء می نمایند و سن با واسطه گری ذهنیت فلسفی و انگیزش شغلی بر کیفیت تدریس اساتید به صورت غیر مستقیم تأثیر دارد. نتایج نشان داد که بین دانشکده های مختلف دانشگاه از نظر کیفیت تدریس تفاوت معناداری وجود نداشت.

فلسفه تربیت معلم از دیدگاه امام علی (ع)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فاطمه برزگرحسینی   عباسعلی رستمی نسب

این پژوهش با هدف بررسیِ فلسفه تربیت معلم ازدیدگاه امام علی (ع) به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. ضرورت و اهمیت این پژوهش، در رابطه با ضرورت بازبینیِ فلسفه ی تربیت معلم کشور و اهمیت معلمانِ تربیت یافته در تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت معنا می شود. یافته ها بدین شرح است که امام علی (ع)، تعیینِ ضرورت معلم را از جانب پروردگار و بواسطه ماهیت انسان و نیازمندیِ او به هدایت الهی می داند. ایشان نظریه ای، در رابطه با چگونگی شکل گیری نظام تعلیم و تربیت، و مولفه های اصلیِ آن یعنی معلم، شاگرد و محتوا دارد، و بر جایگاه معلم به عنوانِ هدایت گرِ شاگرد و آغاز کننده جریانِ تعلیم و تربیت تاکید می ورزد. از این منظر و بر اساس جایگاه حساس معلم، چرایی تربیتِ او ضرورت پیدا کرده و نظامِ تعلیم و تربیت، بدون معلم های تربیت یافته ناقص می ماند و فلسفه وجودی خود را از دست می دهد. ایشان هدف تربیتِ معلم را تربیتِ انسانهایی متقی، و شیوه ی آن را با محوریت توحید و بر مبنای فطرت انسانی برنامه ریزی می کند. شرایط گزینش دانشجو-معلم ها و نیز محتوای آموزشی مناسب و صلاحیت های معلم های تربیت شده در متن پزوهش آمده است. برتری این پژوهش در مقایسه با سایر پژوهشهای حوزه تربیتِ معلم مبتنی بودنِ آن بر منابع و نظریه های اسلامی می باشد.

تبیین زمینه های تربیت اخلاقی در دوره کودکی بر اساس دیدگاه اسلام
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سوزان منوچهری نیا   مسعود اخلاقی

این پژوهش با هدف تبیین زمینه های تربیت اخلاقی در دوره کودکی بر اساس دیدگاه اسلام انجام شده است و از نوع کیفی است که با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. تحقیقات زیادی در زمینه تربیت و به خصوص تربیت اخلاقی در دوره کودکی انجام شده است که بیشتر بر چگونگی محتوا و روش تاکید نموده اند اما در این پژوهش زمینه ها ی درونی و بیرونی به گونه ای مورد بررسی قرار گرفته که زمینه های درونی، مبنایی برای زمینه های بیرونی است یعنی بدون توجه به زمینه های درونی نمی توان به زمینه های بیرونی که اساساً تربیتی است پرداخت. براساس این پژوهش گرایش عاطفی به عنوان مهمترین زمینه درونی و فطری که نقش عمده ای در ایجاد ارتباط کودک با دنیای پیرامون خود دارد، بررسی شده است. براساس این زمینه عاطفی، کودک خودش را دوست دارد به عبارتی حب ذات دارد و این خود دوستی در شرایط مناسب تربیتی به دیگر دوستی انتقال می یابد و این زمینه ای برای گرایش به خوبی ها خواهد بود. سپس چگونگی توجه به این گرایش در تعلیم و تربیت کودک، باعث دیگردوستی می شود که مبنای اخلاق به شمار می آید. از این نظر خانواده مهم می باشد. نقش اساسی خانواده به عنوان زمینه بیرونی در تعلیم و تربیت کودک مبتنی بر عاطفه شکل می گیرد. انجام این مسئولیت تربیتی مستلزم سلامت عاطفی هریک از والدین از یک طرف و از سوی دیگر رابطه درست والدین با همدیگر است. علاوه بر این در ابراز محبت به عنوان عامل عاطفه اگربدون افراط و تفریط باشد باعث ایجاد احساس امنیت و اعتماد به نفس و دوری از ترس های منفی، احساس حقارت و خود کم بینی در کودک شده،که در نتیجه کودک ارزش و اهمیت خویش را در می یابد و به طور نا آگاهانه به سمت اعمال و رفتار های خوب سوق داده می شود. این نوع گرایش به خوبی در دوره کودکی زمینه ای برای گرایش آگاهانه او به اخلاقیات در دوره بزرگسالی خواهد بود.

نقش واسطه ای اهمال کاری تحصیلی در رابطه ی بین اهداف پیشرفت و اضطراب آمار: آزمون یک مدل علّی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زینب عبدالعلی زاده   مسعود اخلاقی

هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اهمال کاری تحصیلی در رابطه ی میان اهداف پیشرفت و اضطراب آمار به روش تحلیل مسیر است. برای این منظور 305 نفر (64 پسر و 241 دختر)، از دانش جویان دوره ی کارشناسی و کارشناسی ارشد بخش های علوم تربیتی، روان شناسی، علوم اجتماعی و آمار دانشگاه شهید باهنر کرمان که در کلاس های آمار توصیفی و یا آمار استنباطی ثبت نام کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور ارزیابی متغیرهای پژوهش از مقیاس اهداف پیشرفت (میدلتن و میدگلی، 1997)، اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راث بلوم، 1984) و اضطراب آمار (کرویس و همکاران، 1985)، استفاده گردید. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیر برون زای اهداف تبحّری اثر عِلّی مستقیم، منفی و معنا داری بر اضطراب آمار دارد، همچنین اهداف تبحّری از طریق اهمال کاری تحصیلی بر اضطراب آمار به صورت غیرمستقیم اثر می گذارد. اثر مستقیم متغیر برون زای اهداف رویکرد – عملکرد بر اضطراب آمار معنادار بود، اما اثر غیرمستقیم اهداف رویکرد – عملکرد بر اضطراب آمار معنادار نبود. اثر مستقیم اهداف اجتناب- عملکرد بر اضطراب آمار معنادار نبود و این متغیر فقط با واسطه اهمال کاری تحصیلی بر اضطراب آمار تأثیر منفی می گذارد. در مجموع مشخص شد که اهداف تبحّری به طور مستقیم بیشترین تأثیر را بر اضطراب آمار دارد. همچنین مشخص شد که دختران از اهمال کاری کمتری نسبت به پسران برخوردار هستند. اما میان پسران و دختران در میزان اضطراب آمار تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین میزان اضطراب آمار در دانشجویان دانشکده های آمار و ادبیات- علوم انسانی با یکدیگر تفاوت معناداری ندارد. یافته های این پژوهش در پرتو ادبیات پژوهشی مربوطه به بحث گذاشته شده اند و پیشنهادهایی برای انجام پژوهش بیشتر در این حوزه ارایه شده است.

تطبیق توصیه های تربیتی شهداء به والدین و فرزندان با آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع) با تاکید بر وصیت نامه های آنها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  مجتبی حیدری   عباسعلی رستمی نسب

پژوهش حاضر کوششی در جهت بررسی وصیت نامه های شهدای استان کرمان و استخراج توصیه های تربیتی آنها و تطبیق آنها با آیات قرآن کریم و روایات معصومین (ع) دارد. به بیان دقیق تر هدف کلی تحقیق مقایسه توصیه های تربیتی شهداء به والدین و فرزندان در وصیت نامه خود با آیات قرآن کریم و روایات معصومین (ع) است.با توجه به ماهیت و هدف مطالعه تحقیق از روش تحلیل محتوا می باشد زیرا ما در این تحقیق همان طور که گفته شد در پی تحلیل و بررسی دست نوشته شهداء هستم که آیا با آیات و روایات تطابق دارند یا خیر. و به لحاظ جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای می باشد.جامعه آماری تحقیق،وصیت نامه شهداء استان کرمان،که در آنها به والدین و فرزندانشان توصیه تربیتی کرده اند.نتیجه تحقیق بدین شرح است،در وصیت نامه شهداء بطور مشخص و مستقیم به شناخت خداوندو عبادت و اخلاص برای خداوند اشاره شده که این نتیجه تربیت یافتگی و درس آموختگی در مکتب قرآن و اهل بیت(ع) می باشد،زیرا در قرآن و روایات معصومین(ع) نیز به این نکته اشاره شده است. توصیه های تربیتی شهداء به والدین و فرزندان شان با آیات قرآن و روایات معصومین (ع) تطابق دارد و بر گرفته از قرآن و روایات هستند.

بررسی تطبیقی نقش تجربه در تربیت از دیدگاه امام علی (ع) و جان دیویی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  بهاره شریفی نعمت آباد   عباسعلی رستمی نسب

چکیده تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت نشان می دهد که تربیت بعنوان فرایندی فرا عقلانی به تجربه وابسته و بدان پیوسته است. توجه به تجارب انسان، به عنوان مسیر فهم معنا، نقش پایه، اساسی و مهمی در تعلیم و تربیت دارد. هوشمندی حاصل از بازنمایی و توجه به تجارب، انسان را در پرورش تفکر و توسعه شناخت از جهان توانمند می سازد و ژرف نگری بینش و روشنایی حاصل از فهم معنا، شناخت عمیق تری فراهم می کند.پیگیری این مهم افق های تازه ای را پیش روی محققان و مربیان تعلیم و تربیت قرار می دهد. در این راستا، بررسی تطبیقی دیدگاه "امیرالمومنین علی(ع)"به عنوان منبع اصیل اسلامی و "جان دیوئی" بعنوان مربی یک قرن تعلیم و تربیت بشر بسیار راهگشاست. پس از بررسی و مقایسه آراء مذکور بر اساس مولفه های فلسفی مکاتب و سیر تاریخی و سیره عملی نامبردگان، نتایج پژوهش بیانگر آن است که دیدگاه امام علی(ع) در مقایسه با جان دیویی در خصوص نقش تجربه در تربیت، تفاوت های زیربنایی اساسی و تشابه-های ساختاری دارد. مبنای اختلاف نظرهای بنیادی دو دیدگاه، در نحوه نگاه به انسان به عنوان موضوع تربیت است. بطوریکه امام علی(ع) بشر را جزئی از هستی هدفدار، مرکب و علیّت را امر وجودی و ذاتی تجربه می داند و دیویی به وجه مادی بشر تمرکز دارد و علیّت را تئوری منطقی نسبیت تجربه قلمداد می کند. هر دو دیدگاه در راستای تربیت فعال کمال طلب، تفکر منش، تجربه مدار و فرایند محور، بکارگیری روش های علمی و فعالیت عملی و تجربه اجتماعی، توأم با پرورش تفکر را عملاً بکار می گیرند که تربیت فهیم در عمل مرهون فضای آگاهانه، جذاب و مناسب فرهنگی و اجتماعی، تعامل و تلاش جمعی، دوراندیشی و کار سازنده است که با بینش همه جانبه، دانش دقیق، برنامه منطقی و حساب شده خود ضمن افزایش توانایی روز افزون، آمادگی مصادف شدن با چالش های جدید را فراهم می آورد. واژه های کلیدی امام علی(ع)، تجربه، تعلیم و تربیت، جان دیویی.