نام پژوهشگر: مژده صالحی

موزه کودک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده معماری و هنر 1391
  مژده صالحی   عباس ترکاشوند

با توجه به اینکه کودکان از جهت توان جسمی وذهنی، در مستعد ترین شرایط و بهترین وضعیت برای یادگیری می باشند، و تاثیر آموزش بر آنان ماندگارتر است، و در عین حال آنها آینده سازان جامعه نوین هر کشوری به شمار می روند، از اینرو توجه به مقوله آموزشی و تربیتی آنان، بحثی حائز اهمیت به شمار می آید. لذا پیرو آنچه گفته شد، می توان از نقش کالبدی محیط آموزشی به عنوان یک فاکتور کلیدی در پرورش خلاقیت کودکان نام برد، و این در حالی است که در تهران و بطور گسترده تر در ایران، این امر خطیر تنها به خانواده ها ، مهد کودک ها (که اکثرا ساختمانهایی تغییر کاربری یافته و نامتجانس با دنیای کودک می باشند) و مدارس ابتدایی و راهنمایی محدود گشته، و اساسا کانونی علمی– فرهنگی– هنری با عنوان «موزه کودک» که بتواند از طریق آموزش غیر مستقیم و بر پایه بازی و سرگرمی به تربیت روحی و جسمی کودک بپردازد، وجود ندارد.در واقع شاید بتوان گفت: طراحی فضایی که در آن کودکان بتوانند آزادانه بازی کنند، درست فکر کنند و در کمال امنیت به تجربه ناکرده ها بپردازند، کمتر دغدغه معماران و شهرسازان بوده است. با توجه به نبود چنین مراکزی در ایران، این پژوهش تلاشی است در راستای رسیدن به معماری صمیمانه برای کودکان در مقاطع سنی 3 تا 12 سال، وجستجوی پاسخی مناسب به این سوال که: موزه کودک می بایست چگونه جایی باشد؟ به طور کلی در این مقاله کوشش شده است تا با بهره گیری از یافته های روانشناسی کودک و مطالعه و بررسی نمونه های موزه کودک در دنیا، ویژگی های کالبدی و مبانی نظری چنین فضایی را تعیین نماید.