نام پژوهشگر: گولاله امیرخانی

بررسی تطبیقی حزن در شعر صلاح عبدالصبور و حسین منزوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  گولاله امیرخانی   جهانگیر امیری

موضوع «حزن» یکی از مهمترین و درونی ترین موضوعات نقد به شمار می رود، زیرا به مجموعه ای از واقعیت ها مربوط می شود که از طبیعت این پدیده و دلایل و نمودهای آن پرده برمی دارد و معنی جدید زندگی را از دو منظر غم و شادی آشکار می سازد. شعر معاصر به لحاظ رویارویی با اوضاع نامساعد سیاسی و اجتماعی عصر خود، سرشار از مضامین حزن انگیز است. در عصر حاضر دردها و رنج های انسانی فراوان و علل این دردها بسیار است. به یقین اصلی ترین علل افزایش حزن و اندوه در جوامع امروزی، در کنار مشکلات شخصی، ناشی از ناکارآمدی حکومت های حاکم در کنترل درست امور و اجرای به حقّ عدالت اجتماعی و اقتصادی در بین مردم است. در این میان حزن در دیوان حسین منزوی و صلاح عبدالصبور جایگاه ویژه ای دارد به گونه ای که بیشتر حجم اشعار آنها را به خود اختصاص داده است. آنها از جمله شاعرانی اند که از رهگذر پدیده ی حزن و اندوه، دغدغه ای انسانی را در تجربه ی شعری خود بیان کرده اند. از همین روی، محور اصلی بیشتر شعرهای این دو شاعر را، مفاهیمی چون یأس و امید، دریغ و درد، شکست و پیروزی و عشق و نفرت تشکیل داده است. اصلی ترین ویژگی مشترک در اشعار این دو شاعر اصالت بخشی به غم و اندوه در جهان هستی است. عشق، تنهایی، مرگ عزیزان در سطح حزن فردی و نیز مشکلات اجتماعی، فساد اخلاقی و فقر از مهمترین دلایلی است که این دو شاعر را به سمت حزن و اندوه کشانده است. با این تفاوت که حزن در دیوان منزوی، گرایشی شخصی دارد و در بیشتر موارد زمینه ای فردی شاعر را به سمت اندوه می کشاند هر چند که اشعار اجتماعی خصوصا در زمینه ی وطن در شعر وی دارای ارزشی بالا هستند؛ در حالی که عبدالصبور شاعری اجتماع گرا است و حتی زمانی که از اندوه های فردی خود سخن به میان می آورد از مشکلات جامعه نیز غافل نمی شود. هدف اصلی این تحقیق بررسی حزن در شعر منزوی و عبدالصبور است و می کوشد تا عوامل راهیابی حزن در شعر این دو شاعر را مورد ارزیابی قرار دهد و مشخّص نماید که این دوشاعر چگونه اندوه را در اشعارشان بازگو نموده و به چه صورت از نماد برای بیان اندوه خود بهره بهرده اند.