نام پژوهشگر: غلامرضا پیکانی

تعیین سطح بهینه اقتصادی انرژی و پروتئین و سن کشتار جوجه های گوشتی نر سنگین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان 1390
  محمد حسن جدیدی   غلامرضا پیکانی

تعیین سطح بهینه اقتصادی انرژی و پروتئین و سن کشتار جوجه های گوشتی نر سنگین

بررسی اثر حذف یارانه ی نهاده ها بر الگوی کشت زیربخش زراعتی شهرستان ری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1390
  سمانه شیرماهی   غلامرضا پیکانی

در بخش کشاورزی و در جریان تولید محصولات کشاورزی، نهاده های زیادی مورد استفاده قرار میگیرند. نکته ای که در مورد مصرف نهاده ها باید توجه کرد، درست مصرف کردن و بهینه مصرف کردن نهاده هاست. بنابراین برنامه ریزی و مدیریت در جهت مصرف صحیح منابع بسیار حائز اهمیت است و نیاز به سیاستهای مناسب در این زمینه میباشد. یکی از سیاستهایی که در چند سال اخیر در این زمینه پیشنهاد شده، سیاست هدفمند کردن یارانه هاست. در واقع با اجرای این نوع سیاست، قیمت منابع دستخوش تغییر شده و تغییراتی در مصرف منابع و سطح زیر کشت کشاورزان ایجاد خواهد شد. لذا در این پژوهش درصدد بررسی اثرات حذف یارانه ی نهاده ها بر الگوی کشت محصولات زراعی هستیم و به طور موردی الگوی کشت محصولات زراعی شهرستان ری را مورد بررسی قرار داده ایم. جهت به دست آوردن اطلاعات اولیه تحقیق، از روش تکمیل پرسشنامه استفاده شده و نهایتاً تعداد 105 پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق، کشاورزانی از شهرستان ری میباشند که در سال زراعی 1389-1388 به کشت و کار مشغول بوده اند. مدل مورد استفاده جهت بررسی سیاست حذف یارانه ی نهاده ها، مدل برنامه ریزی مثبت (pmp) با رهیافت حداکثر آنتروپی (me) میباشد. سیاست حذف یارانه ی نهاده ها طی سه سناریو به صورت زیر طراحی شده است. 1) سیاست حذف یارانه ی کودهای شیمیایی فسفر، ازت و پتاس 2) سیاست حذف یارانه ی نهاده گازوئیل (آزاد شدن قیمت آب و ماشین آلات) 3) سیاست حذف یارانه ی نهاده کودهای شیمیایی و گازوئیل. جهت بررسی سیاستها، کشاورزان تحت مطالعه، بر اساس سطح زیر کشت، به 4 گروه همگن تقسیم شدند. طبق نتایج به دست آمده در قبال سیاست آزاد شدن قیمت کودهای شیمیایی، سطح زیر کشت تمام محصولات در تمام گروهها کاهش یافته است و فقط سطح زیر کشت گندم و گل کلم در گروه سوم به میزان 569/8% و 520/6% و سطح زیر کشت جو در گروه چهارم به میزان 818/0% افزایش پیدا کرده است. همچنین نیز در قبال سیاست اول، میزان استفاده از نهاده ها کم شده و میزان بازده برنامه ای هر یک از گروههای اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب به اندازه 825/4%، 402/5%، 928/8% و 512/1% کاهش یافته است. در اثر سیاست دوم و سوم نیز سطح زیر کشت اکثر محصولات کاسته شده است و فقط گندم و گل گلم در گروه سوم افزایشی در سطح زیر کشت خود داشته اند. همچنین در اثر سیاست دوم و سوم مصرف تمام نهاده ها کاهش پیدا کرده است و از میزان بازده برنامه ای هر یک از گروهها در بین بازه 28تا 32 درصد کاسته شده است.

بررسی مزیت نسبی محصولات عمده زراعی در الگوی کشت در استان خراسان جنوبی مطالعه موردی شهرستان نهبندان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - پژوهشکده کشاورزی 1392
  علی مهدی پور   غلامرضا پیکانی

مزیت نسبی به عنوان اصلی که هم در برنامه ریزی های تولید و هم در برنامه ریزی های تجاری کاربرد وسیعی دارد، حائز اهمیت می باشد. بررسی مزیت نسبی محصولات کشاورزی نیز امکان برنامه ریزی اقتصادی کلان را برای استفاده بهینه از منابع و امکانات موجود بخش کشاورزی فراهم می سازد. در این تحقیق با توجه به مدل برنامه ریزی خطی هکشراوهلین یک مدل برنامه ریزی خطی بسط داده شده پیکانی برای هر یک از دهستان های شهرستان نهبندان استفاده شد. نتایج محاسبه شاخص های مزیت نسبی محصولات زراعی در سه دهستان نه، شوسف و میغان نشان داد که همه محصولات سه دهستان به جز محصول ارزن در دهستان شوسف دارای مزیت نسبی در تولید می باشند. نتایج برآورد مدل برای شهرستان به تفکیک دهستان نشان داد که همه مناطق نمی توانند از یک الگوی خاص تبعیت کنند. زیرا هر یک از دهستان ها شرایط خاص خود را داشته و ترکیب کشت محصولات، مقدار مصرف نهاده ها و عملکرد در دهستان های مختلف متفاوت می باشد. سود حاصل از برآورد مدل با قیمت های سایه ای در مقایسه با سود در حالات فعلی و بازاری بیشتر می باشد. نتایج تحقیق نشان داد تعیین الگوی کشت طبق مزیت نسبی با استفاده از مدل برنامه ریزی خطی و قیمت های سایه ای، در دهستان نه، 27/20%، در دهستان شوسف، 25/16% و در دهستان میغان، 07/1%، به سود فعالیت های زراعی اضافه می نماید. همچنان نتایج نشان داد که در اثر کاهش آب در محدوده مجاز در سه دهستان نه، شوسف و میغان سود برنامه به ترتیب به میزان 3207110، 233730 و 100723 تومان کاهش یافته است. محصولات پنبه، سورگوم و جو در دهستان شوسف، سورگوم و جو در دهستان نه و جو و ارزن در دهستان میغان با وجود داشتن مزیت نسبی تولید در الگوی کشت بهینه وارد نشده اند. قرار نگرفتن این محصولات در الگوی کشت به علت وجود محدودیت در منابع تولید می باشد.

ارزیابی اثرات اقتصادی خشکسالی بر بخش کشاورزی و بیلان منابع و مصارف آبی در شرق حوضه رودخانه زاینده رود (مطالعه موردی واحد هیدرولوژیکی اصفهان- برخوار و کوهپایه، سگزی- مرغ)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1392
  اعظم رضایی   غلامرضا پیکانی

چکیده خشکسالی به عنوان یکی از مهمترین علل بحران آب در حوضه زاینده رود، تولیدات کشاورزی و امنیت اقتصادی کشاورزان را با تنشهای شدیدی روبرو کرده است. هدف اصلی این رساله ارزیابی اثرات اقتصادی خشکسالی بر بخش کشاورزی و بیلان منابع و مصارف آبی در شرق حوضه زاینده رود می باشد. بدین منظور از یک مدل هیدرو- اقتصادی با تلفیق مدل برنامه ریزی منابع آب (weap) و مدل برنامه-ریزی ریاضی مثبت (pmp) استفاده شد. داده های مورد نیاز از سازمان های آب منطقه ای و جهاد کشاورزی استان اصفهان، سازمان هواشناسی کل کشور و تکمیل 140 پرسشنامه از طریق مصاحبه رودرو با کشاورزان جمع آوری گردید. در این راستا، ابتدا با استفاده از شاخص بارش استاندارد (spi)، طبقه بندی خشکسالی انجام گرفت. سپس اثرات آن بر بیلان منابع آبی و مصارف شرب، صنعت و کشاورزی با استفاده از مدل weap ارزیابی و قدرت پیش بینی مدل با استفاده از الگوریتم نزدیکترین همسایه (knn) برآورد شد. نتایج مدل هیدرولوژیکی به عنوان ورودی مدل pmp در نظر گرفته شد. مدلسازی عکس العمل احتمالی کشاورزان به وضعیت خشکسالی در منطقه تحت سه سناریوی (1) خشکسالی، (2) خشکسالی با افزایش هزینه استحصال آب (10 درصد سطحی و 40 درصد زیرزمینی) و (3) خشکسالی با بهبود راندمان آبیاری (50 درصد) انجام گرفت. نتایج نشان داد که در شرایط خشکسالی 31 درصد تقاضای بخش کشاورزی منطقه کوهپایه- سگزی تأمین نخواهد شد که منجر به تغییر الگوی کشت در منطقه می شود. در منطقه اصفهان- برخوار کاهش بازده ناخالص سالیانه (gm) در سه سناریو به ترتیب 9/18، 5/24 و 3/15 درصد و در منطقه کوهپایه- سگزی2/23، 3/26 و 9/19 درصد است. برای جبران بخشی از اثرات خشکسالی بر بخش کشاورزی، پیشنهاد می گردد که درونی-سازی اثرات خارجی خشکسالی برای سایر بخشها انجام گیرد.