نام پژوهشگر: ملیحه السادات نورانی یزدی

طراحی دبستان پسرانه در یزد با تأملی بر رابطه تقارن و حیات در معماری(بر اساس آراء الکساندر در مورد تقارن)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده معماری 1392
  ملیحه السادات نورانی یزدی   مسعود نبی میبدی

غایت هر معماری کیفیت بخشی به فضا و ارتقاء ظرف زندگی انسانهاست. یکی از عوامل موثر در خلق آثار با ارزش معماری امکان برقراری تعامل هرچه بیشتر میان انسان و محیط می‏باشد. کریستوفر الکساندر معماری خوب و ارزشمند را به مثابه پدیده‏ای زنده تفسیر می‏نماید و سپس ساختارهایی عینی و عملی برای نیل به یک معماری زنده ارائه می‏دهد. در این راستا از نگاه وی آنچه که نیاز آثار هنری امروز محسوب می‏شود، نگاه جدیدی به حیات – مجزا از رویکرد مکانیکی آن- است. او برخی ویژگی‏های ساختار هندسی موجود در نظام طبیعت را به عنوان عامل حیات بخش معرفی نموده که همگی قابلیت تعمیم به حوزه‏ معماری و همچنین سایر مصنوعات بشری را دارند. در این دیدگاه از میان شاخصه‏های هندسی فضای زنده "تقارن" از اهمیت بیشتری برخوردار بوده، و فراگیرتر است. بدین جهت نه تنها مطالعه ویژگی‏های صوری (یا فرمال و ظاهری) تقارن و ارزیابی آنها حائز اهمیت است، بلکه باید سطوح معنایی عمیق‏تری از آن نیزمد نظر قرار گیرد. از این رو چنانچه نوعی از تقارن، به عنوان عاملی موثر بر حیات یک اثر معماری قلمداد شود، لذا شناخت وجوه و چگونگی اثربخشی آن به منظور تقرب به فضایی زنده ضروری می‏نماید. بنابراین این پژوهش به کمک روش‏های کیفی از جمله تئوری زمینه سعی در درک و شناخت وجوه پدیده "حیات" و مفهوم "تقارن" نموده تا با تعمق تدریجی موجبات فهم تفصیلی و تحلیلی از آن را فراهم آورد. در ادامه به منظور تبیین رابطه میان دو مفهوم بنابر ضرورت در هر مرحله از روش تفسیری و توصیفی نیز بهره گرفته است. تا نتایج این رابطه به منظور دستیابی به اصولی بهتر برای طراحی در یک فضای آموزشی مورد تجربه قرار گیرد. در نهایت هرچند تقارن هنوز هم همانند گذشته به آسانی برای دیدگان انسان نوعی رضایت و قدرت خلق کلیت واحد را بوجود می‏آورد، اما برای انسان عصر حاضر حس مطلوبیت در یک فضا، لزوما به تقارن صریح وابسته نیست. انسان امروزی آموخته است که نامتقارن‏های متعادل و موزون را نیز ارج بنهد. دلیل این گرایش و تغییر دیدگاه می‏تواند سرآغاز پژوهشی دیگر در این زمینه باشد.