نام پژوهشگر: محمدرضا مویدی

مدل سازی انتقال جرم در غشاهای مایع آمین گلایکل برای جداسازی دی اکسید کربن از هوا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مهندسی شیمی 1392
  محمدرضا مویدی   محسن مهدی پور قاضی

یک شبکه عصبی پیش خور با الگوریتم لونبرگ – آکوارت برای مدلسازی انتقال جرم و مقایسه نتایج تجربی حاصل از جداسازی دی اکسید کربن از هوای اتاق توسط غشای مایع دی گلایکول آمین/تری اتیلن گلایکول حمایت شده استفاده شد. داده های تجربی مورد استفاده در سه بخش به صورت، 70 درصد داده ها برای آموزش، 15 درصد برای اعتبار سنجی و 15 درصد به تست شبکه اختصاص یافت. تعداد نورون های بهینه لایه مخفی شبکه نیز با استفاده از سعی و خطا بدست آمد و با 4 نورون در لایه مخفی، بهترین عملکرد شبکه بدست آمد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی عملکرد شبکه های عصبی مصنوعی در پیش بینی غلظت دی اکسید کربن در هوای خروجی از ماژول ساخته شده بود. همچنین با استفاده از بهترین مدل موجود برای پیش بینی انتقال جرم در غشاهای مایع، میزان دی اکسید کربن عبوری از غشا مدلسازی شد و نشان داده شد که طبق مدل، رفتاری نمایی دارد. نتایج حاصل از مدل و شبکه عصبی به صورت جداگانه با نتایج تجربی مقایسه شد و نشان داده شد که شبکه های عصبی توانایی بسیار بالایی در پیش بینی مقادیر، صرف نظر از فرضیات مسئله دارند.

بررسی اصول و قواعد منطق در نظریه معرفت پیشینی بونژور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  محمدرضا مویدی   علی اکبر احمدی افرمجانی

منطق همواره در طول تاریخ سنگ محک و بررسی صحت و سقم تمام نظریات حوزهای مختلف علم بوده است. ابزارگونگی منطق، باعث شده که کمترین توجه به صحت و سقم اصول و قواعد آن صورت گیرد. بطوریکه تا همین اواخر کمتر کسی ایده ای از تغییر پذیری قواعد منطق میتوانست داشته باشد. ایده بازنگری در اصول و قواعد منطق اما، در دوران معاصر و در معرفت شناسی طبیعتگرایانه کواین و در خلال نظامی تجربی-کل گرا ، تبیین شده و چالشهایی در برابر شان استعلایی آن طرح شد، بطوریکه در این گونه از تبیین ها، در ضمن عدم امکان هر نوع دانش پیشینی، منطق هم، هم شان با تمام علوم تجربی دیگر، در مجموعه ای یک دست از باورهای نقض پذیرِ پسینی قرار گیرد. در مقابل، بونژور ، بر خلاف تلاش تجربه گرایان، سعی دارد با آشکار سازی مشکلات پیش روی تجربه گرایان، نشان دهد که نه تنها نمی توان بی از تمسک به مفهوم معرفت پیشینی هیچ دانشی داشت، بلکه منطق بدون شک نمونه اعلی و اصیل معرفت پیشینی است و هر فرضی جز این منجر به شک گرایی عمیق و بی جواب خواهد بود. در این پایان نامه سعی شد بیطرفانه، تلاش بونژور در ارائه تعریفی روشن و قابل قبول از معرفت پیشینی و نیز جایگاهِ پیشینیِ منطق بررسی شود. در سایه این بررسی مشخص می شود که با تمام تلاش های هر دو طرف، هنوز تمام ابهامات و پرسشها، پاسخی جامع و مانع نیافته اند و هم عقل گرایان و هم تجربی مسلکان نیاز دارند به ژرفای بیشتری در موضوع غور کنند.